
آقای نویسنده و همکارش، جان هاج، ترجمه نازنین دیهیمی، مهدی نوری، نشر ماهی
ژوزف استالین به روایت بولگاکوف
«آقای نویسنده و همکارش» نمایشنامهای است از جان هاج که با ترجمه نازنین دیهیمی و مهدی نوری در نشر ماهی منتشر شده است. ایده اصلی این نمایشنامه از ماجرایی واقعی میآید و برمیگردد به نمایشنامهای که میخائیل بولگاکوف، نویسنده رمان مشهور «مرشد و مارگریتا»، به سفارش استالین درباره زندگی او نوشته است. همین موضوع دستمایه جان هاج شده برای نوشتن نمایشنامه «آقای نویسنده و همکارش». آنطور که خود هاج در مقدمه این نمایشنامه توضیح داده، وقتی قرار بوده زندگی استالین را بنویسد به این نمایشنامه بولگاکوف برخورده و همین اتفاق به او ایده نوشتن «آقای نویسنده و همکارش» را داده است. او در این نمایشنامه استالینِ دیکتاتور و بولگاکوف نویسنده را مقابل هم قرار میدهد. داستانِ نمایشنامه داستان سفارش استالین به بولگاکوف برای تبدیل کردن زندگی او به نمایشنامه است. بولگاکوف نویسندهای بود که در دوره استالین نمیتوانست کار کند و از این لحاظ تحت فشار بود. در نمایشنامه «آقای نویسنده و همکارش» با دشواری بولگاکوف برای نوشتن زندگی دیکتاتور مواجهیم. کار به جایی میرسد که استالین به جای بولگاکوف مینشیند پشت میز و مشغول نوشتن نمایشنامه به نام بولگاکوف میشود و به بولگاکوف میگوید که کارهای اداری او را انجام دهد و نامهها را امضا کند و پای آنها دستوراتی بنویسد. در مقدمه خواندنی جان هاج انگیزههای احتمالی بولگاکوف از قبولِ انجامِ سفارش استالین واکاوی شده است. جالب اینکه نمایشنامهای که بولگاکوف به سفارش استالین و درباره او نوشت از طرف استالین غیرقابلاجرا دانسته و بایگانی شد. شاید دیکتاتور میترسید بولگاکوف در لایههای پنهان نمایشنامه شیطنت کرده و زهر خود را به او ریخته باشد و برای همین ترجیح داده بود ریسک نکند.