عضو اتاق بازرگانی تهران تشریح کرد
فرصتهای پیش روی سرمایهگذاری خارجی
یک عضو هیأت نمایندگان اتاق بازرگانی تهران معتقد است دلایل و عوامل مختلفی بهعنوان مانع بر سر راه سرمایهگذاری خارجی در ایران وجود دارد که تحریمها، نبود فضای مناسب کسبوکار و غیره از جمله آنهاست. آرمان خالقی، قائم مقام دبیرکل خانه صنعت، معدن و تجارت در گفتوگو با «آتیهنو» به این مسئله اشاره کرد که سرمایهگذاران خارجی، بهویژه شرکتهای بزرگ دولتی و خصوصی، به عوامل و پارامترهای مختلفی توجه دارند و بر همین اساس در هر کشوری سرمایهگذاری میکنند.
نظر شما درباره وضعیت و موانع سرمایهگذاری خارجی در ایران چیست؟
در زمینه سرمایهگذاری خارجی عموماً وقتی یک سرمایهگذار میخواهد وارد کشوری شود، به گزارشهای مربوط به شرایط و وضعیت محیط کسبوکار آن کشور نگاهی میاندازد و آنها را بررسی میکند. سرمایهگذاران بزرگ دولتی و خصوصی قطعاً به این موارد توجه ویژه دارند. البته ممکن است در این میان شرکتهای کوچک دقت چندانی به این مسائل نداشته باشند.
از آنجا که شرکتهای بزرگ در رفتوآمد بین کشورهای مختلف و سرمایهگذاری در بخشها و کشورهای گوناگون هستند، مسئله تحریم ایران برایشان از اهمیت بالایی برخوردار است. حتی سفر به ایران و خوردن مهر ورود و خروج میتواند گرفتن ویزای کشوری مانند آمریکا را برای آنها سخت کند یا صدور آن با مشکل مواجه شود. بنابراین حتی برای سفرشان به کشورهای مختلف با ملاحظات اینچنینی مواجه هستند و برایشان اهمیت بالایی دارد، چه رسد به اینکه بخواهند پول و سرمایه خود را وارد کشوری کنند که گرفتار تحریم است.
تا چند سال پیش بانک جهانی گزارشی را منتشر میکرد که در آن به وضعیت و شرایط محیط کسبوکار در کشورهای مختلف میپرداخت. البته نسخه ویرایششده و بهروز آن در سال آینده نیز منتشر خواهد شد. براساس این گزارش شرایط حاکم بر سرمایهگذاری در یک کشور مورد بررسی قرار میگیرد. همچنین به این موضوع توجه ویژه میشود که یک سرمایهگذار چقدر باید هزینه کند و زمان بگذارد تا به سود مورد نیاز دست یابد.
ایران از این حیث چه جایگاهی دارد؟
در آخرین گزارشهای منتشر شده از وضعیت و شرایط محیط کسبوکار، ایران از این نظر در رتبه ۱۲۸ و در گزارشی دیگر در رتبه ۱۳۵ قرار داشته است. 10 شاخص اصلی که هریک با زیرشاخههایی همراه هستند شامل وضعیت صدور مجوزها، دریافت مالیات، دسترسی به انرژی، مسائل حقوقی و قضایی، تأمین مالی- بانکی، قانون کار، اخراج کردن، انحلال شرکتها و غیره از موضوعات مهمی محسوب میشوند که برای و کسبوکار مهم بوده و در گزارشهای مذکور نیز مورد نظر قرار میگیرند. اما وقتی که ایران در میان حدود ۱۸۰ کشور به رتبه ۱۲۵ یا ۱۳۵ میرسد به این معنی است که رتبه قابلتوجه و جذابی برای سرمایهگذار نداریم. هنگامیکه یک سرمایهگذار میبیند ایران حتی در میان حدود ۱۸ کشور منطقه رتبه پانزدهم را دارد مشخص است که کشورهای دیگر از نظر سرمایهگذاری جذابیت بیشتری برای او دارند.
