
برخی رشتههای دانشگاهی با اختلال بازار کار مواجهاند
راهکارهای تعادل عرضه و تقاضا نیروی کار
همواره جمعیتی از افراد و گروههای مختلف بهویژه دانشآموختگان رشتههای متفاوت دانشگاهی به تناسب علاقه، رشته تحصیلی و تجربیات کاری در بازار کار به دنبال یافتن شغل مناسب هستند. در این بین، برخی فارغالتحصیلان رشتههای دانشگاهی، بهواسطه نبود تعادل لازم بین ورودی و خروجی یا عرضه و تقاضای نیروی کار، با اختلال بازار کار مواجه میشوند.
بهطور طبیعی بخشی از رشتههای دانشگاهی بهواسطه مهیا بودن شرایط اشتغال فارغالتحصیلان، چالشی برای فعالیت کاری دانشآموختگان ندارند و آنها با وجود بازار کار مناسب پس از فارغالتحصیلی مشغول بهکار میشوند. در نقطه مقابل، شرایط برای اشتغال دانشآموختگان برخی رشتههای دانشگاهی به اندازه لازم مهیا نیست و افراد فارغالتحصیل این رشتهها در ورود به بازار کار مشکل دارند.
در این بین رشتههای علوم انسانی مانند فلسفه، ادبیات و تاریخ ممکن است فرصتهای شغلی مستقیم و محدودتری نسبت به سایر رشتهها داشته باشند. همچنین برخی از رشتههای مهندسی با توجه به پیشرفت تکنولوژی و اتوماسیون، با کاهش تقاضا روبهرو هستند و فرصتهای شغلی محدودتری برای رشتههای علوم پایه نظیر فیزیک، شیمی و زیستشناسی که بهطور مستقیم به بازار کار مرتبط نیستند، فراهم است. این وضعیت به معنای آن نیست که همه فارغالتحصیلان این رشتهها بیکار خواهند ماند. بهعبارت سادهتر، در ارتباط با فرصتهای اشتغال بخشی از دانشآموختگان رشتههای مختلف دانشگاهی، تعداد فارغالتحصیلان برخی رشتهها بیشتر از نیاز بازار کار است و دلایل مختلفی این عدم تعادل را رقم زده است.
تغییرات سریع فناوری
با پیشرفت سریع فناوری، بسیاری از مشاغل سنتی منسوخ شده و جای خود را به رخدادهای جدید فناوری در حوزه مربوطه داده و مشاغل جدیدی بهوجود آمدهاند. نکته مهم اینجاست که بسیاری از رشتههای دانشگاهی با سرعت لازم به تغییرات حوزه فناوری در بازار کار مرتبط پاسخ نمیدهند. در واقع ناسازگاری رشتههای دانشگاهی با وضعیت ایجاد شده ناشی از ورود فناوری به بخش مربوطه، عدم تعادل بازار کار را در این حوزهها رقم میزند.
تغییرات ساختاری اقتصاد
تغییر و تحولات ساختاری اقتصاد از صنعت به سمت خدمات و اقتصاد دانشبنیان، نیاز به نیروی کار با مهارتهای جدید را افزایش داده است. به این واسطه مهارتهای نو برای افراد متقاضی برای ورود به بازار کار از الزامات تغییرات اشاره شده محسوب میشود. تحولات مذکور ضرورت انتخاب رشته بر اساس نیاز روز بازار کار را نشان میدهد. در این شرایط دانشآموزان باید انتخاب رشته بهواسطه نیاز بازار کار را به علاقه خود ترجیح دهند. این در حالی است که بسیاری از آنها در انتخاب رشته، بیشتر به علاقه شخصی خود توجه میکنند و این، نادیده گرفتن تحولات حوزه بازار کار است.
نبود ارتباط مناسب دانشگاهها با صنعت
ارتباط ضعیف دانشگاهها با صنعت و تعریف نشدن رابطه تعیینکننده و تأثیرگذار و تأثیرپذیر این دو فضا نسبت به یکدیگر باعث شده فارغالتحصیلان با نیازهای واقعی بازار کار آشنایی کافی نداشته باشند. آثار این بستر نامتوازن و آسیبهای آن متوجه کارجویان بهویژه دانشآموختگان دانشگاهی است و آنان را از ورود بهموقع و مناسب به بازار کار بازمیدارد. گاهی نیز تدوین و استمرار سیاستهای اشتغال نادرست و غیرهمخوان با وضعیت و نیاز حوزههای اشتغال و تولید موجب اختلال در حوزه کار میشود. در این ارتباط سیاستهای اشتغال دولت و بخش خصوصی میتواند در ایجاد اختلال در بازار کار نقش داشته باشد.
