سی‌ام دی‌ماه سال ۱۳۹۵ ساختمان پلاسکو تهران واقع در خیابان جمهوری، چهارراه استانبول، بر اثر آتش‌سوزی به طور کامل فرو ریخت و حادثه‌ای ناگوار بر جای گذاشت؛ حادثه‌ای که طی آن ۲۲ نفر جان خود را از دست دادند و بسیاری دیگر نیز با مصدومیت مواجه شدند. از طرفی تخریب و آتش گرفتن این ساختمان موجب شد تمامی فروشگاه‌های این ساختمان مورد با تمامی کالاهای موجود در آن از بین رفته و خسارات سنگینی با صاحبان این بوتیک‌ها وارد کند. ماجرای فرو ریختن ساختمان پلاسکو به حدی ناراحت‌کننده بود که از همان روزهای ابتدایی به سوژه‌ای برای تولیدات فرهنگی از جمله، فیلم، تئاتر، پادکست، کتاب، محتواهای رسانه‌ای، عکس و... تبدیل شد؛ تا حدی که با گذشت هفت سال از آن حادثه تلخ، هنوز هم برخی هنرمندان به تولید و خلق آثاری که محوریت موضوعی آن ماجرای فرو ریختن و آتش‌سوزی پلاسکو است، می‌پردازند. در این بین موضوعی که بیش از هر موضوع دیگری مطرح شد، اهمیت شغل و حرفه آتش‌نشانان بود. شهید شدن چند آتش‌نشان در این اتفاق موجب شد که این قشر در بین مردم به محبوبیتی دوچندان رسیده و اهمیت کار آنها بیش‌از‌پیش عیان و آشکار شود. در همین راستا و در ادامه تولید آثار هنری و فرهنگی که حادثه پلاسکو، هسته مرکزی آن بود، در سال ۹۶ یعنی زمانی نزدیک به یک سال پس از رخ دادن این حادثه، انتشارات محبوبه زارع کتابی با عنوان «ابراهیم در پلاسکو» به قلم محبوبه زارع منتشر کرد؛ کتابی که به نوعی یادنامه‌ای از شهدای آتش‌نشان که در حادثه پلاسکو به مقام شهادت رسیدند، محسوب می‌شد.  محبوبه زارع نویسنده کتاب «ابراهیم در پلاسکو» متولد سال ۱۳۵۸ در یزد و دانشجوی دکترای تفسیر تطبیقی است و تاکنون بیش از ۲۰ عنوان کتاب از وی منتشر شده که از آن جمله می‌توان به مجموعه پنج جلدی قهرمانان کوچک کربلا، شرط هشتم، مسافر ناتمام‌، عقل‌های پاره‌وقت و مردم و حکومت در مصاحبه با اولین حاکم جامعه نبوی(ص) امام علی(ع) اشاره کرد. این نویسنده جوان پس از انتشار این کتاب در مصاحبه‌ای عنوان کرد که انگیزه‌اش از نگارش این کتاب، در یاد ماندن فداکاری‌های آتش‌نشانان شجاعی است که در حادثه پلاسکو جان‌شان را از دست دادند، اما به انسان‌های زیر آوار مانده زندگی دوباره بخشیدند. کتاب «ابراهیم در پلاسکو» در واقع یادنامه حماسه آتش‌نشان‌هایی است که نقطه تجلی ایثارشان در حادثه ۳۰ دی‌ماه ساختمان پلاسکو، در تاریخ کشور ثبت شد. این کتاب روایتی تلفیقی از داستان و مستند است که قصه زندگی آتش‌نشانی به نام «ابراهیم» را حکایت می‌کند. شخصیت اصلی این کتاب یعنی همان «ابراهیم» در این کتاب راوی حماسه همسنگران خویش در روزی است که ساختمان پلاسکو فرو ریخت. در این کتاب تمام اتفاقاتی که آن روز در ساختمان پلاسکو و پس از آتش‌سوزی و رسیدن نیروهای امدادی، رخ داده در قالب گفت‌وگو بین آتش‌نشانان روایت شده است. محبوبه زارع برای نگارش این داستان از اطلاعات سازمان آتش‌نشانی تهران بهره برده است.
از متن کتاب:
 ابراهیم هم مانند دوستانش، لباس آتش‌نشانی را به تن کرد و به همراه سعید سوار نیسان شد. سعید راننده بود و در بیشتر مأموریت‌ها او را همراهی می‌کرد.
 این ساختمان درست در تقاطع سه سفارتخانه است. خدا کند زود مهار شود وگرنه ابعاد بین‌المللی پیدا می‌کند. ساختمان پلاسکو خیلی قدیمی است.
 تجربه ۱۵ ساله کار آتش‌نشانی، او را نسبت به حوادث پرطاقت کرده بود. نفسی تازه کرد و در حالی که پایش را روی پدال گاز می‌فشرد، گفت: «مثل اینکه یکی از طبقات بالا آتش گرفته. چند ایستگاه اعزام شده‌ا‌ند اما ساختمان خیلی بزرگی است و پر است از پارچه.»