
انرژی خورشیدی؛ پاسخ ناترازی برق
رامین بیات روزنامه نگار
جهان در عصر تغییرات اقلیمی و محدودیت منابع فسیلی، به سوی انرژیهای پایدار حرکت میکند. ایران با ظرفیتهای طبیعی و انسانی بینظیر، در آستانه تحولی بزرگ در بهرهگیری از انرژی خورشیدی قرار دارد. مراسم آغاز نصب نیروگاههای خورشیدی در ساختمانهای نهاد ریاستجمهوری تهران، گامی نمادین اما تعیینکننده در این مسیر است. با کسری روزانه ۱۵ هزار مگاوات برق—۸ هزار مگاوات بیشتر از سال گذشته—نیاز به انرژیهای تجدیدپذیر بیش از پیش آشکار است. نیروگاههای خورشیدی، با قابلیت بومیسازی، هزینه پایین نگهداری و انعطافپذیری در مقیاس، میتوانند ایران را از وابستگی به سوختهای فسیلی رها کرده و به سوی آیندهای پاک هدایت کنند. این حرکت، نهتنها پاسخگوی نیاز فزاینده برق است، بلکه پایهای برای بازسازی ساختار انرژی کشور خواهد بود. این گزارش داستان تلاش ایران برای پذیرش انرژی خورشیدی را روایت میکند؛ از سیاستهای دولتی تا چالشهای اجرایی و فرصتهای پیش رو. آیا ایران میتواند با غلبه بر موانع، به پیشگام منطقهای در انرژی پاک تبدیل شود؟
انرژی خورشیدی: راهحل ناترازی انرژی
ایران با بیش از ۳۰۰ روز آفتابی در سال و پهنههای وسیع کویری، از موهبت طبیعی برای تولید انرژی خورشیدی برخوردار است. هفته قبل آیین آغاز نصب نیروگاههای خورشیدی در نهاد ریاستجمهوری، با حضور محمدجعفر قائمپناه، معاون اجرایی رئیسجمهور، در مرکز همایشهای بینالمللی این نهاد برگزار شد. قائمپناه با اشاره به اولویت دولت چهاردهم در رفع ناترازی انرژی، به کمبود ۱۵ هزار مگاواتی برق در سال جاری اشاره کرد که نسبت به سال گذشته افزایش چشمگیری داشته است. او نیروگاههای خورشیدی را راهکاری کلیدی برای این بحران خواند، راهکاری که نهتنها نیاز فوری را برآورده میکند، بلکه بخشی از اصلاح بلندمدت ساختار تولید و مصرف انرژی است.
این پروژه با نصب ۱۱۵۰ پنل خورشیدی در مساحتی سههزار متر مربعی در محوطه سالن اجلاس سران، ظرف ۳۰ تا ۴۰ روز به بهرهبرداری میرسد. نیروگاه ۷۰۰ کیلوواتی، با میانگین ۵.۵ ساعت تابش روزانه، ۳۸۵۰ کیلوواتساعت برق تولید میکند که ۳۰ درصد نیاز نهاد را تأمین میکند. طرحهای بعدی برای افزایش ظرفیت به یک مگاوات، نشانهای از عزم جدی دولت است. قائمپناه این اقدام را الگویی برای دیگر نهادها دانست و بر ضرورت نهضتی مردمی برای گسترش انرژیهای پاک تأکید کرد. او با اشاره به مصوبه هیأت وزیران که دستگاههای دولتی را ملزم به تأمین ۲۰ درصد برق از منابع خورشیدی میکند، این پروژه را پیامی روشن برای ضرورت ملی توسعه تجدیدپذیرها خواند.
به گفته قائمپناه، انرژی خورشیدی منبعی پاک، پایدار و دوستدار محیطزیست است که با کاهش آلودگی، سرمایهای برای نسلهای آینده فراهم میکند. این انرژی، با صرفهجویی اقتصادی بلندمدت، میتواند فشار بر منابع فسیلی را کاهش داده و اقتصاد کشور را تقویت کند.