عوامل مؤثر بر اختلال اشتغال
برخی رشتههای پرطرفدار دانشگاهی به دلیل جذابیت تحصیلی یا درآمد بالا در زمان اشتغال، پس از فارغالتحصیلی با استقبال بالای دانشجویان روبهرو میشوند. در نتیجه تعداد دانشآموختگان آنها افزایش یافته و در نهایت موجب اختلال و عدم تعادل بازار کار میشود. تعدادی از رشتههای دانشگاهی نیز به دلیل ناشناخته بودن یا جذابیت کمتر تحصیلی، کمبود دانشجو دارند. به همین دلیل فارغالتحصیلان آنها کمتر وارد بازار کار شده و احتمالاً اختلالی در حوزه بازار کار فارغالتحصیلان این رشتهها ایجاد نمیشود. همچنین بخش دیگری از رشتههای دانشگاهی به دلیل الزامِ داشتن مهارتهای تخصصی و تجربی ویژه، در آینده با کمبود فرصتهای شغلی روبهرو هستند؛ در این رشتهها نیز اختلال بازار کار امکان شکلگیری دارد.
راهکارهای تعادلبخشی بازار کار
مشکل عدم تطابق بین عرضه و تقاضای نیروی کار، بهویژه در مورد فارغالتحصیلان دانشگاهی، یکی از چالشهای مهم در بسیاری از کشورهاست. برای رفع این مشکل، میتوان راهکارهایی نظیر تقویت ارتباط دانشگاه و بازار کار، تمرکز بر اشتغالزایی مبتنی بر نیاز بازار کار، تطبیق سیاستهای آموزش عالی با شرایط روز بازار کار، توسعه ارتباط سهجانبه دانشگاه، بازار کار و حوزه مهارتآموزی را پیشنهاد کرد.
در نهایت اینکه سیاستهای کلان حوزه کار و تولید، اشتغالزایی، آموزش عالی، حوزه، دانشگاه و آموزشهای مهارتی در ایجاد تعادل عرضه و تقاصای نیروی کار و حل چالش ناترازی اشتغال در برخی رشتههای دانشگاهی تأثیرگذار است.
تقویت ارتباط صنعت و دانشگاه
کارشناسان حوزه کار و آموزش عالی همواره بر تقویت و توسعه ارتباط مؤثر صنعت و دانشگاه بهواسطه تأثیرگذاری بر بهبود وضعیت حوزه کار و تولید تأکید میکنند. در این ارتباط برگزاری کارگاهها و دورههای آموزشی مشترک با دانشگاهها، میتوانند دانشجویان را با نیازهای واقعی بازار کار آشنا کرده و مهارتهای مورد نیاز صنایع را در این بخش از کارجویان آینده تقویت کنند.
همچنین ایجاد مراکز رشد و نوآوری در دانشگاهها کمک میکند که دانشجویان ایدههای خود را به محصول تبدیل کرده و شرکتهای دانشبنیان را راهاندازی کنند.
از طرفی برگزاری نمایشگاههای شغلی فرصتی را برای دانشجویان فراهم میکند تا با کارفرمایان مختلف آشنا شده و از فرصتهای شغلی موجود مطلع شوند. این مجموعه، بخشی از سازوکارهای تقویت ارتباط بین دانشگاه و صنعت و کاهشدهنده اختلال عدم تعادل عرضه و تقاضای بازار کار است.
اصلاح نظام آموزشی
اطلاح نظام آموزشی یکی از اساسیترین موضوعات تأثیرگذار بر بازار کار و ارتباطدهنده دانشگاه و حوزه کار محسوب میشود. در این راستا در کنار آموزش دروس تخصصی، باید به آموزش مهارتهای نرم مانند ارتباط مؤثر، کار گروهی، حل مسئله و خلاقیت نیز توجه شود. همچنین انعطافپذیری در برنامههای درسی باید بهگونهای طراحی و دنبال شود که دانشجویان بتوانند با توجه به علایق و تواناییهای خود، دروس تخصصیتر را انتخاب کنند. ترویج کارآفرینی یکی دیگر از الزامات حوزه اصلاح نظام آموزشی است. به این واسطه دانشگاهها باید محیطی را فراهم کنند که دانشجویان ایدههای کارآفرینانه خود را در آن پرورش داده و به مرحله اجرا برسانند.
