سرمایه‌گذاری شخصی؛ روش برتر کسب‌و‌کار

سرمایه‌گذاری شخصی؛ روش برتر کسب‌و‌کار

اگر قصد راه‌اندازی کسب‌و‌کار تازه‌ای را در سر دارید، بدانید که این از دشوارترین و چالش‌برانگیزترین کارهایی است که در طول زندگی انجام می‌دهید. در این کار باید زمان، انرژی و مقدار زیادی پول صرف کنید. قطعاً در ابتدای امر تصور می‌کنید که باید بودجه آن را از جای دیگری تهیه کنید، اما تجربه نشان داده که این باور یک باور کاملاً اشتباه است. البته نمی‌توان از این امر چشم‌پوشی کرد که واقعاً وسوسه‌انگیز است که برای شروع کسب‌و‌کار، یک سرمایه‌گذار یا یک منبع تأمین مالی پیدا کنید. با این حال دلایلی وجود دارد که نشان می‌دهد این کار به مصلحت نیست. پاسخ دادن به این سؤال که چرا بهتر است از خیر سرمایه‌گذاران بگذرید و خودتان به‌تنهایی مسئولیت این کار را برعهده بگیرید، تصمیم‌گیری را ساده‌تر می‌کند و شما را به این باور می‌رساند که بدهکار کسی نباشید.

پرتو جغتایی روزنامه نگار


ضرورت مدیریت سرمایه شخصی
در ابتدای مسیر حواس‌تان به این موضوع باشد که  اگر حسابدار خودتان باشید چه اتفاقات خوب و مثبتی برای کسب‌و‌کار شما اتفاق خواهد افتاد. پس در گام نخست باید با تمرین مربوط به امور مالی اطمینان پیدا کنید پولی که خرج می‌کنید دارای برگشت سرمایه مثبت است. برای آسان شدن این مسیر بهتر است درباره اصول بازاریابی پاسخ مستقیم مطالعه کنید و بر آن مسلط شوید تا بتوانید حساب هر ریال از پول‌تان را داشته باشید. اگر برای تأمین مالی کسب‌وکارتان از سرمایه‌گذاران پول دریافت کنید، هیچ‌کدام از این مهارت‌ها را به‌راحتی به دست نمی‌آورید. یکی از بارزترین دلایل این است که بسیاری از سرمایه‌گذاران درکی از بازاریابی پاسخ مستقیم ندارند. حتی ممکن است از شما بخواهند که براساس نظرات یا تعصبات آن‌ها کارهایی را انجام دهید که برگشت سرمایه‌تان منفی شود. چاره‌ای هم نیست! تا زمانی که آن‌ها اختیار کیف ‌پول شما را دارند، هیچ قدرتی برای دفاع از ایده‌های خودتان نخواهید داشت.

یک کلاس درس 
تجربه نشان داده که در اختیار داشتن پول زیادی که خودتان شخصاً برای آن زحمتی نکشیده‌اید، سبب آسودگی خاطرتان می‌شود. بنابراین، ازآنجاکه هیچ فشاری احساس نمی‌کنید، تلاش زیادی هم نمی‌کنید که پول‌تان سودآور شود. نیازی هم نمی‌بینید که دستاوردهای‌تان را بهبود بخشید، زیرا به نظر در رقابت پیروز شده‌اید و هیچ‌کس نمی‌تواند شما را از اوج به زیر بکشد. اما واقعیت این است که این افکار اشتباه هستند. بنابراین، اگر پول موردنیاز کسب‌وکارتان را از جایی غیر از دسترنج خودتان تأمین کنید، امکانش هست که به‌دلیل تمام افکار محکوم به شکست‌تان سقوط کنید. البته اینکه خودتان تأمین‌کننده مالی کسب‌وکارتان باشید، درست مانند کارآفرین بودن، کار آسانی نیست. بااین‌حال، نمی‌توان آن را نوعی مانع دانست. این کار را موهبت یا کلاس درس بدانید چون به شما کمک می‌کند که کارآفرینی سرسخت شوید و در کوتاه‌ترین زمان ممکن به پول زیادی برسید. گزینه دیگری ندارید. راه برگشتی هم ندارید. خواه بانک باشد خواه یک دوستِ خانوادگیِ پولدار فرقی ندارد، چون در هر دو صورت، به‌محض اینکه دست‌تان را برای پول به‌سمت آن‌ها دراز کنید، کنترل کسب‌وکارتان را از دست داده‌اید.

