اشتغال جنسيت‌زده در شرق دور

موانع توسعه‌ کاری زنان در 2 کشور چین و ژاپن

اشتغال جنسيت‌زده در شرق دور

در بسیاری از کشورهای جهان، یافتن کار برای زنان امری سخت و پیچیده‌تر از یافتن کار برای مردان است. آنها غالباً مجبورند در شرایط کاری نامناسب و با چشم‌انداز شغلی نه‌چندان روشنی فعالیت کنند. بر اساس آمار سازمان بین‌المللی کار (ILO) در حال حاضر نرخ مشارکت زنان در بازارهای شغلی زیر 47 درصد است، در حالی که این رقم برای مردان عددی بالای 72 درصد است. البته تفاوت نرخ مشارکت بین دو جنس در برخی از کشورها به بیش از 50 درصد نیز می‌رسد. آزادی انتخاب شغل در عین داشتن شأن، امنیت و انصاف یک فاکتور حیاتی برای داشتن رفاه در زندگی افراد است و ضمانت داشتن این حق برای زنان نیز به نوبه‌ خود نخستین حقوق آنان در عرصه‌ کار به حساب می‎آید. دو کشور چین و ژاپن با وجود توسعه و رشد اقتصادی که در سال‌های گذشته تجربه کرده‌اند در این خصوص مستثنی نیستند و در حال حاضر تفاوت‌های زیادی را در حوزه‌های کاری دو جنس تجربه می‌کنند.

الهام اظهری روزنامه‌نگار

وضعیت مشارکت اقتصادی زنان در چین
چین در حال حاضر با داشتن نرخ 43 درصدی مشارکت زنان در بازار کار، یکی از بالاترین نرخ‌های نیروی کار زنان در آسیا - اقیانوسیه را دارد، اما اصلاحات اقتصادی در این کشور برای زنان آنچنان هم دستاوردهای قابل توجهی نداشته است. زنان در این کشور اکنون با موانع مختلفی برای حضور در بازارهای کار از جمله کاهش فرصت‌های شغلی، فاصله‌ بین دستمزد زنان و مردان، کمبود فرصت‌های مراقبت از کودکان و سالمندان و همچنین بازگشت کلیشه‌های سنتی درباره‌ کار زنان روبه‌رو هستند. با وجود توسعه و رشد اقتصادی گسترده در چین که آن را به دومین اقتصاد برتر جهان تبدیل کرده، همچنان در این کشور زنان به عنوان مراقبت‌کنندگان اصلی از کودکان و سالمندان شناخته می‌شوند و انتظار می‌رود آنها برای مراقبت از کودکان کار خود را رها کنند. طبق این آمار زنان در چین سه برابر بیشتر از مردان در حال مراقبت از کودکان و سالمندان هستند و یک‌ششم زندگی‌شان را برای انجام کارهای خانه وقف می‌کنند.
بر اساس نظرسنجی جدیدی که در این کشور انجام شده 85 درصد پاسخ دهندگان معتقدند برای زنانی که آنها می‌شناسند ایجاد توازن بین انجام کار خانه و رفتن به سر کار بسیار سخت است و زنان فشارهای زیادی را تحمل می‌کنند. همچنین 85 درصد این زنان معتقدند داشتن بچه تأثیر منفی بر پیشرفت شغلی آنها داشته است.

نابرابری در یافتن کار و ارتقاء شغلی
تبلیغات مربوط به فرصت‌های شغلی در چین نیز نشان می‌دهد 90 درصد کارفرمایان به دنبال یافتن مردان برای موقعیت‌های مختلف کاری هستند و زنان تنها در تبلیغاتی حضور دارند که بیشتر مربوط به ازدواج آنها و یا فرصت‌های شغلی نیازمند داشتن ویژگی‌های جسمی و فیزیکی مانند قد بلند و وزن مناسب می‌شود. دولت چین در سال 2019 قوانینی را برای حمایت از زنان در محیط کار تصویب کرد که شامل ممنوعیت پرسش از زنان درباره‌ وضعیت زندگی زناشویی و خانوادگی و همچنین علائق‌‌شان به فرزندآوری در آینده می‌شود. همچنین بر اساس این قانون شرکت‌هایی که تبلیغات شغلی آن‌ها حاوی پیام‌هایی درباره تبعیض جنسیتی باشد با جریمه‌های سنگین روبه‌رو خواهند شد (هرچند که نحوه‌ اجرای این قانون به درستی مشخص نیست).
علاوه بر این و به‌رغم مشارکت 43 درصدی زنان در فضاهای کاری، آنها فرصت‌های بسیار کمی برای پیشرفت و تبدیل شدن به مدیران رده بالا دارند. در سال 2019 زنان فقط 9 درصد از لیست مدیران شرکتی را در چین تشکیل می‌دادند و تنها نزدیک به یک‌چهارم از کل جایگاه‌های سیاسی در چین به زنان اختصاص پیدا کرده است. چین در این زمینه رتبه‌ 75 را در بین 188 کشور دارد. همچنین زنان در این کشور به طور متوسط 36 درصد کمتر از مردان در یک موقعیت شغلی مشابه حقوق دریافت می‌کنند. چین در این زمینه نیز در رده‌های انتهایی جدول شاخص فاصله‌ حقوقی ناشی از جنسیت قرار دارد؛ رتبه‌ 106 از بین 153 کشور.