تحریمها و سایر موضوعات و مسائل مرتبط با آن تا چه اندازه در این وضعیت (از حیث وضعیت تجارت و سرمایهگذاری خارجی) مؤثر است؟
موضوع دیگری که برای سرمایهگذاری خارجی اهمیت بالایی دارد این است که ما قوانین مربوط به پولشویی را در کشور داریم، اما هنوز به (FATF) بهعنوان یک مقاولهنامه بینالمللی در ارتباط با مبارزه با پولشویی و تأمین مالی تروریسم نپیوستهایم. کشورهای مختلفی طی سالهای گذشته به (FATF) پیوستهاند مانند ترکیه که تا چندی پیش در وضعیت خاکستری قرار داشت و در حال حاضر از لیست خاکستری خارج شده است. ایران نیز برای آنکه این مسئله را بپذیرد باید ببیند مسائل و منافع ملی کشور در چه چیزی مستتر است. به نظر میرسد که باید در برخی مواقع حساب و کتاب دقیقتری داشته باشیم. همچنین ضرورت دارد به این نکته دقت بیشتری شود که در موضوع (FATF) دقیقاً چه چیزی میدهیم و چه چیزی دریافت میکنیم؟
اینکه بر مبنای سلیقه بگوییم اگر به (FATF) بپیوندیم به کشور آسیب وارد میشود، امری احساسی است نه عقلانی. باید ببینیم با نپذیرفتن (FATF) چه فرصتهایی در کشور از بین رفته و با پذیرفتن آن چه فرصتهایی به دست خواهیم آورد؟ همچنین دقت به این نکته اهمیت دارد که چرا همه کشورها به غیر از چند کشور معدود به (FATF)پیوستهاند و ما همچنان برای پذیرش این مقاولهنامه بینالمللی مقاومت میکنیم؟
کشورچین در بسیاری از نقاط جهان در حال سرمایهگذاری است. در این میان بسیاری از منابع ما که عمدتاً حاصل فروش نفت است در چین وجود دارد و پولمان در این کشور بلوکه شده و پول و کالا نمیتواند به ایران برگردد؛ چراکه معضلاتی از جنس تحریم و نپذیرفتن (FATF) داریم. سیستم بانکی در ایران به همین دلیل نمیتواند کار کند و نقل و انتقال ارز را انجام دهد.
در نهایت به ما اعلام میشود که میتوانید از این شرکت خاص، یک کالای خاص را با یک قیمت خاص خریداری کنید، اما وقتی که نگاه میکنیم متوجه میشویم نه کالای مورد نظر و کیفیت آن باب سلیقه ما ایرانیهاست و نه قیمت مناسبی دارد.
این وضعیت مساوی با بازگشت به قرنهای گذشته و مبادله کالا به کالا و حتی بدتر از آن است. حداقل در مبادله کالا به کالا با دادن کالای خود میتوانید هر جنس و کالای دیگری که نیاز دارید و در بازار موجود است را تهیه و خریداری کنید، اما در وضعیت کنونی با انحصار فروشنده مواجه هستیم. بر همین اساس مجبوریم از چند کشور و چند کالا با کیفیت و قیمت مشخص خریداری کنیم. مردم هم مجبورند از آنها استفاده کنند چون ما نمیتوانیم جز آن کالاها چیز دیگری بخریم.
یکی از سختیهایی که شرایط کنونی تحریم و (FATF) برای کشور به وجود آورده این است که در گذشته بخشی از پول یک کالا را پرداخت میکردیم و وقتی که آن کالا وارد کشور میشد و مورد استفاده قرار میگرفت، پول آن را بهصورت کامل میدادیم. در حال حاضر مجبوریم پای کشتی و کالا، پول آن را بهصورت نقد پرداخت کنیم. در حال حاضر به جایی رسیدهایم که تا پول را بهصورت کامل پرداخت نکنیم، جنس را حرکت نمیدهند. به این خاطر که ریسک آوردن کالا به ایران بالاترین میزان ممکن در حملونقل و لجستیک دنیا را دارد. بنابراین باید از خودمان بپرسیم که به چه قیمتی این کارها را انجام میدهیم و با تصویب شدن (FATF) مخالفت میکنیم؟ باید به این مسئله توجه کنیم که تنها راه ما این است که اعتماد و اعتبار بینالمللی را به کشور برگردانیم.
در حال حاضر شاهدیم که میزان سرمایهگذاری چین در عربستان ۳۷ برابر و در امارات ۳۱ برابر ایران است. همچنین سرمایهگذاری این کشور طی سالهای 2018 تا 2022 در عربستان، 22.5 میلیارد دلار بوده، حال آنکه میزان سرمایهگذاری چین در ایران به زحمت از نیم میلیون دلار فراتر میرود. به نظر شما علت را کجا میتوان یافت؟
با نگاه به مسیر جدید جاده ابریشم متوجه میشویم که به هر قیمتی میخواهند ایران را دور بزنند و حتی از تونلهای دریایی بهره میگیرند که از ایران تردد نکنند. استفاده از جاده ابریشم با عبور از ایران، هزینه بسیار کمتری برای تاجران کشورهای مختلف دارد، با این وجود تجار شرایط دیگر را میبینند. بنابراین حاضرند مسیرهای طولانیتر و پرهزینهتری را بپیمایند اما از ایران رد نشوند. هزینههایی که به ما بابت نقلوانتقال پول، تحریمها، ریسک سرمایهگذاری و غیره تحمیل میشود، جذابیت سرمایهگذاری و ورود سرمایه به ایران را بهشدت کاهش داده است.