آسیب‌های شراکت مالی
اغلب همه فکر می‌کنند که برای تأمین سرمایه کسب‌وکار جدیدشان به تعدادی شریک نیاز دارند. غافل از اینکه کسانی که پول‌شان را در کسب‌وکار دیگران سرمایه گذاری می‌کنند بهتر از هر کسی فوت‌وفن این کار را بلدند. درنتیجه، بابت هر پولی که از آن‌ها قرض می‌گیرید، با امضای قراردادهایی موظف می‌شوید پول‌شان را با درصد مشخصی سود پرداخت کنید. برخی دیگر حتی ممکن است به‌جای پول، بخشی از سهام کسب‌وکارتان را طلب کنند که شما برای آن عرق می‌ریزید و زحمت می‌کشید. همه کارها را شما انجام می‌دهید اما هیچ کنترلی روی پول‌تان ندارید. این بدان معناست که حتی درباره نحوه انجام‌دادن کارها هم نمی‌توانید تصمیم بگیرید. این یک نقطه شکست در کسب‌وکار است. آیا می‌توانستید بدون نیاز به پولِ این سرمایه‌گذاران و شرکا سرپا بایستید؟ شاید می‌توانستید، شاید هم نه. اما این هم دردناک است که مجبور شوید کسب‌وکاری را که آن‌همه برای‌تان ارزشمند است به دیگران واگذار کنید، زیرا حتی قدرت مبارزه برای آن را ندارید. گزینه بعدی که خیلی‌‌ها در ابتدای مسیر به آن فکر می‌کنند «وام بانکی» است. این تصمیم و انتخاب نیز معایب خود را دارد و گزینه بهتر به‌شمار نمی‌رود. اگر پول‌تان در بانک جا خوش کرده باشد، تا چه اندازه به شما سود می‌دهد؟ بازار سهام یا سایر روش‌های سرمایه‌گذاری هم سود چندانی برای‌تان نخواهد داشت. اگر همه‌چیز خوب پیش برود، در نهایت ممکن است ۱۰ درصد و اگر خیلی خوب پیش برود، کمی بیشتر سود خواهید برد. اگر می‌توانستید از همان مقدار پول ۳۰۰ درصد سود کسب کنید چه؟ اگر امکانش بود این کار را می‌کردید؟ تصمیم بزرگی است. این کار فقط با کسب‌وکارهایی که به‌سرعت درحال رشد هستند امکان‌پذیر است و با سرمایه‌گذاری‌های «سنتی» میسر نمی‌شود. بانک به شما وام می‌دهد و تا زمانی که عین بختک سرتان نیفتاده، فکر می‌کنید سرمایه‌گذار شخصی خودتان را دارید. به یاد داشته باشید که بانک هیچ‌چیز شخصی‌ای را از شما نمی‌خواهد. این عالی به نظر می‌رسد، اما تا زمانی که بانک با وام‌دادن به شما فقط سود کمی عایدش شود. کافی است یک یا دو تا قسط را پرداخت نکنید یا حساب‌تان را به‌موقع پر نکنید. آن وقت است که چنان اضطرابی دامن‌گیرتان خواهد شد که نظیرش را قبلاً هرگز احساس نکرده‌اید. دیگر حتی خواب راحتی نخواهید داشت. بنابراین، برای حفظ تسلط کامل، ابتدا باید پول‌تان را به‌طورکامل در اختیار داشته باشید. در چنین موقعیتی، استفاده از حساب بانکی خودتان می‌تواند نیازهای کسب‌وکارتان را برطرف کند. اما قبل از آن‌که همه پس‌اندازتان را بیرون بکشید، اطمینان حاصل کنید که راه‌های مطمئنی برای کسب درآمد دارید. علاوه‌برآن، باید از میزان درآمدتان آگاهی کافی داشته باشید و بدانید دقیقاً از چه مجراهایی به دست می‌آید. همچنین، باید بررسی کنید که کسب هر ریال از این درآمد، از نظر بازاریابی و منابع انسانی، تا چه اندازه برای شما هزینه دارد. در نهایت می‌توان گفت هنگامی که پایه‌های کسب‌وکارتان به‌اندازه کافی قدرتمند و قابل پیش‌بینی شد، برای گسترش آن از دارایی‌های شخصی‌تان استفاده کنید. باور و تلاش آگاهانه چیزی است که می‌تواند کسب‌وکار شما را به یک امپراتوری منحصربه‌فرد تبدیل کند.
ارسال دیدگاه