مزیتهای احیای کارگاههای راکد برای سازمان تأمیناجتماعی
پوشش بیش از یک میلیون و 300 هزار کارگاه و بالغ بر 16 میلیون و 300 هزار بیمهشده شامل عمده شاغلان حوزه کارگری، بهخوبی بیانگر نقش سازمان تأمیناجتماعی در مناسبات حوزه کار و تأثیرپذیری این نهاد بزرگ بیمه اجتماعی از فضای کار و تولید است.
آمارها حاکی از تأمین بیش از 86 درصد منابع مورد نیاز تأمیناجتماعی از طریق وصول حقبیمه توسط جمعیت بیمهشدگان اصلی تحتپوشش این سازمان است. سهم بالای کارگران شاغل در فضای کسبوکار کشور از مجموع بیمهشدگان و به تبع، تأمین بخش قابلتوجهی از منابع سازمان تأمیناجتماعی بهواسطه بیمهپردازی آنان، اهمیت ارتباطی اشتغال نیروی کار در کارگاههای تحتپوشش تأمیناجتماعی را نشان میدهد.
خروجی دادههای اشارهشده، بیانگر اهمیت همه کارگاهها و کارخانههای با ظرفیت تولید اشتغال برای سازمان تأمیناجتماعی است. در واقع استفاده از تمام ظرفیت بخش تولید، توسعه یا احیای اشتغال در آنها با پایداری منابع سازمان تأمیناجتماعی بهعنوان بزرگترین صندوق بیمه اجتماعی کشور ارتباط مستقیم دارد.
در این بین موضوع بازگشت کارگاهها و کارخانههای راکد، تعطیل و نیمهتعطیل به چرخه تولید در سالهای اخیر بهصورت ویژه مورد توجه قرار گرفته است. این امر علاوه بر تأثیرگذاری بر بازار کار و رونق تولید، زمینه توسعه بیمهای و افزایش همزمان کارگاهها و افراد تحتپوشش بیمهپرداز و در عین حال رشد وصول حقبیمه و البته پایداری بیشتر سازمان تأمیناجتماعی را ایجاد میکند.
بر اساس آخرین دادههای آماری مربوط به هدفگذاری سیاست بازگشت کارگاهها به چرخه تولید یا احیای کارخانههای راکد، در سه سال گذشته بیش از 10 هزار کارگاه تعطیل یا نیمهتعطیل به جمع ظرفیت مولد کشور اضافه شده و طبیعتاً بازگشت کارگران بیکار به این کارگاهها به این واسطه اتفاق افتاده است.
رشد بیمهشدگان سازمان تأمیناجتماعی ناشی از احیای کارخانههای راکد و از سوی دیگر، کاهش بار مالی ناشی از پرداخت مقرری بیمه بیکاری به افراد غیرشاغل یا بیکار کارگاهها و کارخانههای مذکور، بخشی از مزایای اجرا و عملیاتی کردن سیاست افزودن این ظرفیتهای مولد مغفولمانده به بازار کار و تولید محسوب میشود. سازمان تأمیناجتماعی ظرف سه سال اخیر با بهرهمندی از ظرفیت گروههای مختلف اجتماعی و اجرای طرحهای مختلف بیمهای بیش از 2 میلیون و 800 هزار بیمهشده جدید را تحتپوشش قرار داده که طبق دادههای این نهاد بیمهگر بالغ بر یک میلیون و 100 هزار نفر از این جمعیت بهعنوان بیمهشده اجباری جذب تأمیناجتماعی شدهاند.
طبیعتاً بخشی از آمار بیمهشدگان جدید تأمیناجتماعی به کارگرانی مربوط میشود که به دنبال احیای کارگاهها و کارخانههای مختلف به جمع شاغلان بیمهپرداز اضافه شدهاند. در این وضعیت تأثیرگذاری و تأثیرپذیری متقابل بخش مولد اقتصاد و تولید و سازمان تأمیناجتماعی نسبت به یکدیگر بیشتر مشخص میشود.
تأثیرگذاری اجرای برنامههای کلانی نظیر بازگشت بسترهای تولیدی راکد به ظرفیتهای فعال مولد کشور در تحقق تعمیم بیمههای اجتماعی به گروههای مختلف جمعیتی را نباید نادیده گرفت؛ بهعبارتی بازگشت حجم بالای کارگاههای راکد و اشتغال مجدد نیروی کار شاغل در آنها در راستای تحقق اصل 29 قانون اساسی و ماده یک قانون تأمیناجتماعی جهت تعمیم و توسعه پوشش بیمهای در بین همه اقشار جامعه انجام میگیرد.