چالشهای توسعه انرژی خورشیدی
با وجود پتانسیل عظیم، مسیر توسعه خورشیدی ایران با موانع متعدد روبهروست. مجید اعزازی، کارشناس انرژیهای پاک، در گفتوگو با آتیهنو به این چالشها پرداخت: «وزارت نیرو طرحی را اجرا کرده که خانوارها با نصب پنلهای خورشیدی روی بامها، از وام و قراردادهای ۲۰ساله خرید برق بهرهمند میشوند. این طرح که هزینه اولیه را در یک تا دو سال بازمیگرداند، در مناطق شهری با استقبال مواجه شده است. با این حال، برای پروژههای کلان، موانع اقتصادی و لجستیکی جدیاند.» اعزازی توضیح داد که تولید داخلی پنلهای خورشیدی، هرچند وجود دارد، برای طرحهای بزرگ کافی نیست. تحریمها، محدودیتهای بانکی و فرایندهای طولانی واردات، تأمین تجهیزات را دشوار کردهاند. هدف دولت برای تولید ۳۰ هزار مگاوات برق خورشیدی، با توجه به این موانع، چالشبرانگیز است. در سطح صنعتی، ارائه زمین، ارز ترجیحی و مجوزها برای احداث نیروگاههای کوچک در شهرکهای صنعتی، با کندی بوروکراتیک مواجه شده است. بسیاری از شرکتها، با وجود پیگیریهای چندساله، هنوز موفق به دریافت زمین یا تأمین مالی نشدهاند.
در این میان، زیرساختهای برق ایران نیز مشکلسازند. شبکه انتقال فرسوده، ۱۰ تا ۱۵ درصد برق تولیدی را هدر میدهد که در شرایط کمبود، فشاری مضاعف بر سیستم وارد میکند. احداث نیروگاههای خورشیدی در مناطق کویری، هرچند از نظر تابش ایدهآل است، بدون شبکه انتقال قوی، بهرهوری محدودی دارد. مدیریت همزمان برق از منابع مختلف، نیازمند فناوریهای پیشرفتهای است که ایران در حال حاضر فاقد آنهاست. این کاستیها، استفاده بهینه از خورشید را محدود میکنند. با این حال، سیاستهای خرد امیدوارکنندهاند. شهرداریها با الزام نصب پنلهای خورشیدی در ساختمانهای نوساز، گامی به سوی عادیسازی انرژی پاک برداشتهاند. این سیاست، اگرچه هزینهبر است، میتواند فرهنگ استفاده از تجدیدپذیرها را تقویت کند.
فرصتهای اقتصادی و زیستمحیطی
توسعه انرژی خورشیدی، فراتر از رفع کمبود برق، اهرمی برای تحول اقتصادی و زیستمحیطی است. کاهش مصرف داخلی سوختهای فسیلی، امکان صادرات بیشتر نفت و گاز را فراهم میکند و درآمد ارزی را افزایش میدهد. صنعت خورشیدی میتواند مشاغل جدیدی در تولید، نصب و نگهداری ایجاد کند. شرکتهای دانشبنیان و استارتاپهای فناوری، که در ایران رو به رشدند، میتوانند نوآوریهایی در ذخیرهسازی و بهرهوری انرژی ارائه دهند و ایران را به مرکزی منطقهای برای فناوری پاک تبدیل کنند.
از منظر زیستمحیطی، خورشید راهی برای کاهش آلودگی است. نیروگاههای فسیلی که بخش اعظم برق ایران را تأمین میکنند، آلایندههای اصلیاند. انرژی خورشیدی با کاهش گازهای گلخانهای، کیفیت هوا را بهبود میبخشد و بیماریهای تنفسی را کاهش میدهد. در کشوری که با کمآبی مواجه است، نیاز ناچیز خورشید به آب، مزیتی کلیدی است. نیروگاههای خورشیدی غیرمتمرکز همچنین تابآوری شبکه را تقویت کرده و خطر قطعیهای گسترده در تابستان را کاهش میدهند. ایران از نیروی انسانی متخصص، دانشگاههای فنی و شرکتهای دانشبنیان برخوردار است که بستری برای زنجیره تأمین داخلی فراهم میکنند. با مدیریت صحیح، ایران میتواند نیازهای داخلی را پوشش داده و فناوری خورشیدی را به منطقه صادر کند. خاورمیانه، با چالشهای مشابه، بازاری آماده برای این راهبری است.
