
بازار پرچالش مسکن ایران
مجید گودرزی کارشناس بازار مسکن
یکی از مسائل و چالشهای مسکن در حوزه بازار و قیمت، کمبودهای عمدی بوده که در برخی دولتهای گذشته به بازار مسکن تحمیل شده است. همچنین طرح حریم شهرها و طرح هادی در روستاها که باعث کمبودهای عمدی در حوزه زمین شده است. بخش دیگر نیز مربوط به قیمتگذاریهای رها شده است؛ چراکه مسکن جزو نیازهای ضروری و کمکشش است و مردم مجبورند به هر قیمتی این نیاز را برای خودشان تأمین کنند. به هر حال با توجه به اینکه بخش قانونگذاری ما برای ساماندهی این بازار کاملاً ناکارآمد عمل کرد و در آخرین نمونه آن قانون مالیات بر خانههای خالی و خانههای لوکس عملاً غیرقابل استفاده شد و عایدی دولت از مجموع این دو قانون نزدیک به صفر بود، میتوان گفت در زمینه قانونگذاری هم واقعاً مشکل داشتیم و نتوانستیم آنطور که باید و شاید این بازار نیاز ضروری مردم را ساماندهی کنیم.
از سوی دیگر نهادهای مالی در بخش سوداگری و دپوی مسکن و در بخش واگذاری اعتبارات خیلی بد عمل کردند و در واقع با بدترین نوع وامها در حوزه مسکن مواجه هستیم. در دنیا نمونه این وامها وجود ندارد که برای یک وام ۴۸۰ میلیون تومانی، یک چهارم آن را قبل از پرداخت بهعنوان اوراق بگیرند و عملاً مبلغ نهایی را پرداخت نکنند. در مقابل سود و اقساط وامی را هم که پرداخت نکردند از مردم بگیرند. موضوع دیگر به یک استعمار و استثمار تاریخی در حوزه مسکن برمیگردد که بدترین و طولانیترین نوع استعمار بوده است. همچنین کمارزش شدن پول چالش دیگر در حوزه مسکن است. بخشی از آن نیز به دلیل سرمایهگذاری در مسکنی برمیگردد که ارزش افزوده صفر دارد؛ چراکه در حال حاضر مسکن با جهشهای قیمتی شدید باعث شده تا بخش مولد اقتصاد کشور کاملاً ضعیف شده و توان برابری و رقابت با جهشهای شدید قیمتی مسکن را نداشته باشد.
مشکل دیگر مربوط به سرکوب شدید دستمزدهاست. بهعنوان مثال حق مسکن کارگران ما تا ۵۸۰ سال کفاف خرید یک واحد ۷۵ متری را نمیدهد. این امر نشاندهنده این است که قانونگذاران و متولیان امر در حوزه حفظ قدرت خرید مردم واقعاً بد عمل کردند که باعث شده دوره انتظار برای خانهدار شدن به بالای صد سال برسد و عموم کارگران و کارمندان و بازنشستگان ما زیر خط فقر قرار بگیرند.
همچنین آمایش سرزمینی یکی دیگر از مسائل مهم در حوزه مسکن است. تقریباً همه مردم در حوزه مسکن در تهران سرمایهگذاری کردهاند. این بخش به دلیل سرمایهگذاری خارجنشینها که درآمد دلاری دارند با آشوب و آشفتگی مواجه شده است. اگر شما در کشوری مثل آمریکا کار میکنید، باید حداقل بیش از 300 هزار دلار برای خرید یک خانه سرمایه داشته باشید اما در ایران شما با 70 هزار دلار هم میتوانید یک واحد مسکونی خریداری کنید. از سوی دیگر رشد قیمت مسکن در کشوری مانند آمریکا با مالیاتها و عوارض چندگانه در طول ۴۰ سال ۴۰۶ درصد بوده اما در ایران در طول ۳۰ سال از سال ۱۳۷۲ تا سال ۱۴۰۲ رشد مسکن ۱۵۳۴ برابر، معادل ۱۵۳ هزار درصد بوده است. بنابراین طبیعی است چنین افرادی که مهاجرت کردهاند، در ایران سرمایهگذاری کرده و عموماً هم املاک خود را نه میفروشند و نه اجاره میدهند و بهخاطر ضعف و خلأهای قانونی مردم بهشدت تحت فشار قرار میگیرند.
از سوی دیگر نهادهای مالی در بخش سوداگری و دپوی مسکن و در بخش واگذاری اعتبارات خیلی بد عمل کردند و در واقع با بدترین نوع وامها در حوزه مسکن مواجه هستیم. در دنیا نمونه این وامها وجود ندارد که برای یک وام ۴۸۰ میلیون تومانی، یک چهارم آن را قبل از پرداخت بهعنوان اوراق بگیرند و عملاً مبلغ نهایی را پرداخت نکنند. در مقابل سود و اقساط وامی را هم که پرداخت نکردند از مردم بگیرند. موضوع دیگر به یک استعمار و استثمار تاریخی در حوزه مسکن برمیگردد که بدترین و طولانیترین نوع استعمار بوده است. همچنین کمارزش شدن پول چالش دیگر در حوزه مسکن است. بخشی از آن نیز به دلیل سرمایهگذاری در مسکنی برمیگردد که ارزش افزوده صفر دارد؛ چراکه در حال حاضر مسکن با جهشهای قیمتی شدید باعث شده تا بخش مولد اقتصاد کشور کاملاً ضعیف شده و توان برابری و رقابت با جهشهای شدید قیمتی مسکن را نداشته باشد.
مشکل دیگر مربوط به سرکوب شدید دستمزدهاست. بهعنوان مثال حق مسکن کارگران ما تا ۵۸۰ سال کفاف خرید یک واحد ۷۵ متری را نمیدهد. این امر نشاندهنده این است که قانونگذاران و متولیان امر در حوزه حفظ قدرت خرید مردم واقعاً بد عمل کردند که باعث شده دوره انتظار برای خانهدار شدن به بالای صد سال برسد و عموم کارگران و کارمندان و بازنشستگان ما زیر خط فقر قرار بگیرند.
همچنین آمایش سرزمینی یکی دیگر از مسائل مهم در حوزه مسکن است. تقریباً همه مردم در حوزه مسکن در تهران سرمایهگذاری کردهاند. این بخش به دلیل سرمایهگذاری خارجنشینها که درآمد دلاری دارند با آشوب و آشفتگی مواجه شده است. اگر شما در کشوری مثل آمریکا کار میکنید، باید حداقل بیش از 300 هزار دلار برای خرید یک خانه سرمایه داشته باشید اما در ایران شما با 70 هزار دلار هم میتوانید یک واحد مسکونی خریداری کنید. از سوی دیگر رشد قیمت مسکن در کشوری مانند آمریکا با مالیاتها و عوارض چندگانه در طول ۴۰ سال ۴۰۶ درصد بوده اما در ایران در طول ۳۰ سال از سال ۱۳۷۲ تا سال ۱۴۰۲ رشد مسکن ۱۵۳۴ برابر، معادل ۱۵۳ هزار درصد بوده است. بنابراین طبیعی است چنین افرادی که مهاجرت کردهاند، در ایران سرمایهگذاری کرده و عموماً هم املاک خود را نه میفروشند و نه اجاره میدهند و بهخاطر ضعف و خلأهای قانونی مردم بهشدت تحت فشار قرار میگیرند.
ارسال دیدگاه