حمایت از کسبوکارهای کوچک
به اعتقاد کارشناسان حوزه کار و تولید، تسهیلات مالی، حمایتهای قانونی و آموزشهای تخصصی بخشی از راهکارهای عملیاتی در راستای حمایت از کسب و کارهای کوچک و متوسط و به دنبال آن، تعادلبخشی به حوزه اشتغال بهشمار میروند. طبیعتاً ارائه تسهیلات مالی به کسبوکارهای کوچک و متوسط علاوه بر تقویت مالی این بنگاهها، ایجاد فرصتهای شغلی جدید توسط آنها را ممکن میکند.
همچنین ایجاد قوانین و مقررات حمایتی از کسبوکارهای کوچک و متوسط، موجب رشد این کسبوکارها و بهبود وضعیت کسب و کار در این حوزه میشود. در ادامه ارائه آموزشهای تخصصی به کارآفرینان میتواند به آنها در بهبود مدیریت کسبوکارهای خود کمک کند تا رشد شاخصهای کارآفرینی و بهبود وضعیت اشتغال را در بسیاری حوزهها شاهد باشیم.
توسعه بازار کار آنلاین
بسترسازی جهت ایجاد و گسترش فضای کاری بازارهای آنلاین نیز امکان بهبود شاخصهای حوزه کار و برقراری تعادل در عرضه و تقاضای نیروی کار و حل چالش اشتغال رشتههای دانشگاهی را فراهم میکند. در این راستا ایجاد پلتفرمهای کاریابی آنلاین به کارجویان و کارفرمایان کمک میکند تا به راحتی با یکدیگر ارتباط برقرار کنند.
همینطور ترویج کار از راه دور افزایش انعطافپذیری بازار کار، ایجاد فرصتهای شغلی جدید و بسیاری مزایای دیگر برای کارجویان، کارفرمایان و بازار کار را به دنبال خواهد داشت.
ارتقای مهارتهای شغلی فارغالتحصیلان
برگزاری دورههای آموزشی کوتاهمدت و ایجاد مراکز مشاوره شغلی در رشد و ارتقای مهارتهای شغلی کارجویان تأثیر خواهد داشت. در این ارتباط برگزاری دورههای آموزشی کوتاهمدت در حوزههای مختلف به فارغالتحصیلان کمک میکند تا علاوه بر بهروزرسانی مهارتهای خود، آمادگی لازم برای ورود به بازار کار را کسب کنند.
ایجاد مراکز مشاوره شغلی در دانشگاهها و مراکز کاریابی هم میتواند به فارغالتحصیلان در انتخاب شغل مناسب و نوشتن رزومه کمک کند.
همکاری دولت، دانشگاهها و بخش خصوصی
تدوین برنامههای مشترک دولت، دانشگاه و بخش خصوصی و تبادل اطلاعات بین این نهادها به دلیل تأثیرپذیری متقابل آنان از یکدیگر و تأثیرگذاری همزمان بر بازار کار باید در دستور کار آنها باشد. در این راستا تدوین برنامههای مشترک بین دولت، دانشگاهها و بخش خصوصی برای ایجاد هماهنگی بیشتر در حوزه آموزش و اشتغال تعیینکننده است.
همچنین ایجاد یک سیستم اطلاعاتی جامع برای جمعآوری اطلاعات درباره نیازهای بازار کار و مهارتهای مورد نیاز صنایع، راهکاری برای تسهیلگری در تعادلبخشی بازار کار محسوب میشود. با اجرای این راهکارها میتوان به تعادل بین عرضه و تقاضای نیروی کار دست یافت و از این طریق به کاهش نرخ بیکاری و افزایش بهرهوری نیروی کار کمک کرد.
در نهایت اینکه درک تغییرات سریع فناوری و همراهی بازار کار دانشگاه با آن، همراستایی بازار کار با تغییرات ساختاری اقتصاد، ایجاد ارتباط مناسب بین دانشگاهها و صنعت، چارهاندیشی برای برطرف کردن عوامل مؤثر بر اختلال در اشتغال برخی رشتههای دانشگاهی و اجرایی کردن راهکارهای تعادلی بازار کار دانشآموختگان در ایجاد تعادل عرضه و تقاضای حوزه کار تأثیرگذارند.
