
تأثیر رشد سالمندی بر بیمههای اجتماعی
حمیدرضا نائب خسروشاهی کارشناس بیمههای اجتماعی
سازمان تأمیناجتماعی با توجه به جایگاه ویژه خود از بسیاری پدیدهها، شاخصها و رویدادهای اجتماعی تأثیر میپذیرد. یکی از این مسائل، پدیده سالمندی جمعیت و اثرات ناشی از آن در بین گروههای مختلف اجتماعی است.
تأمیناجتماعی نیز مانند دیگر صندوقهای بیمهای و بازنشستگی، تحتتأثیر پدیده سالمندی قرار دارد. در واقع مناسبات حوزه فعالیت این صندوق بیمه اجتماعی بهطور مستقیم با موضوع سالمندی جمعیت در ارتباط است. بنابراین تأمیناجتماعی باید برای پیشگیری از برخی مشکلات ناشی از پدیده سالمندی، چارهای اساسی و راهکارهای مدیریتی درست و متناسب با شرایط را مورد توجه داشته باشد. رشد تعهدات کوتاهمدت و بلندمدت بیمهای، درمانی، بازنشستگی و بسیاری تعهدات دیگر نیز در این حوزه قرار میگیرند.
برنامههای تحولی این نهاد بزرگ بیمهگر اجتماعی کشور، باید بهگونهای باشد که با توجه به رشد جمعیت و پدیده سالمندی و چالشهایی که این موضوع برای سازمانهای بیمهای به وجود خواهد آورد، بتواند در قبال بیمهشدگان و افراد تحت پوشش برنامههای اساسی و دقیقی ارائه کند.
اصلاحات پارامتریک یا سنجهای یک مسئله مهم در زمینه تغییرات رویدادهای اجتماعی محسوب میشود. با توجه به بالارفتن سن امید به زندگی و روند رشد سالمندی جمعیت بهویژه در سالهای آینده، ضرورت اعمال تغییرات در سن بازنشستگی و برنامهریزیهای سازمانهای بیمهای باید در اولویت قرار گیرد. پایداری منابع سازمان تأمیناجتماعی و تعادل منابع و مصارف این نهاد نیز به انجام اصلاحات بیمهای وابسته است؛ بهعبارتی اصلاحات سنجهای در راستای کاهش بار تعهدات بلندمدت و جذب و خلق منابع جدید، از الزامات سازمان تأمیناجتماعی بهشمار میرود.
اصلاح قوانین بازنشستگی بهویژه در بخش پیش از موعدها از موارد ضروری در حوزه اصلاحات پارامتریک است. با توجه به تغییرات در حال انجام ساختار عرصه کار و تولید، در بخش بازنشستگیهای پیش از موعد که مصارف تأمیناجتماعی را افزایش داده و تعهدات بسیاری به این سازمان تحمیل کرده نیز باید چارهجویی صورت گیرد.
تغییرات هرم جمعیتی و رشد جامعه سالمند تحت پوشش بیمههای اجتماعی، ضرورت توسعه پوشش بیمهای را برای نهادی نظیر تأمیناجتماعی بیشتر از گذشته روشن کرده است. سازمان تأمیناجتماعی با توجه به این تغییرات و چالشهای ناشی از آن باید گسترش چتر بیمهشدگان و تعمیم خدمات بیمهای را در اولویت داشته باشد تا از این طریق بخشی از آسیبهای پدیده سالمندی را کاهش دهد.
افزایش ورودیهای سازمان تأمیناجتماعی و گسترش چتر بیمهای بهخصوص برای گروههای اجتماعی بدون پوشش میتواند در زمینه مواجهه با گسترش جمعیت سالمند کشور چارهساز باشد. هرچه تعداد بیمهشدگان جدید بیشتر باشد سازمان تأمیناجتماعی با خلق منابع لازم، علاوه بر افزایش تعداد افراد بیمهشده جدید در ارائه بهتر خدمات به همه افراد تحت پوشش موفقتر عمل خواهد کرد.
در دورههای مختلف، این سازمان طرحهای اساسی برای افزایش شمار بیمهشدگان در برنامه کاری خود داشته و از این طریق ضمن توسعه بیمهای، تأمین منابع تازه را نیز محقق کرده است. ادامه روند جذب بیمهشدگان با وجود جمعیت چندمیلیون نفری افراد بدون بیمه در کشور، با برنامههای دقیق ممکن است.
اجرای اینگونه طرحها افرادی مانند دانشجویان و زنان خانهدار را زیر چتر بیمه میگیرد و از این طریق با ثبت روند افزایشی تأمین منابع سازمان تأمیناجتماعی، منابع موردنیاز برای ایفای تعهدات 47 میلیون نفر تحت پوشش از جمله بازنشستگان فراهم میشود.
البته در این راستا صرفاً نباید ورودیها یعنی بیمهشدگان جدید را مورد توجه قرار داد بلکه باید برای خروجیها یعنی افراد بازنشسته و مستمریبگیر نیز در راستای برقراری تعادل منابع و مصارف تأمیناجتماعی برنامهریزی کرد. کنترل و نظارت بر بازنشستگیهای پیش از موعد نظیر سخت و زیانآورها در این بستر قرار میگیرد.