جهان نیز انگیزهای مضاعف میدهد. بحران انرژی ۲۰۲۲ در اروپا، شکنندگی وابستگی به سوختهای فسیلی را نشان داد. ایران، با منابع خورشیدی فراوان، فرصتی برای جهش از مدلهای منسوخ و ساخت سیستمی مدرن دارد. این گذار، نهتنها به نفع ایران، بلکه الگویی برای منطقه خواهد بود.
مسیری تدریجی به سوی آینده
اعزازی برای آینده رویکردی «از پایین به بالا» را پیشنهاد میکند: «شروع از خانهها و کسبوکارهای کوچک، سپس گسترش به پروژههای کلان.» این استراتژی، تخصص فنی را تقویت کرده، اعتماد عمومی را جلب میکند و زیرساختی برای مقیاسهای بزرگتر فراهم میآورد. پروژه نهاد ریاستجمهوری، بهعنوان مدلی عملی، امکانپذیری و سودمندی خورشید را نشان میدهد. گسترش این طرح به مدارس، مساجد و مراکز اجتماعی، دسترسی به انرژی پاک را در مناطق روستایی دموکراتیک میکند.
سیاستگذاری باید همگام باشد. در این بین؛ سادهسازی در اعطای مجوزها، تأمین زنجیرههای مطمئن و ارتقای شبکه انتقال از اقدامات ضروری به شمار میروند. مشارکتهای بینالمللی، در صورت امکان، میتوانند فناوری را منتقل کنند، اما خودکفایی به دلیل محدودیتهای ژئوپلیتیکی در اولویت است. کمپینهای آگاهیبخشی، با تأکید بر سودهای اقتصادی و زیستمحیطی، برای حفظ شتاب حیاتیاند.
چشمانداز بلندمدت، شهرهای خورشیدی، مدارسی پایدار و ساختمانهایی خودکفاست. این آینده، با برنامهریزی دقیق و مشارکت مردمی، قابل دستیابی است. اما نیاز به عزمی جمعی دارد؛ از دولت تا شهروندان عادی. هر قدم کوچک، از نصب یک پنل روی بام تا نیروگاهی کویری، به این چشمانداز نزدیکتر میکند.
نهضتی برای آیندهای پاک
سفر خورشیدی ایران آغاز شده و افق آن امیدبخش است. پروژه نهاد ریاستجمهوری، هرچند کوچک، پیامی قدرتمند دارد: تغییر از بالا آغاز میشود، اما به مشارکت همگان نیاز دارد.
قائمپناه نهضت انرژی پاک را به مدرسهسازی تشبیه کرد؛ حرکتی که با همکاری مردم و صنایع میتواند ایران را دگرگون کند. ایران میتواند با غلبه بر موانع، پتانسیل خود را آزاد کند و به الگویی برای منطقه تبدیل شود. این وظیفه تنها بر دوش دولت نیست. شهروندان، صنایع و دولتهای محلی باید در این چشمانداز سهیم شوند. از پشتبامهای تهران تا کویرهای یزد، هر پنل نصبشده، گامی به سوی استقلال انرژی و حفاظت از محیطزیست است. راه طولانی است، اما مقصد—ایرانی پاکتر، قویتر و پایدارتر—ارزش آن را دارد.
خورشید بر این سرزمین کهن، نهتنها نور، بلکه امید میتاباند. انقلاب خورشیدی ایران، اگر بهدرستی هدایت شود، میتواند راه را برای منطقهای تشنه پیشرفت پایدار روشن کند. اکنون زمان عمل است و هر یک از ما نقشی در این تحول داریم.
