
اندر مزایای کار هوشمندانه
بدون شک شما هم در محیط کاری خود با افرادی مواجه شدهاید که بیش از حد فعالاند. افرادی که مدام در حال کار کردن هستند و سراسیمه از کاری به کار دیگر مشغول میشوند. آنهایی که اغلب در حال چککردن پروندها و تماسهای تلفنی مکرر هستند، بیوقفه کار میکنند و یک لحظه آرامش ندارند. شاید اگر کمی دقت کنید خودتان را نیز در گروه همین افراد بیابید. اما آیا همیشه سخت و یا مدام کار کردن نتیجهبخش و مثمرثمر خواهد بود؟ پاسخ به این سؤال قطعاً مثبت نیست چراکه در دنیای امروز مشاغل، آنچه اهمیت و ارزش دارد، نه زیاد کار کردن بلکه زیرکانه و هوشمندانه کار کردن است. اما این کار هوشمندانه چیست؟ خیلی از ما از مفهوم دقیق این موضوع بیخبریم و به بیانی دیگر راه و روش کار هوشمندانه و فاصلهگرفتن از زیاد کار کردن را نمیدانیم. در این مقاله با ما همراه شوید تا با رعایت تنها چند نکته ساده به راهکاری مفید در این زمینه دست پیدا کرده و تحولی عظیم در فرایند شغلی خود
ایجاد کنید.
تصورات کهنه را دور بریزید
در مرحله نخست باید بتوانید باور خود را تغییر دهید.
در واقع بپذیرید که همیشه «سخت کار کردن» بهمعنای موفقتر شدن نیست. از قضا نتیجه متفاوت خواهد بود و دستاورد خستگیهای ناشی از بیش از حد کار کردن «حداقل بهرهوری» ممکن را ایجاد میکند. پس در قدم ابتدایی نیاز است این تفکر را که برای موفقتر شدن در مسیر شغلی خود باید همیشه پرمشغله باشیم را دور بیندازیم. این یک ذهنیت نادرست است که در روزگار فعلی نمیتواند شما را به مقصد برساند و به مرور زمان فرد را دچار سرخوردگی و اصطکاک خواهد کرد. صرفاً سخت کار کردن هیچ رابطهای با نتیجه عالی ندارد. فرض کنید 200 ساعت روی نوشتن یک کتاب وقت بگذارید، اما کتاب شما آنقدر بد باشد که هیچکس آن را نخرد و هیچ کاربردی هم نداشته باشد. انگار
هیچ کاری نکردهاید.
هدفگذاری هوشمندانه را فرابگیرید
صرفنظر از وظیفهای که به شما محول شده یا نوع محیطی که در آن کار میکنید، یک راهحل ساده وجود دارد که همه ما میتوانیم از آن برای بهرهوری بیشتر استفاده کنیم. این راهحل ساده چیزی نیست جز تعیین اهداف. اما نه هر هدفی، بلکه اهداف هوشمندانه. تعیین اهداف هوشمندانه برای کار از آنجایی حائز اهمیت بسیار است که این فرایند به شما کمک خواهد کرد تا بر آنچه مهم است تمرکز کنید و به شما انگیزه خواهد داد تا از تمام توان خود استفاده کنید نه از تمام وقت خود. اهداف دقیق و هوشمندانه باید شما را به فکر کردن وادار کند. هدفی که موجب تمرکز بیشتر شما شود، همان هدف هوشمندانهای است که به دنبال آن بودید. پس توصیه اصلی این است که به جای اینکه تمام کارها را همانند یک ربات انجام دهید یک «متفکر» باشید و از خودتان سؤال کنید آیا این کار میتواند به شکل بهینه و کارآمدتری انجام شود یا اصلاً میتوان آن را با کار مهمتری جایگزین کرد؟ حواستان به این موضوع باشد که مدیریت زمان، در مورد فشردهسازی تعداد زیادی از وظایف ممکن در یک روز، نیست. بلکه در مورد این است که چگونه کارها را سادهتر کنیم، سرعت عمل بیشتری داشته باشیم و در عین حال دچار استرس کمتری شویم. در واقع مدیریت زمان مفهومی در مورد حذف برنامههای زائد و داشتن زمانی برای خودمان، استراحت و تفریحمان است.
