ادامه صفحه 4

ادامه صفحه 4

 ضمن آنکه سهام چنین شرکت‌هایی را به صورت نقد هم نمی‌توان واگذار کرد؛ زیرا کسی آن را نقد نمی‌خرد. مثلاً 30 درصد را نقد می‌دهند و بقیه را به صورت دو یا سه ساله و اقساط پرداخت می‌کنند. پیشنهاد ما این است اگر می‌خواهند شرکتی را به ما واگذار کنند، شرکت‌های بورسی و یا DPS محور (شرکت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هایی که سود بیشتری را بین سهامداران خود پخش می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنند) بدهند. در حال حاضر دولت فولاد مبارکه و شرکت ملی مس را در زیر‌مجموعه خود دارد. کشتیرانی و مخابرات را در سهم دارد. اینها شرکت‌هایی بورسی و سودده هستند. حداقل اگر قرار است سهامی‌ به سازمان تأمین‌اجتماعی منتقل شود، این شرکت‌ها را به ما واگذار کنند؛ نه اینکه شرکت‌های مشکل‌دار را به ما بدهند. همین پالایشگاه شازندی هم که امسال 31 درصد سهمش را حدود 85 هزار و 500 میلیارد تومان به سازمان تأمین‌اجتماعی واگذار کردند، بالاتر از قیمت کارشناسی و ذاتی آن به ما منتقل شد. وقتی که شما شرکت‌های مثل شپنا و پالایشگاه بندرعباس را با هم مقایسه کنید، می‌بینید این شرکت 60 درصد بالاتر از قیمت واقعی قیمت خورده و به ما منتقل شده است. این اتفاقات باعث می‌شود سازمان دچار مشکل شود. بر اساس گزارش حسابرس رسمی ‌در سال 1400، آخرین مطالبات ما مبلغ 463 هزار میلیارد تومان اعلام شد. امسال طلب ما از دولت به حدود 600 هزار میلیارد تومان رسیده و دولت این مبالغ را پرداخت نمی‌کند و ما مجبوریم از سیستم بانکی استقراض کنیم.

چرا در لایحه بودجه سال 1402 هیچ عددی برای تسویه بدهی تأمین‌اجتماعی در نظر گرفته نشده است؟
هنوز که لایحه بودجه به تصویب نرسیده است.

مرکز پژوهش‌های مجلس به ‌عنوان یکی از ایرادات لایحه بودجه سال آینده به این اشکال اشاره کرده است. آیا این امکان وجود دارد ردیفی برای مطالبات تأمین‌اجتماعی به لایحه بودجه در مجلس افزوده شود؟
ما در جلساتی که با سازمان برنامه داشتیم، قرار بود این اتفاق بیفتد و مبلغ نقدی را در نظر گیرند اما شواهد نشان می‌دهد عدد کمی‌ را در لایحه بودجه گنجانده‌اند. این مبلغ عملاً پایین است و کفاف تعهدات ما را نمی‌دهد. سال گذشته برای صندوق کشوری 160 هزار میلیارد تومان اعتبار در نظر گرفته شد. دولت برای ساتا حدود 70 هزار میلیارد تومان گذاشت. برای صندوق فولاد 6 هزار میلیارد تومان نقدی گذاشت. چرا برای سازمان تأمین‌اجتماعی رقمی ‌نمی‌گذاریم؟ تازه ما طلبکار هستیم. صندوق‌ها از دولت طلبکار نیستند. آنچه در بودجه گنجانده می‌شود، کمک دولت به این صندوق‌ها است. بر اساس پیش‌بینی‌ها، ما برای سال آینده حداقل در ماه 12 هزار میلیارد تومان کسری داریم. باید حداقل 100 هزار میلیارد تومان در بودجه سال آینده برای ما به صورت نقدی در نظر گرفته شود. پیش‌بینی تعهدات جاری ما برای سال آینده 220 هزار میلیارد تومان است. اینها تعهدات جاری است و عدد 600 هزار میلیارد تومان معوقات دیون دولت به تأمین‌اجتماعی است. ما حداقل انتظاری که داریم، این است که 100 هزار میلیارد تومان برای بودجه سال آینده برای تسویه مطالبات تأمین‌اجتماعی از دولت، در نظر
 گرفته شود.

‌... اما دولت این رقم را پیش‌بینی نکرده است؟
خیر؛ متأسفانه پیش‌بینی نکرده و رقم بسیار کمی به صورت نقدی در بودجه در نظر گرفته شده است. حداقل باید 100 هزار میلیارد تومان رقم نقدی در لایحه بودجه بگذارند و شرکت‌های بورسی و (DPS) محور را به ما بدهد. یک سهام وقتی داخل تأمین‌اجتماعی می‌آید، متعلق به بیمه‌شده‌ها و مستمری‌بگیران است. مگر سهام عدالت را به مردم منتقل نمی‌کنند؟ تأمین‌اجتماعی هم متعلق به مردم است. بیمه‌شدگان و مستمری‌بگیران از مردم هستند. تأمین‌اجتماعی حدود 45 میلیون نفر را تحت پوشش دارد. اگر نهاد دولت این دارایی را منتقل کند، مانند این است که آن را به مردم منتقل
 کرده است.