تأمیناجتماعی نیز مانند دیگر صندوقهای بیمهای و بازنشستگی، تحتتأثیر پدیده سالمندی قرار دارد. در واقع مناسبات حوزه فعالیت این صندوق بیمه اجتماعی بهطور مستقیم با موضوع سالمندی جمعیت در ارتباط است. بنابراین تأمیناجتماعی باید برای پیشگیری از برخی مشکلات ناشی از پدیده سالمندی، چارهای اساسی و راهکارهای مدیریتی درست و متناسب با شرایط را مورد توجه داشته باشد. رشد تعهدات کوتاهمدت و بلندمدت بیمهای، درمانی، بازنشستگی و بسیاری تعهدات دیگر نیز در این حوزه قرار میگیرند.
برنامههای تحولی این نهاد بزرگ بیمهگر اجتماعی کشور، باید بهگونهای باشد که با توجه به رشد جمعیت و پدیده سالمندی و چالشهایی که این موضوع برای سازمانهای بیمهای به وجود خواهد آورد، بتواند در قبال بیمهشدگان و افراد تحت پوشش برنامههای اساسی و دقیقی ارائه کند.
اصلاحات پارامتریک یا سنجهای یک مسئله مهم در زمینه تغییرات رویدادهای اجتماعی محسوب میشود. با توجه به بالارفتن سن امید به زندگی و روند رشد سالمندی جمعیت بهویژه در سالهای آینده، ضرورت اعمال تغییرات در سن بازنشستگی و برنامهریزیهای سازمانهای بیمهای باید در اولویت قرار گیرد. پایداری منابع سازمان تأمیناجتماعی و تعادل منابع و مصارف این نهاد نیز به انجام اصلاحات بیمهای وابسته است؛ بهعبارتی اصلاحات سنجهای در راستای کاهش بار تعهدات بلندمدت و جذب و خلق منابع جدید، از الزامات سازمان تأمیناجتماعی بهشمار میرود.
اصلاح قوانین بازنشستگی بهویژه در بخش پیش از موعدها از موارد ضروری در حوزه اصلاحات پارامتریک است. با توجه به تغییرات در حال انجام ساختار عرصه کار و تولید، در بخش بازنشستگیهای پیش از موعد که مصارف تأمیناجتماعی را افزایش داده و تعهدات بسیاری به این سازمان تحمیل کرده نیز باید چارهجویی صورت گیرد.
تغییرات هرم جمعیتی و رشد جامعه سالمند تحت پوشش بیمههای اجتماعی، ضرورت توسعه پوشش بیمهای را برای نهادی نظیر تأمیناجتماعی بیشتر از گذشته روشن کرده است. سازمان تأمیناجتماعی با توجه به این تغییرات و چالشهای ناشی از آن باید گسترش چتر بیمهشدگان و تعمیم خدمات بیمهای را در اولویت داشته باشد تا از این طریق بخشی از آسیبهای پدیده سالمندی را کاهش دهد.
افزایش ورودیهای سازمان تأمیناجتماعی و گسترش چتر بیمهای بهخصوص برای گروههای اجتماعی بدون پوشش میتواند در زمینه مواجهه با گسترش جمعیت سالمند کشور چارهساز باشد. هرچه تعداد بیمهشدگان جدید بیشتر باشد سازمان تأمیناجتماعی با خلق منابع لازم، علاوه بر افزایش تعداد افراد بیمهشده جدید در ارائه بهتر خدمات به همه افراد تحت پوشش موفقتر عمل خواهد کرد.
در دورههای مختلف، این سازمان طرحهای اساسی برای افزایش شمار بیمهشدگان در برنامه کاری خود داشته و از این طریق ضمن توسعه بیمهای، تأمین منابع تازه را نیز محقق کرده است. ادامه روند جذب بیمهشدگان با وجود جمعیت چندمیلیون نفری افراد بدون بیمه در کشور، با برنامههای دقیق ممکن است.
اجرای اینگونه طرحها افرادی مانند دانشجویان و زنان خانهدار را زیر چتر بیمه میگیرد و از این طریق با ثبت روند افزایشی تأمین منابع سازمان تأمیناجتماعی، منابع موردنیاز برای ایفای تعهدات 47 میلیون نفر تحت پوشش از جمله بازنشستگان فراهم میشود.
البته در این راستا صرفاً نباید ورودیها یعنی بیمهشدگان جدید را مورد توجه قرار داد بلکه باید برای خروجیها یعنی افراد بازنشسته و مستمریبگیر نیز در راستای برقراری تعادل منابع و مصارف تأمیناجتماعی برنامهریزی کرد. کنترل و نظارت بر بازنشستگیهای پیش از موعد نظیر سخت و زیانآورها در این بستر قرار میگیرد.
ارسال دیدگاه