
در پناه تو...
مهر تو را از روزهای شیرخوارگی به دلم نشاندند؛
تویی که به زیباییات جهان نیافریده و بزرگمنشیات در هر دو گیتی بیهمتاست...
روی لباسهای مشکی روزهای کودکی، روی سربند سبز روزهای نوزادی، روی بازوبند سفید روزهای جوانی و بر سرخی قلبم در تمام طول عمر نامت را حک کردهام هوایم را داشته باش امام
ِ مظلوم من...
هوایم را داشته باش هوای من که مادرم از همان روزی که به دنیا پا گذاشتم، مرا به دست تو سپرد و دلش در هر دلشورهای گرم بود به پناهگاهی که تویی.
تویی که به زیباییات جهان نیافریده و بزرگمنشیات در هر دو گیتی بیهمتاست...
روی لباسهای مشکی روزهای کودکی، روی سربند سبز روزهای نوزادی، روی بازوبند سفید روزهای جوانی و بر سرخی قلبم در تمام طول عمر نامت را حک کردهام هوایم را داشته باش امام
ِ مظلوم من...
هوایم را داشته باش هوای من که مادرم از همان روزی که به دنیا پا گذاشتم، مرا به دست تو سپرد و دلش در هر دلشورهای گرم بود به پناهگاهی که تویی.
ارسال دیدگاه