همچنین تقویت ارتباط صنعت و دانشگاه، اصلاح نظام آموزشی، حمایت از کسبوکارهای کوچک و متوسط، توسعه بازار کار آنلاین، ارتقای مهارتهای شغلی دانشآموختگان و همکاری دولت، دانشگاهها و بخش خصوصی در این حوزه تعیینکننده هستند.
بهطور طبیعی بخشی از رشتههای دانشگاهی بهواسطه مهیا بودن شرایط اشتغال فارغالتحصیلان، چالشی برای فعالیت کاری دانشآموختگان ندارند و آنها با وجود بازار کار مناسب پس از فارغالتحصیلی مشغول بهکار میشوند. در نقطه مقابل، شرایط برای اشتغال دانشآموختگان برخی رشتههای دانشگاهی به اندازه لازم مهیا نیست و افراد فارغالتحصیل این رشتهها در ورود به بازار کار مشکل دارند.
در این بین رشتههای علوم انسانی مانند فلسفه، ادبیات و تاریخ ممکن است فرصتهای شغلی مستقیم و محدودتری نسبت به سایر رشتهها داشته باشند. همچنین برخی از رشتههای مهندسی با توجه به پیشرفت تکنولوژی و اتوماسیون، با کاهش تقاضا روبهرو هستند و فرصتهای شغلی محدودتری برای رشتههای علوم پایه نظیر فیزیک، شیمی و زیستشناسی که بهطور مستقیم به بازار کار مرتبط نیستند، فراهم است. این وضعیت به معنای آن نیست که همه فارغالتحصیلان این رشتهها بیکار خواهند ماند. بهعبارت سادهتر، در ارتباط با فرصتهای اشتغال بخشی از دانشآموختگان رشتههای مختلف دانشگاهی، تعداد فارغالتحصیلان برخی رشتهها بیشتر از نیاز بازار کار است و دلایل مختلفی این عدم تعادل را رقم زده است.
تغییرات سریع فناوری
با پیشرفت سریع فناوری، بسیاری از مشاغل سنتی منسوخ شده و جای خود را به رخدادهای جدید فناوری در حوزه مربوطه داده و مشاغل جدیدی بهوجود آمدهاند. نکته مهم اینجاست که بسیاری از رشتههای دانشگاهی با سرعت لازم به تغییرات حوزه فناوری در بازار کار مرتبط پاسخ نمیدهند. در واقع ناسازگاری رشتههای دانشگاهی با وضعیت ایجاد شده ناشی از ورود فناوری به بخش مربوطه، عدم تعادل بازار کار را در این حوزهها رقم میزند.
تغییرات ساختاری اقتصاد
تغییر و تحولات ساختاری اقتصاد از صنعت به سمت خدمات و اقتصاد دانشبنیان، نیاز به نیروی کار با مهارتهای جدید را افزایش داده است. به این واسطه مهارتهای نو برای افراد متقاضی برای ورود به بازار کار از الزامات تغییرات اشاره شده محسوب میشود. تحولات مذکور ضرورت انتخاب رشته بر اساس نیاز روز بازار کار را نشان میدهد. در این شرایط دانشآموزان باید انتخاب رشته بهواسطه نیاز بازار کار را به علاقه خود ترجیح دهند. این در حالی است که بسیاری از آنها در انتخاب رشته، بیشتر به علاقه شخصی خود توجه میکنند و این، نادیده گرفتن تحولات حوزه بازار کار است.
نبود ارتباط مناسب دانشگاهها با صنعت
ارتباط ضعیف دانشگاهها با صنعت و تعریف نشدن رابطه تعیینکننده و تأثیرگذار و تأثیرپذیر این دو فضا نسبت به یکدیگر باعث شده فارغالتحصیلان با نیازهای واقعی بازار کار آشنایی کافی نداشته باشند. آثار این بستر نامتوازن و آسیبهای آن متوجه کارجویان بهویژه دانشآموختگان دانشگاهی است و آنان را از ورود بهموقع و مناسب به بازار کار بازمیدارد. گاهی نیز تدوین و استمرار سیاستهای اشتغال نادرست و غیرهمخوان با وضعیت و نیاز حوزههای اشتغال و تولید موجب اختلال در حوزه کار میشود. در این ارتباط سیاستهای اشتغال دولت و بخش خصوصی میتواند در ایجاد اختلال در بازار کار نقش داشته باشد.