البته هند هم میخواست در چابهار سرمایهگذاری کند و قرار بود با سرمایهگذاری هنگفتی این بندر را در کنار بندر پاکستان به یک منطقه مناسب و هاب سرمایهگذاری و تجارت بینالمللی تبدیل کند، اما به دلیل تحریمها شاهدیم که این قرارداد نیز به جایی نرسید.
در زمینه سرمایهگذاری خارجی عموماً وقتی یک سرمایهگذار میخواهد وارد کشوری شود، به گزارشهای مربوط به شرایط و وضعیت محیط کسبوکار آن کشور نگاهی میاندازد و آنها را بررسی میکند. سرمایهگذاران بزرگ دولتی و خصوصی قطعاً به این موارد توجه ویژه دارند. البته ممکن است در این میان شرکتهای کوچک دقت چندانی به این مسائل نداشته باشند.
از آنجا که شرکتهای بزرگ در رفتوآمد بین کشورهای مختلف و سرمایهگذاری در بخشها و کشورهای گوناگون هستند، مسئله تحریم ایران برایشان از اهمیت بالایی برخوردار است. حتی سفر به ایران و خوردن مهر ورود و خروج میتواند گرفتن ویزای کشوری مانند آمریکا را برای آنها سخت کند یا صدور آن با مشکل مواجه شود. بنابراین حتی برای سفرشان به کشورهای مختلف با ملاحظات اینچنینی مواجه هستند و برایشان اهمیت بالایی دارد، چه رسد به اینکه بخواهند پول و سرمایه خود را وارد کشوری کنند که گرفتار تحریم است.
تا چند سال پیش بانک جهانی گزارشی را منتشر میکرد که در آن به وضعیت و شرایط محیط کسبوکار در کشورهای مختلف میپرداخت. البته نسخه ویرایششده و بهروز آن در سال آینده نیز منتشر خواهد شد. براساس این گزارش شرایط حاکم بر سرمایهگذاری در یک کشور مورد بررسی قرار میگیرد. همچنین به این موضوع توجه ویژه میشود که یک سرمایهگذار چقدر باید هزینه کند و زمان بگذارد تا به سود مورد نیاز دست یابد.
ایران از این حیث چه جایگاهی دارد؟
در آخرین گزارشهای منتشر شده از وضعیت و شرایط محیط کسبوکار، ایران از این نظر در رتبه ۱۲۸ و در گزارشی دیگر در رتبه ۱۳۵ قرار داشته است. 10 شاخص اصلی که هریک با زیرشاخههایی همراه هستند شامل وضعیت صدور مجوزها، دریافت مالیات، دسترسی به انرژی، مسائل حقوقی و قضایی، تأمین مالی- بانکی، قانون کار، اخراج کردن، انحلال شرکتها و غیره از موضوعات مهمی محسوب میشوند که برای و کسبوکار مهم بوده و در گزارشهای مذکور نیز مورد نظر قرار میگیرند. اما وقتی که ایران در میان حدود ۱۸۰ کشور به رتبه ۱۲۵ یا ۱۳۵ میرسد به این معنی است که رتبه قابلتوجه و جذابی برای سرمایهگذار نداریم. هنگامیکه یک سرمایهگذار میبیند ایران حتی در میان حدود ۱۸ کشور منطقه رتبه پانزدهم را دارد مشخص است که کشورهای دیگر از نظر سرمایهگذاری جذابیت بیشتری برای او دارند.
تحریمها و سایر موضوعات و مسائل مرتبط با آن تا چه اندازه در این وضعیت (از حیث وضعیت تجارت و سرمایهگذاری خارجی) مؤثر است؟
موضوع دیگری که برای سرمایهگذاری خارجی اهمیت بالایی دارد این است که ما قوانین مربوط به پولشویی را در کشور داریم، اما هنوز به (FATF) بهعنوان یک مقاولهنامه بینالمللی در ارتباط با مبارزه با پولشویی و تأمین مالی تروریسم نپیوستهایم. کشورهای مختلفی طی سالهای گذشته به (FATF) پیوستهاند مانند ترکیه که تا چندی پیش در وضعیت خاکستری قرار داشت و در حال حاضر از لیست خاکستری خارج شده است. ایران نیز برای آنکه این مسئله را بپذیرد باید ببیند مسائل و منافع ملی کشور در چه چیزی مستتر است. به نظر میرسد که باید در برخی مواقع حساب و کتاب دقیقتری داشته باشیم. همچنین ضرورت دارد به این نکته دقت بیشتری شود که در موضوع (FATF) دقیقاً چه چیزی میدهیم و چه چیزی دریافت میکنیم؟
اینکه بر مبنای سلیقه بگوییم اگر به (FATF) بپیوندیم به کشور آسیب وارد میشود، امری احساسی است نه عقلانی. باید ببینیم با نپذیرفتن (FATF) چه فرصتهایی در کشور از بین رفته و با پذیرفتن آن چه فرصتهایی به دست خواهیم آورد؟ همچنین دقت به این نکته اهمیت دارد که چرا همه کشورها به غیر از چند کشور معدود به (FATF)پیوستهاند و ما همچنان برای پذیرش این مقاولهنامه بینالمللی مقاومت میکنیم؟
کشورچین در بسیاری از نقاط جهان در حال سرمایهگذاری است. در این میان بسیاری از منابع ما که عمدتاً حاصل فروش نفت است در چین وجود دارد و پولمان در این کشور بلوکه شده و پول و کالا نمیتواند به ایران برگردد؛ چراکه معضلاتی از جنس تحریم و نپذیرفتن (FATF) داریم. سیستم بانکی در ایران به همین دلیل نمیتواند کار کند و نقل و انتقال ارز را انجام دهد.
