
کاهش تورم و پیششرطهای آن
مرجع رسمی تأیید تورم کشور در هر دورهای دولت و مرکز آمار هستند. همواره میان آمارهای ارائه شده از سوی این دو منبع کمی اختلاف وجود داشته، هرچند که دو عدد در نهایت به هم نزدیک بودهاند. حال در شرایطی که دولت تأکید دارد نرخ تورم روندی کاهشی را دنبال میکند لازم است مرکز آمار نیز در این عرصه اعلام نظر کرده و در این باره با توجه به تغییرات قیمتی کالاهایی که در سبد مصرفی مردم نقش جدیتری دارند این رقم را اعلام کند.
آنچه امروز به طور ملموس در جامعه مشاهده میشود آن است که تورم وجود دارد هرچند ممکن است درصد دقیق آن معلوم نباشد. ممکن است در شرایط فعلی نهادی نباشد که آمارهای بانک مرکزی را به چالش کشیده یا تأیید کند اما میتوان گفت که بانک مرکزی در شرایط حاضر مرجع رسمی تعیین نرخ تورم نیست، چراکه برای این کار لازم است در تمامی استانها و شهرستانهای کشور تیمی داشته باشد که به آمارگیری و استخراج قیمتها بپردازند.
واضح آنکه اگر قرار باشد شاهد کاهش تورم باشیم چند نیازمندی برای آن وجود دارد که یکی از این موارد کاهش حجم نقدینگی است. از سوی دیگر باید مولد بودن بخش تولید خود را نشان دهد و سهم آن از تولید ناخالص داخلی مشخص شود. آن زمان است که میتوان گفت نرخ تورم کاهشی شده یا خیر، به عبارت دیگر کنترل نقدینگی و دور کردن آن از بازارهای غیرمولد موجب میشود نرخ تورم حالت نزولی به خود بگیرد.
اینکه در شرایط فعلی تورم کاهشی شده یا نه، به سیاستهای دولت بستگی دارد و با توجه به سیاستهای فعلی به نظر میرسد نوعی سردرگمی در سیاستگذاریها دیده میشود. لازم است ما سیاستهای بلندمدت خود را مشخص، اعلام و استراتژیهای توسعه اقتصادی بلندمدت را تدوین کنیم که احساس میشود این بحث خیلی پررنگ دیده نشده است.
اگرچه در برنامه هفتم توسعه برخی موضوعات در راستای رشد اقتصادی دیده شده، اما این برنامه در نهایت پنجساله است و ما نیاز به یک برنامه مثلاً 20ساله داریم که رشد تولید را در نظر گرفته و به برخی بینظمیهای اقتصادی سامان دهد.
در این میان عدهای نیز در مقطعی از زمان کاهش نرخ ارز را مورد تأکید قرار داده و با استناد به آن مدعی کاهش نرخ تورم بودند، اما تا وقتی این قیمتها ثابت نشده آنچه رخ میدهد ناشی از موضوعاتی مانند انتظارات تورمی است. در ماههای گذشته با توجه به اخبار منتشر شده مبنی بر بهبود روابط سیاسی با کشورهای مختلف از جمله عربستان و دیگر کشورها قیمتها تا حدی کاهش یافت. از سوی دیگر اخباری مبنی بر آزادسازی منابع ارزی بلوکه شده منتشر شد که این موارد منجر شد شاهد کاهش در قیمتهای بازار ارز باشیم، اما باید منتظر ماند تا در بلندمدت مشخص شود آیا این کاهش قیمتها روندی ادامهدار است یا اینکه آنچه در این مدت رخ داده نوعی واکنش بازار به اخبار سیاسی بوده است. باید منتظر ماند تا با گذشت زمان مشخص شود تغییراتی که در حوزه روابط بینالملل و سیاست خارجی رخ داده و بحثهایی مانند آزادسازی منابع ارزی تا چه اندازه میتواند روی بازارهای مختلف از جمله بازار ارز که خود بر بازارهای دیگر تأثیرگذار است تغییر ایجاد کند.
آنچه امروز به طور ملموس در جامعه مشاهده میشود آن است که تورم وجود دارد هرچند ممکن است درصد دقیق آن معلوم نباشد. ممکن است در شرایط فعلی نهادی نباشد که آمارهای بانک مرکزی را به چالش کشیده یا تأیید کند اما میتوان گفت که بانک مرکزی در شرایط حاضر مرجع رسمی تعیین نرخ تورم نیست، چراکه برای این کار لازم است در تمامی استانها و شهرستانهای کشور تیمی داشته باشد که به آمارگیری و استخراج قیمتها بپردازند.
واضح آنکه اگر قرار باشد شاهد کاهش تورم باشیم چند نیازمندی برای آن وجود دارد که یکی از این موارد کاهش حجم نقدینگی است. از سوی دیگر باید مولد بودن بخش تولید خود را نشان دهد و سهم آن از تولید ناخالص داخلی مشخص شود. آن زمان است که میتوان گفت نرخ تورم کاهشی شده یا خیر، به عبارت دیگر کنترل نقدینگی و دور کردن آن از بازارهای غیرمولد موجب میشود نرخ تورم حالت نزولی به خود بگیرد.
اینکه در شرایط فعلی تورم کاهشی شده یا نه، به سیاستهای دولت بستگی دارد و با توجه به سیاستهای فعلی به نظر میرسد نوعی سردرگمی در سیاستگذاریها دیده میشود. لازم است ما سیاستهای بلندمدت خود را مشخص، اعلام و استراتژیهای توسعه اقتصادی بلندمدت را تدوین کنیم که احساس میشود این بحث خیلی پررنگ دیده نشده است.
اگرچه در برنامه هفتم توسعه برخی موضوعات در راستای رشد اقتصادی دیده شده، اما این برنامه در نهایت پنجساله است و ما نیاز به یک برنامه مثلاً 20ساله داریم که رشد تولید را در نظر گرفته و به برخی بینظمیهای اقتصادی سامان دهد.
در این میان عدهای نیز در مقطعی از زمان کاهش نرخ ارز را مورد تأکید قرار داده و با استناد به آن مدعی کاهش نرخ تورم بودند، اما تا وقتی این قیمتها ثابت نشده آنچه رخ میدهد ناشی از موضوعاتی مانند انتظارات تورمی است. در ماههای گذشته با توجه به اخبار منتشر شده مبنی بر بهبود روابط سیاسی با کشورهای مختلف از جمله عربستان و دیگر کشورها قیمتها تا حدی کاهش یافت. از سوی دیگر اخباری مبنی بر آزادسازی منابع ارزی بلوکه شده منتشر شد که این موارد منجر شد شاهد کاهش در قیمتهای بازار ارز باشیم، اما باید منتظر ماند تا در بلندمدت مشخص شود آیا این کاهش قیمتها روندی ادامهدار است یا اینکه آنچه در این مدت رخ داده نوعی واکنش بازار به اخبار سیاسی بوده است. باید منتظر ماند تا با گذشت زمان مشخص شود تغییراتی که در حوزه روابط بینالملل و سیاست خارجی رخ داده و بحثهایی مانند آزادسازی منابع ارزی تا چه اندازه میتواند روی بازارهای مختلف از جمله بازار ارز که خود بر بازارهای دیگر تأثیرگذار است تغییر ایجاد کند.
ارسال دیدگاه