عوامل مؤثر بر اختلال اشتغال
برخی رشتههای پرطرفدار دانشگاهی به دلیل جذابیت تحصیلی یا درآمد بالا در زمان اشتغال، پس از فارغالتحصیلی با استقبال بالای دانشجویان روبهرو میشوند. در نتیجه تعداد دانشآموختگان آنها افزایش یافته و در نهایت موجب اختلال و عدم تعادل بازار کار میشود. تعدادی از رشتههای دانشگاهی نیز به دلیل ناشناخته بودن یا جذابیت کمتر تحصیلی، کمبود دانشجو دارند. به همین دلیل فارغالتحصیلان آنها کمتر وارد بازار کار شده و احتمالاً اختلالی در حوزه بازار کار فارغالتحصیلان این رشتهها ایجاد نمیشود. همچنین بخش دیگری از رشتههای دانشگاهی به دلیل الزامِ داشتن مهارتهای تخصصی و تجربی ویژه، در آینده با کمبود فرصتهای شغلی روبهرو هستند؛ در این رشتهها نیز اختلال بازار کار امکان شکلگیری دارد.
راهکارهای تعادلبخشی بازار کار
مشکل عدم تطابق بین عرضه و تقاضای نیروی کار، بهویژه در مورد فارغالتحصیلان دانشگاهی، یکی از چالشهای مهم در بسیاری از کشورهاست. برای رفع این مشکل، میتوان راهکارهایی نظیر تقویت ارتباط دانشگاه و بازار کار، تمرکز بر اشتغالزایی مبتنی بر نیاز بازار کار، تطبیق سیاستهای آموزش عالی با شرایط روز بازار کار، توسعه ارتباط سهجانبه دانشگاه، بازار کار و حوزه مهارتآموزی را پیشنهاد کرد.
در نهایت اینکه سیاستهای کلان حوزه کار و تولید، اشتغالزایی، آموزش عالی، حوزه، دانشگاه و آموزشهای مهارتی در ایجاد تعادل عرضه و تقاصای نیروی کار و حل چالش ناترازی اشتغال در برخی رشتههای دانشگاهی تأثیرگذار است.
تقویت ارتباط صنعت و دانشگاه
کارشناسان حوزه کار و آموزش عالی همواره بر تقویت و توسعه ارتباط مؤثر صنعت و دانشگاه بهواسطه تأثیرگذاری بر بهبود وضعیت حوزه کار و تولید تأکید میکنند. در این ارتباط برگزاری کارگاهها و دورههای آموزشی مشترک با دانشگاهها، میتوانند دانشجویان را با نیازهای واقعی بازار کار آشنا کرده و مهارتهای مورد نیاز صنایع را در این بخش از کارجویان آینده تقویت کنند.
همچنین ایجاد مراکز رشد و نوآوری در دانشگاهها کمک میکند که دانشجویان ایدههای خود را به محصول تبدیل کرده و شرکتهای دانشبنیان را راهاندازی کنند.
از طرفی برگزاری نمایشگاههای شغلی فرصتی را برای دانشجویان فراهم میکند تا با کارفرمایان مختلف آشنا شده و از فرصتهای شغلی موجود مطلع شوند. این مجموعه، بخشی از سازوکارهای تقویت ارتباط بین دانشگاه و صنعت و کاهشدهنده اختلال عدم تعادل عرضه و تقاضای بازار کار است.
اصلاح نظام آموزشی
اطلاح نظام آموزشی یکی از اساسیترین موضوعات تأثیرگذار بر بازار کار و ارتباطدهنده دانشگاه و حوزه کار محسوب میشود. در این راستا در کنار آموزش دروس تخصصی، باید به آموزش مهارتهای نرم مانند ارتباط مؤثر، کار گروهی، حل مسئله و خلاقیت نیز توجه شود. همچنین انعطافپذیری در برنامههای درسی باید بهگونهای طراحی و دنبال شود که دانشجویان بتوانند با توجه به علایق و تواناییهای خود، دروس تخصصیتر را انتخاب کنند. ترویج کارآفرینی یکی دیگر از الزامات حوزه اصلاح نظام آموزشی است. به این واسطه دانشگاهها باید محیطی را فراهم کنند که دانشجویان ایدههای کارآفرینانه خود را در آن پرورش داده و به مرحله اجرا برسانند.
