درس‌های اقتصادی ژاپن برای چین

درس‌های اقتصادی ژاپن برای چین

پل کروگمن، برنده جایزه نوبل اقتصاد در سال 2008 و ستون‌نویس نیویورک‌تایمز در یک یادداشت خواندنی درباره آینده اقتصاد چین و درس‌هایی که می‌تواند از ژاپن بیاموزد یاد کرده که آن را در ادامه می‌خوانید.

دهه ۱۹۹۰ میلادی بسیاری از آمریکایی‌ها به رشد خیره‌کننده ژاپن نگاه می‌کردند. در آن سال‌ها ژاپن به بیش از ۴۰ درصد اقتصاد آمریکا رسیده بود و برخی رقابت این کشور با اقتصادهای اروپایی و حتی آمریکا را پیش‌بینی می‌کردند. حال آنکه ژاپنی‌ها در مسیر رکود قرار گرفتند و از رقابت خارج شدند. این روزها چنین فضای رقابتی از ژاپن به چین تغییر کرده است؛ اقتصادی که با لحاظ کردن قدرت برابری خرید حالا هم از آمریکا بزرگ‌تر است. اما اقتصاد چین اخیراً با مشکلاتی مواجه شده و برخی با این سؤال روبه‌رو شده‌اند که آیا چین مسیر ژاپن را تکرار می‌کند؟ پاسخ من این است که احتمالاً نه، چین احتمالاً وضع بدتری پیدا کند! اما چرا؟ پیش از آن بهتر است بدانیم آنچه در ژاپن رخ داد، اصلاً آن‌طور که برخی تصور می‌کنند، یک فاجعه نبود.

حباب ژاپنی
این داستانی است که احتمالاً شنیده‌اید؛ اواخر دهه ۱۹۸۰، ژاپن یک حباب عظیم در بازار سهام و مسکن را تجربه می‌کرد که ناگهان ترکید. وقتی حباب ترکید، بانک‌های مشکل‌دار و شرکت‌های بدهکار را پشت سر خود بر جای گذاشت و یک نسل رکود اقتصادی را در ادامه به وجود آورد. هرچند بخشی از این داستان درست است، اما یک واقعیت مهم را نادیده می‌گیرد و آن تغییرات جمعیتی ژاپن است. به دلیل کاهش نرخ باروری و عدم تمایل به جذب مهاجر، جمعیت در سن کار ژاپن به سرعت از میانه دهه ۱۹۹۰ کاهشی شد. از سال ۱۹۹۴ رشد سرانه درآمد ژاپنی‌ها ۴۵ درصد بوده که هرچند از آمریکا کمتر است اما یک فاجعه، آن‌طور که برخی روایت می‌کنند نیست.
ماجرا فقط به این محدود نمی‌شود. مدیریت یک جامعه با روند کاهشی جمعیت در سن کار، بسیار سخت است زیرا افت رشد جمعیت با ضعف سرمایه‌گذاری مواجه می‌شود. این مهم‌ترین بخش فرضیه «رکود بلندمدت» است که می‌گوید ملت‌ها با افت رشد جمعیتی به سختی می‌توانند اشتغال کامل داشته باشند. درباره ژاپن نیز این مشکل وجود داشته، اما بررسی‌ها نشان می‌دهد پس از یک دوره افزایش نرخ بیکاری جوانان ۱۵ تا ۲۴ساله از دهه ۱۹۹۰، در ادامه مسیر این روند معکوس شده و به نظر می‌رسد ژاپنی‌ها خوب عمل کردند. حال چینی‌ها هم به شدت با افزایش نرخ بیکاری جوانان مواجه‌اند.
هرچند می‌توان نقدهایی به این تحلیل و مباحثی از این دست وارد کرد، اما اگر شما ژاپن را یک کشور خسته و جامعه‌ای راکد ارزیابی می‌کنید، در اشتباه هستید. اینجاست که برمی‌گردیم به سؤال اول مطلب؛ «آیا چین به ژاپن بعدی تبدیل می‌شود؟»
شباهت‌های واضحی بین چین این روزها با ژاپن ‍۱۹۹۰ وجود دارد. یک اقتصاد غیرمتوازن که تقاضای مصرف‌کننده در آن پایین است، بخش مسکن و مستغلاتی که به‌شدت متورم شده و همچنین جمعیت در سن کار رو به کاهش دارد. اما برخلاف ژاپن آن سال‌ها، بخش عمده اقتصاد چین از نظر فناوری به طرز محسوسی از دنیای پیشرو عقب است. بنابراین، چین هنوز ظرفیتی برای رشد بهره‌وری دارد. با این حال، نگرانی اصلی رشد اقتصادی چین گیر افتادن در تله درآمد متوسط است که بسیاری از کشورهای نوظهور با آن مواجه می‌شوند. این کشورها با سرعت رشد می‌کنند اما به محدوده‌ای از رشد که می‌رسند ناگهان متوقف می‌شوند. سؤال اینجاست که اگر چین به مسیر رکود اقتصادی بیفتد، آیا می‌تواند همبستگی اجتماعی را مثل ژاپن حفظ کند و با ناپایداری اجتماعی مواجه نشود؟ ما هیچ نشانه‌ای از مهار چنین وضعیتی در چین نمی‌بینیم. از نگاه اقتصادی چین قرار نیست ژاپن بعدی باشد، بلکه احتمالاً بدتر عمل خواهد کرد.
ارسال دیدگاه