مسأله پیری جمعیت در ژاپن و کار زنان
ژاپن کشوری است که نیروی کار در آن در دو دهه گذشته با کاهش شدیدی روبه‌رو بوده و به همین خاطر به دنبال جبران محدودیت نیروی کار خود با استفاده از نیروی کار زنان است. هرچند پیش‌بینی می‌شود شمار جمعیت فعال اقتصادی این کشور از 65 میلیون نفر در سال 2017 به 52 میلیون نفر در سال 2040 برسد و به این دلیل، در سال‌های اخیر، زنان بیشتری را به خدمت گرفته و افراد بالای 65 سال را نیز وارد فضای کاری خود کرده است. این سیاست‌ها منجر به این موضوع شده تا نرخ کارمندان تحصیلکرده‌ زن در یک دهه‌ گذشته افزایش یابد و به 82 درصد در سال 2019 برسد.
تا سال 2019 نزدیک به 53 درصد از کل‌ زنان ژاپنی 15 سال و بالاتر در طرح نیروی کار ملی شرکت کردند و رقم مشارکت زنان در حوزه کاری را به 44 درصد رساندند. البته نیمی از این زنان به عنوان نیروی پاره‌وقت استخدام شده و کارهای موقت داشتند. این درحالی است که تنها 11 درصد از مردان در ژاپن به کارهای پاره‌وقت اشتغال دارند. همچنین زنان ژاپنی 3 ساعت و 44 دقیقه از متوسط وقت خود را در انجام امور خانه‌داری و مراقبت از کودکان صرف می‌کنند؛ در حالی که مردان ژاپنی تنها 44 دقیقه از وقت خود را به این کار اختصاص می‌دهند.
کلیشه‌های فرهنگی و انتظار از زنان به عنوان یک مادر نمونه، فشارهای زیادی بر این زنان ایجاد می‌کند تا نقش‌های مراقبتی را در کنار شاغل بودن به خوبی ایفا کنند. زنان - بخصوص مادران - بالاترین نرخ احساس گناه برای عدم انجام وظایف خانه‌داری و مراقبت از کودکان را در مقایسه با مردان تجربه می‌کنند. دولت ژاپن اما تلاش می‌کند تا پدران را برای گرفتن نقش مراقبت از کودکان تشویق کند.
این کلیشه‌های فرهنگی، زنان را از نقش‌های رهبری و مدیریتی نیز محروم کرده‌اند. در سال 2018 زنان تنها 11 درصد از سمت‌های مدیریتی را داشته‌اند. از جمله عواملی که زنان را از رشد کاری محروم می‌کند می‌توان به ساعات کاری‌ طولانی، کلیشه‌های سنتی جنسی، کمبود فرصت‌های مراقبت از کودکان، اذیت و آزارهای مادر بودن و سیستم مالیاتی که به سرپرست‌های خانوار فرصت‌های بهتری پیشنهاد می‌کند، اشاره کرد. در سال 2019 تنها پنج درصد از زنان در ژاپن توانستند به حوزه‌ مدیران رده بالا صعود کنند و از این لحاظ ژاپن رتبه‌ 167 را در بین 192 کشور دارد. همچنین تنها 9 درصد از پارلمان ملی ژاپن را زنان تشکیل می‌دهند.
لازم به ذکر است به‌رغم توسعه‌هایی که در ژاپن رخ داده، زنان در این کشور 23 درصد کمتر از مردان در موقعیت‌های شغلی مشابه حقوق دریافت می‌کنند. زنان ژاپنی بالاترین فاصله‌ حقوقی بین دو جنس را بین کشورهای حوزه ‌OECD (سازمان همکاری و توسعه‌ اقتصادی) بعد از کر‌ه‌جنوبی تجربه می‌کنند.
ارسال دیدگاه
ضمیمه
ضمیمه