در نهایت میتوان اینگونه برداشت کرد که انتفاع احیای کارگاههای تعطیل و نیمهتعطیل و افزایش آنها به ظرفیت بخش مولد کشور متوجه فضای تولید، کارفرمایان، سرمایهگذاران، نیروی کار و سازمان تأمیناجتماعی خواهد بود.
آمارها حاکی از تأمین بیش از 86 درصد منابع مورد نیاز تأمیناجتماعی از طریق وصول حقبیمه توسط جمعیت بیمهشدگان اصلی تحتپوشش این سازمان است. سهم بالای کارگران شاغل در فضای کسبوکار کشور از مجموع بیمهشدگان و به تبع، تأمین بخش قابلتوجهی از منابع سازمان تأمیناجتماعی بهواسطه بیمهپردازی آنان، اهمیت ارتباطی اشتغال نیروی کار در کارگاههای تحتپوشش تأمیناجتماعی را نشان میدهد.
خروجی دادههای اشارهشده، بیانگر اهمیت همه کارگاهها و کارخانههای با ظرفیت تولید اشتغال برای سازمان تأمیناجتماعی است. در واقع استفاده از تمام ظرفیت بخش تولید، توسعه یا احیای اشتغال در آنها با پایداری منابع سازمان تأمیناجتماعی بهعنوان بزرگترین صندوق بیمه اجتماعی کشور ارتباط مستقیم دارد.
در این بین موضوع بازگشت کارگاهها و کارخانههای راکد، تعطیل و نیمهتعطیل به چرخه تولید در سالهای اخیر بهصورت ویژه مورد توجه قرار گرفته است. این امر علاوه بر تأثیرگذاری بر بازار کار و رونق تولید، زمینه توسعه بیمهای و افزایش همزمان کارگاهها و افراد تحتپوشش بیمهپرداز و در عین حال رشد وصول حقبیمه و البته پایداری بیشتر سازمان تأمیناجتماعی را ایجاد میکند.
بر اساس آخرین دادههای آماری مربوط به هدفگذاری سیاست بازگشت کارگاهها به چرخه تولید یا احیای کارخانههای راکد، در سه سال گذشته بیش از 10 هزار کارگاه تعطیل یا نیمهتعطیل به جمع ظرفیت مولد کشور اضافه شده و طبیعتاً بازگشت کارگران بیکار به این کارگاهها به این واسطه اتفاق افتاده است.
رشد بیمهشدگان سازمان تأمیناجتماعی ناشی از احیای کارخانههای راکد و از سوی دیگر، کاهش بار مالی ناشی از پرداخت مقرری بیمه بیکاری به افراد غیرشاغل یا بیکار کارگاهها و کارخانههای مذکور، بخشی از مزایای اجرا و عملیاتی کردن سیاست افزودن این ظرفیتهای مولد مغفولمانده به بازار کار و تولید محسوب میشود. سازمان تأمیناجتماعی ظرف سه سال اخیر با بهرهمندی از ظرفیت گروههای مختلف اجتماعی و اجرای طرحهای مختلف بیمهای بیش از 2 میلیون و 800 هزار بیمهشده جدید را تحتپوشش قرار داده که طبق دادههای این نهاد بیمهگر بالغ بر یک میلیون و 100 هزار نفر از این جمعیت بهعنوان بیمهشده اجباری جذب تأمیناجتماعی شدهاند.
طبیعتاً بخشی از آمار بیمهشدگان جدید تأمیناجتماعی به کارگرانی مربوط میشود که به دنبال احیای کارگاهها و کارخانههای مختلف به جمع شاغلان بیمهپرداز اضافه شدهاند. در این وضعیت تأثیرگذاری و تأثیرپذیری متقابل بخش مولد اقتصاد و تولید و سازمان تأمیناجتماعی نسبت به یکدیگر بیشتر مشخص میشود.
تأثیرگذاری اجرای برنامههای کلانی نظیر بازگشت بسترهای تولیدی راکد به ظرفیتهای فعال مولد کشور در تحقق تعمیم بیمههای اجتماعی به گروههای مختلف جمعیتی را نباید نادیده گرفت؛ بهعبارتی بازگشت حجم بالای کارگاههای راکد و اشتغال مجدد نیروی کار شاغل در آنها در راستای تحقق اصل 29 قانون اساسی و ماده یک قانون تأمیناجتماعی جهت تعمیم و توسعه پوشش بیمهای در بین همه اقشار جامعه انجام میگیرد.
در نهایت میتوان اینگونه برداشت کرد که انتفاع احیای کارگاههای تعطیل و نیمهتعطیل و افزایش آنها به ظرفیت بخش مولد کشور متوجه فضای تولید، کارفرمایان، سرمایهگذاران، نیروی کار و سازمان تأمیناجتماعی خواهد بود.
ارسال دیدگاه