حمایت از کسبوکارهای کوچک
به اعتقاد کارشناسان حوزه کار و تولید، تسهیلات مالی، حمایتهای قانونی و آموزشهای تخصصی بخشی از راهکارهای عملیاتی در راستای حمایت از کسب و کارهای کوچک و متوسط و به دنبال آن، تعادلبخشی به حوزه اشتغال بهشمار میروند. طبیعتاً ارائه تسهیلات مالی به کسبوکارهای کوچک و متوسط علاوه بر تقویت مالی این بنگاهها، ایجاد فرصتهای شغلی جدید توسط آنها را ممکن میکند.
همچنین ایجاد قوانین و مقررات حمایتی از کسبوکارهای کوچک و متوسط، موجب رشد این کسبوکارها و بهبود وضعیت کسب و کار در این حوزه میشود. در ادامه ارائه آموزشهای تخصصی به کارآفرینان میتواند به آنها در بهبود مدیریت کسبوکارهای خود کمک کند تا رشد شاخصهای کارآفرینی و بهبود وضعیت اشتغال را در بسیاری حوزهها شاهد باشیم.
توسعه بازار کار آنلاین
بسترسازی جهت ایجاد و گسترش فضای کاری بازارهای آنلاین نیز امکان بهبود شاخصهای حوزه کار و برقراری تعادل در عرضه و تقاضای نیروی کار و حل چالش اشتغال رشتههای دانشگاهی را فراهم میکند. در این راستا ایجاد پلتفرمهای کاریابی آنلاین به کارجویان و کارفرمایان کمک میکند تا به راحتی با یکدیگر ارتباط برقرار کنند.
همینطور ترویج کار از راه دور افزایش انعطافپذیری بازار کار، ایجاد فرصتهای شغلی جدید و بسیاری مزایای دیگر برای کارجویان، کارفرمایان و بازار کار را به دنبال خواهد داشت.
ارتقای مهارتهای شغلی فارغالتحصیلان
برگزاری دورههای آموزشی کوتاهمدت و ایجاد مراکز مشاوره شغلی در رشد و ارتقای مهارتهای شغلی کارجویان تأثیر خواهد داشت. در این ارتباط برگزاری دورههای آموزشی کوتاهمدت در حوزههای مختلف به فارغالتحصیلان کمک میکند تا علاوه بر بهروزرسانی مهارتهای خود، آمادگی لازم برای ورود به بازار کار را کسب کنند.
ایجاد مراکز مشاوره شغلی در دانشگاهها و مراکز کاریابی هم میتواند به فارغالتحصیلان در انتخاب شغل مناسب و نوشتن رزومه کمک کند.
همکاری دولت، دانشگاهها و بخش خصوصی
تدوین برنامههای مشترک دولت، دانشگاه و بخش خصوصی و تبادل اطلاعات بین این نهادها به دلیل تأثیرپذیری متقابل آنان از یکدیگر و تأثیرگذاری همزمان بر بازار کار باید در دستور کار آنها باشد. در این راستا تدوین برنامههای مشترک بین دولت، دانشگاهها و بخش خصوصی برای ایجاد هماهنگی بیشتر در حوزه آموزش و اشتغال تعیینکننده است.
همچنین ایجاد یک سیستم اطلاعاتی جامع برای جمعآوری اطلاعات درباره نیازهای بازار کار و مهارتهای مورد نیاز صنایع، راهکاری برای تسهیلگری در تعادلبخشی بازار کار محسوب میشود. با اجرای این راهکارها میتوان به تعادل بین عرضه و تقاضای نیروی کار دست یافت و از این طریق به کاهش نرخ بیکاری و افزایش بهرهوری نیروی کار کمک کرد.
در نهایت اینکه درک تغییرات سریع فناوری و همراهی بازار کار دانشگاه با آن، همراستایی بازار کار با تغییرات ساختاری اقتصاد، ایجاد ارتباط مناسب بین دانشگاهها و صنعت، چارهاندیشی برای برطرف کردن عوامل مؤثر بر اختلال در اشتغال برخی رشتههای دانشگاهی و اجرایی کردن راهکارهای تعادلی بازار کار دانشآموختگان در ایجاد تعادل عرضه و تقاضای حوزه کار تأثیرگذارند.
همچنین تقویت ارتباط صنعت و دانشگاه، اصلاح نظام آموزشی، حمایت از کسبوکارهای کوچک و متوسط، توسعه بازار کار آنلاین، ارتقای مهارتهای شغلی دانشآموختگان و همکاری دولت، دانشگاهها و بخش خصوصی در این حوزه تعیینکننده هستند.
ارسال دیدگاه