در لایحه بودجه سال آینده به دولت اجازه داده شده که در راستای رد دیون، نفت و میعانات گازی به یکسری دستگاه‌ها و از جمله تأمین‌اجتماعی بدهد. در این رابطه چه نظری دارید؟
ما در بودجه امسال هم این مسأله را داشتیم، اما نهایی نشد. دولت در لایحه کلمه میادین نفتی را نوشته است. ما باید برای هر چاه نفتی سرمایه‌گذاری کنیم و رسیدن به بازدهی این چاه به چهار تا پنج سال زمان نیاز دارد. حداقل یک تا یک‌و‌نیم میلیارد دلار باید روی چاه نفت سرمایه‌گذاری شود تا بعد از این مدت به درآمدزایی برسد. مگر سازمان منابع مالی دارد که آنجا سرمایه‌گذاری کند؟ پیشنهاد ما این است که دولت اگر از چاه‌های نفت بهره‌برداری کرد، منابع آن را به ما منتقل کند. مگر من پول دارم که آنجا سرمایه‌گذاری کنم؟ ما هر سال کسری داریم. هم‌اکنون با افزایش 38 درصدی که در مستمری‌ها رخ داد، هزینه‌هایی به سازمان بار شد. این کسری‌ها را از کجا باید پوشش دهیم؟ پولی برای سرمایه‌گذاری نداریم که برای چهار سال آینده سرمایه‌گذاری کنیم تا بعدها به محصول برسیم. البته میادین گازی
 بد نیست. 
مثلاً اگر دولت یک میدان گازی را به ما منتقل کند، شاید به 200 تا 300 میلیون دلار سرمایه‌گذاری نیاز داشته باشد، اما شرایط میادین نفتی متفاوت است. در جلساتی هم که معاون اقتصادی سازمان تأمین‌اجتماعی در دفتر معاون اقتصادی رییس‌جمهور برای این موضوع شرکت کرد، نظرات سازمان منتقل و اعلام شد که میادین نفتی به درد ما نمی‌خورد.
اگر می‌خواهند از محل نفت دیون خود را پرداخت کنند، حواله‌های نفتی قابل معامله در بورس انرژی را به ما عرضه کنند. یا اینکه سیستم عرضه این حواله‌ها در بورس را راه‌اندازی کنند تا ما حواله را در بازار به کاربر نهایی که نفت صادر می‌کند، منتقل کنیم. درآمد حاصل از آن نیز با بخشی تخفیف به ما منتقل شود؛ نه اینکه ما 2 میلیارد دلار سرمایه‌گذاری کنیم تا به منابع مالی برسیم. اگر ما اینقدر پول داشتیم، کسری‌های‌مان را پوشش می‌دادیم. سهام‌های دولتی مثل شرکت ملی مس و غیره نزدیک به 200 هزار میلیارد تومان ارزش دارد.  همین‌ها را به تأمین‌اجتماعی منتقل کنند؛ هم ما می‌توانیم از سوددهی آن استفاده کنیم و هم منابعی برای سازمان ایجاد می‌کند و می‌تواند تعهدات را پوشش دهد. باید برای تسویه دیون دولت منابع نقدی گذاشته شود. واگذاری اسناد خزانه هم برای ما مفید است. درست است اگر بخواهیم اسناد خزانه را در بازار تبدیل کنید، برای‌مان هزینه دارد. سال گذشته برای کارهای بیمه‌ای اسناد خزانه گرفتیم و با 22.5 درصد تخفیف آن را تبدیل کردیم. خیلی خوب کار کردیم و پیگیر بودیم تا توانستیم با این نرخ تبدیل کنیم وگرنه باید با 28 یا 29 درصد تخفیف این اسناد را به فروش می‌رساندیم. اما ارائه این اسناد باز هم به نفع سازمان تأمین‌اجتماعی است. نفتی هم که دولت به ما منتقل می‌کند، ما باید حداقل با 30 درصد تخفیف بفروشیم و بازهم این میزان را ضرر کرده‌ایم. بنابراین بهترین راهکار این است که دولت یک مبلغی را به صورت نقدی بگذارد و بقیه را هم به صورت سهام شرکت‌های بورسی بدهد تا سازمان جانی 
دوباره بگیرد.

نکته تکمیلی دارید؟
ما پیشنهادات خود را به سازمان برنامه و بودجه ارائه کردیم. در بحث برنامه هفتم توسعه چند پیشنهاد برای رد دیون دادیم. یکی از این پیشنهادات این بود که دولت سالانه صد‌‍درصد تعهدات جاری را نقدا پرداخت کند. برای تسویه بدهی‌های قبلی هم گفتیم که شرکت‌های (DPS) محور را به ما بدهند یا تهاتر در قالب بدهی‌های بانکی و بدهی‌هایی که به سازمان تنظیم مقررات داریم، در دستور کار قرار گیرد. یا اینکه شرکت‌های با بازدهی مناسب و بورسی را به ما عرضه کنند. اگر پیشنهادات سازمان تأمین‌اجتماعی در برنامه هفتم اجرایی و تصویب شود، پیشنهاد توسط دولت به مجلس منتقل شود و در نهایت تصویب شود، برای تأمین‌اجتماعی به ‌عنوان بزرگترین صندوق بیمه‌ای کشور فتح‌بابی خواهد شد. اگر بخواهیم این ناترازی که اتفاق افتاده است را جبران کنیم، راهکارهایش در برنامه هفتم ارائه شده است. در قانون بودجه سال آینده هم باید پیشنهادات برنامه هفتم را مد‌نظر قرار دهند تا سازمان تأمین‌اجتماعی جان تازه‌ای بگیرد و نقدینگی در رگ‌های این سازمان
 تزریق شود.
ارسال دیدگاه
ضمیمه
ضمیمه