چرا احساس فرسودگی میکنیم
اگر واقعبینانه بنگریم با این حقیقت مواجه خواهیم شد که بسیاری از ما بیدلیل زیاد کار میکنیم و به کار سخت و وقت زیاد صرف آن کردن، افتخار میکنیم. اگرچه کار زیاد واقعاً افتخارآمیز است (شاید بد نباشد بدانید در ژاپن، مُردن بر اثر کار زیاد بهشدت ارزشمند است و «کاروشی» نام دارد.) اما وقتی میتوانیم هوشمندانه کار کنیم، چرا نکنیم؟ سخت کار کردن نهتنها روی نوآوری تأثیر مثبتی ندارد بلکه آن را از بین میبرد و اجازه شکوفایی خلاقیت را نمیدهد. نوآوری و خلاقیت باعث پیدایش ایدههای جدید و یادگیری دانش تازه در زندگی خواهد شد. از طرفی باید فکر کنید به چه دلیل میخواهید هوشمندانه کار کنید. آیا برای انجام کارهایی که دوست دارید، زمان بیشتری میخواهید؟ یا احساس فرسودگی میکنید؟ آیا میخواهید زمان بیشتری با کسانی که دوست دارید سپری کنید؟ انجام کارهای زیاد بهصورت همزمان کارایی شما را کم میکند. حقیقت این است که اگر در یک زمان تنها یک کار را انجام دهید، شما «بیشتر از یک نفر» خواهید شد. یک راهحل بسیار مفید این است که روز کاری خود را روی یک نمودار بیاورید. اولویتبندی انجام دهید و روی مهمترین وظیفه تمرکز کنید. همچنین اگر از آن دسته افراد هستید که فکر میکنید سرعت کار کردن پایین یعنی کارایی کم، باید خیلی سریع در راستای تغییر این عقیده اقدام کنید. کند کردن سرعت کارها و در عوض بهبود کیفیت انجام آنها، کمک میکند تا روشهای کارآمدتر برای عملکردتان را پیدا کنید. تنها پنج دقیقه فکر کردن قبل از اینکه کاری انجام دهید به شما کمک خواهد کرد که اثرات کارتان را درست مثل یک دومینو تا انتها مشاهده کنید.
ساعت و حضور فیزیکی ملاک نیست
تجربه نشان داده که شما میتوانید به جای گذراندن ساعتهای اضافی و همچنین کار زیاد، با تمرکز بر آنچه واقعاً اهمیت دارد، در کار مؤثرتر شوید. مراقب باشید که برای هوشمندانه کار کردن نتایج خود را اندازهگیری کنید، نه زمانی که صرف آن کردهاید. وقتی صحبت از بهرهوری و کار هوشمندانه میشود برخلاف آنچه در یک روز انجام دادهایم، اغلب بر مدتزمان تکمیل چیزی تمرکز میکنیم. تحقیقات دانشمندان نشان داده که اهمیت دادن به ساعت و حضور فیزیکی بر عملکرد و نتایج، منجر به فرهنگ ناکارآمدی و در نتیجه اضطراب در افراد میشود. پس حواستان باشد که «هوشمندانهتر کار کنید، نه سختتر» این عبارتی است که اگر در مسیر زندگی شغلی خود به اصول آن پایبند باشید، روزهای خوبی را در رسیدن به اهدافتان طی خواهید کرد. بهتر است هرروز این جمله معروف از «جان راسکینی» نویسنده و فیلسوف معروف را برای خود تکرار کنید که میگوید: «برای اینکه افراد از کار خود راضی باشند، به سه چیز نیاز دارند: آنها باید برای کار خود مناسب باشند، باید زیاد کار نکنند و باید در کار خود احساس موفقیت کنند.»
ایجاد کنید.
تصورات کهنه را دور بریزید
در مرحله نخست باید بتوانید باور خود را تغییر دهید.
در واقع بپذیرید که همیشه «سخت کار کردن» بهمعنای موفقتر شدن نیست. از قضا نتیجه متفاوت خواهد بود و دستاورد خستگیهای ناشی از بیش از حد کار کردن «حداقل بهرهوری» ممکن را ایجاد میکند. پس در قدم ابتدایی نیاز است این تفکر را که برای موفقتر شدن در مسیر شغلی خود باید همیشه پرمشغله باشیم را دور بیندازیم. این یک ذهنیت نادرست است که در روزگار فعلی نمیتواند شما را به مقصد برساند و به مرور زمان فرد را دچار سرخوردگی و اصطکاک خواهد کرد. صرفاً سخت کار کردن هیچ رابطهای با نتیجه عالی ندارد. فرض کنید 200 ساعت روی نوشتن یک کتاب وقت بگذارید، اما کتاب شما آنقدر بد باشد که هیچکس آن را نخرد و هیچ کاربردی هم نداشته باشد. انگار
هیچ کاری نکردهاید.