در نهایت به ما اعلام میشود که میتوانید از این شرکت خاص، یک کالای خاص را با یک قیمت خاص خریداری کنید، اما وقتی که نگاه میکنیم متوجه میشویم نه کالای مورد نظر و کیفیت آن باب سلیقه ما ایرانیهاست و نه قیمت مناسبی دارد.
این وضعیت مساوی با بازگشت به قرنهای گذشته و مبادله کالا به کالا و حتی بدتر از آن است. حداقل در مبادله کالا به کالا با دادن کالای خود میتوانید هر جنس و کالای دیگری که نیاز دارید و در بازار موجود است را تهیه و خریداری کنید، اما در وضعیت کنونی با انحصار فروشنده مواجه هستیم. بر همین اساس مجبوریم از چند کشور و چند کالا با کیفیت و قیمت مشخص خریداری کنیم. مردم هم مجبورند از آنها استفاده کنند چون ما نمیتوانیم جز آن کالاها چیز دیگری بخریم.
یکی از سختیهایی که شرایط کنونی تحریم و (FATF) برای کشور به وجود آورده این است که در گذشته بخشی از پول یک کالا را پرداخت میکردیم و وقتی که آن کالا وارد کشور میشد و مورد استفاده قرار میگرفت، پول آن را بهصورت کامل میدادیم. در حال حاضر مجبوریم پای کشتی و کالا، پول آن را بهصورت نقد پرداخت کنیم. در حال حاضر به جایی رسیدهایم که تا پول را بهصورت کامل پرداخت نکنیم، جنس را حرکت نمیدهند. به این خاطر که ریسک آوردن کالا به ایران بالاترین میزان ممکن در حملونقل و لجستیک دنیا را دارد. بنابراین باید از خودمان بپرسیم که به چه قیمتی این کارها را انجام میدهیم و با تصویب شدن (FATF) مخالفت میکنیم؟ باید به این مسئله توجه کنیم که تنها راه ما این است که اعتماد و اعتبار بینالمللی را به کشور برگردانیم.
در حال حاضر شاهدیم که میزان سرمایهگذاری چین در عربستان ۳۷ برابر و در امارات ۳۱ برابر ایران است. همچنین سرمایهگذاری این کشور طی سالهای 2018 تا 2022 در عربستان، 22.5 میلیارد دلار بوده، حال آنکه میزان سرمایهگذاری چین در ایران به زحمت از نیم میلیون دلار فراتر میرود. به نظر شما علت را کجا میتوان یافت؟
با نگاه به مسیر جدید جاده ابریشم متوجه میشویم که به هر قیمتی میخواهند ایران را دور بزنند و حتی از تونلهای دریایی بهره میگیرند که از ایران تردد نکنند. استفاده از جاده ابریشم با عبور از ایران، هزینه بسیار کمتری برای تاجران کشورهای مختلف دارد، با این وجود تجار شرایط دیگر را میبینند. بنابراین حاضرند مسیرهای طولانیتر و پرهزینهتری را بپیمایند اما از ایران رد نشوند. هزینههایی که به ما بابت نقلوانتقال پول، تحریمها، ریسک سرمایهگذاری و غیره تحمیل میشود، جذابیت سرمایهگذاری و ورود سرمایه به ایران را بهشدت کاهش داده است.
البته هند هم میخواست در چابهار سرمایهگذاری کند و قرار بود با سرمایهگذاری هنگفتی این بندر را در کنار بندر پاکستان به یک منطقه مناسب و هاب سرمایهگذاری و تجارت بینالمللی تبدیل کند، اما به دلیل تحریمها شاهدیم که این قرارداد نیز به جایی نرسید.
ارسال دیدگاه