هدفگذاری هوشمندانه را فرابگیرید
صرفنظر از وظیفهای که به شما محول شده یا نوع محیطی که در آن کار میکنید، یک راهحل ساده وجود دارد که همه ما میتوانیم از آن برای بهرهوری بیشتر استفاده کنیم. این راهحل ساده چیزی نیست جز تعیین اهداف. اما نه هر هدفی، بلکه اهداف هوشمندانه. تعیین اهداف هوشمندانه برای کار از آنجایی حائز اهمیت بسیار است که این فرایند به شما کمک خواهد کرد تا بر آنچه مهم است تمرکز کنید و به شما انگیزه خواهد داد تا از تمام توان خود استفاده کنید نه از تمام وقت خود. اهداف دقیق و هوشمندانه باید شما را به فکر کردن وادار کند. هدفی که موجب تمرکز بیشتر شما شود، همان هدف هوشمندانهای است که به دنبال آن بودید. پس توصیه اصلی این است که به جای اینکه تمام کارها را همانند یک ربات انجام دهید یک «متفکر» باشید و از خودتان سؤال کنید آیا این کار میتواند به شکل بهینه و کارآمدتری انجام شود یا اصلاً میتوان آن را با کار مهمتری جایگزین کرد؟ حواستان به این موضوع باشد که مدیریت زمان، در مورد فشردهسازی تعداد زیادی از وظایف ممکن در یک روز، نیست. بلکه در مورد این است که چگونه کارها را سادهتر کنیم، سرعت عمل بیشتری داشته باشیم و در عین حال دچار استرس کمتری شویم. در واقع مدیریت زمان مفهومی در مورد حذف برنامههای زائد و داشتن زمانی برای خودمان، استراحت و تفریحمان است.
چرا احساس فرسودگی میکنیم
اگر واقعبینانه بنگریم با این حقیقت مواجه خواهیم شد که بسیاری از ما بیدلیل زیاد کار میکنیم و به کار سخت و وقت زیاد صرف آن کردن، افتخار میکنیم. اگرچه کار زیاد واقعاً افتخارآمیز است (شاید بد نباشد بدانید در ژاپن، مُردن بر اثر کار زیاد بهشدت ارزشمند است و «کاروشی» نام دارد.) اما وقتی میتوانیم هوشمندانه کار کنیم، چرا نکنیم؟ سخت کار کردن نهتنها روی نوآوری تأثیر مثبتی ندارد بلکه آن را از بین میبرد و اجازه شکوفایی خلاقیت را نمیدهد. نوآوری و خلاقیت باعث پیدایش ایدههای جدید و یادگیری دانش تازه در زندگی خواهد شد. از طرفی باید فکر کنید به چه دلیل میخواهید هوشمندانه کار کنید. آیا برای انجام کارهایی که دوست دارید، زمان بیشتری میخواهید؟ یا احساس فرسودگی میکنید؟ آیا میخواهید زمان بیشتری با کسانی که دوست دارید سپری کنید؟ انجام کارهای زیاد بهصورت همزمان کارایی شما را کم میکند. حقیقت این است که اگر در یک زمان تنها یک کار را انجام دهید، شما «بیشتر از یک نفر» خواهید شد. یک راهحل بسیار مفید این است که روز کاری خود را روی یک نمودار بیاورید. اولویتبندی انجام دهید و روی مهمترین وظیفه تمرکز کنید. همچنین اگر از آن دسته افراد هستید که فکر میکنید سرعت کار کردن پایین یعنی کارایی کم، باید خیلی سریع در راستای تغییر این عقیده اقدام کنید. کند کردن سرعت کارها و در عوض بهبود کیفیت انجام آنها، کمک میکند تا روشهای کارآمدتر برای عملکردتان را پیدا کنید. تنها پنج دقیقه فکر کردن قبل از اینکه کاری انجام دهید به شما کمک خواهد کرد که اثرات کارتان را درست مثل یک دومینو تا انتها مشاهده کنید.
ساعت و حضور فیزیکی ملاک نیست
تجربه نشان داده که شما میتوانید به جای گذراندن ساعتهای اضافی و همچنین کار زیاد، با تمرکز بر آنچه واقعاً اهمیت دارد، در کار مؤثرتر شوید. مراقب باشید که برای هوشمندانه کار کردن نتایج خود را اندازهگیری کنید، نه زمانی که صرف آن کردهاید. وقتی صحبت از بهرهوری و کار هوشمندانه میشود برخلاف آنچه در یک روز انجام دادهایم، اغلب بر مدتزمان تکمیل چیزی تمرکز میکنیم. تحقیقات دانشمندان نشان داده که اهمیت دادن به ساعت و حضور فیزیکی بر عملکرد و نتایج، منجر به فرهنگ ناکارآمدی و در نتیجه اضطراب در افراد میشود. پس حواستان باشد که «هوشمندانهتر کار کنید، نه سختتر» این عبارتی است که اگر در مسیر زندگی شغلی خود به اصول آن پایبند باشید، روزهای خوبی را در رسیدن به اهدافتان طی خواهید کرد. بهتر است هرروز این جمله معروف از «جان راسکینی» نویسنده و فیلسوف معروف را برای خود تکرار کنید که میگوید: «برای اینکه افراد از کار خود راضی باشند، به سه چیز نیاز دارند: آنها باید برای کار خود مناسب باشند، باید زیاد کار نکنند و باید در کار خود احساس موفقیت کنند.»
ارسال دیدگاه