انرژی خورشیدی: راهحل ناترازی انرژی
ایران با بیش از ۳۰۰ روز آفتابی در سال و پهنههای وسیع کویری، از موهبت طبیعی برای تولید انرژی خورشیدی برخوردار است. هفته قبل آیین آغاز نصب نیروگاههای خورشیدی در نهاد ریاستجمهوری، با حضور محمدجعفر قائمپناه، معاون اجرایی رئیسجمهور، در مرکز همایشهای بینالمللی این نهاد برگزار شد. قائمپناه با اشاره به اولویت دولت چهاردهم در رفع ناترازی انرژی، به کمبود ۱۵ هزار مگاواتی برق در سال جاری اشاره کرد که نسبت به سال گذشته افزایش چشمگیری داشته است. او نیروگاههای خورشیدی را راهکاری کلیدی برای این بحران خواند، راهکاری که نهتنها نیاز فوری را برآورده میکند، بلکه بخشی از اصلاح بلندمدت ساختار تولید و مصرف انرژی است.
این پروژه با نصب ۱۱۵۰ پنل خورشیدی در مساحتی سههزار متر مربعی در محوطه سالن اجلاس سران، ظرف ۳۰ تا ۴۰ روز به بهرهبرداری میرسد. نیروگاه ۷۰۰ کیلوواتی، با میانگین ۵.۵ ساعت تابش روزانه، ۳۸۵۰ کیلوواتساعت برق تولید میکند که ۳۰ درصد نیاز نهاد را تأمین میکند. طرحهای بعدی برای افزایش ظرفیت به یک مگاوات، نشانهای از عزم جدی دولت است. قائمپناه این اقدام را الگویی برای دیگر نهادها دانست و بر ضرورت نهضتی مردمی برای گسترش انرژیهای پاک تأکید کرد. او با اشاره به مصوبه هیأت وزیران که دستگاههای دولتی را ملزم به تأمین ۲۰ درصد برق از منابع خورشیدی میکند، این پروژه را پیامی روشن برای ضرورت ملی توسعه تجدیدپذیرها خواند.
به گفته قائمپناه، انرژی خورشیدی منبعی پاک، پایدار و دوستدار محیطزیست است که با کاهش آلودگی، سرمایهای برای نسلهای آینده فراهم میکند. این انرژی، با صرفهجویی اقتصادی بلندمدت، میتواند فشار بر منابع فسیلی را کاهش داده و اقتصاد کشور را تقویت کند.
چالشهای توسعه انرژی خورشیدی
با وجود پتانسیل عظیم، مسیر توسعه خورشیدی ایران با موانع متعدد روبهروست. مجید اعزازی، کارشناس انرژیهای پاک، در گفتوگو با آتیهنو به این چالشها پرداخت: «وزارت نیرو طرحی را اجرا کرده که خانوارها با نصب پنلهای خورشیدی روی بامها، از وام و قراردادهای ۲۰ساله خرید برق بهرهمند میشوند. این طرح که هزینه اولیه را در یک تا دو سال بازمیگرداند، در مناطق شهری با استقبال مواجه شده است. با این حال، برای پروژههای کلان، موانع اقتصادی و لجستیکی جدیاند.» اعزازی توضیح داد که تولید داخلی پنلهای خورشیدی، هرچند وجود دارد، برای طرحهای بزرگ کافی نیست. تحریمها، محدودیتهای بانکی و فرایندهای طولانی واردات، تأمین تجهیزات را دشوار کردهاند. هدف دولت برای تولید ۳۰ هزار مگاوات برق خورشیدی، با توجه به این موانع، چالشبرانگیز است. در سطح صنعتی، ارائه زمین، ارز ترجیحی و مجوزها برای احداث نیروگاههای کوچک در شهرکهای صنعتی، با کندی بوروکراتیک مواجه شده است. بسیاری از شرکتها، با وجود پیگیریهای چندساله، هنوز موفق به دریافت زمین یا تأمین مالی نشدهاند.
در این میان، زیرساختهای برق ایران نیز مشکلسازند. شبکه انتقال فرسوده، ۱۰ تا ۱۵ درصد برق تولیدی را هدر میدهد که در شرایط کمبود، فشاری مضاعف بر سیستم وارد میکند. احداث نیروگاههای خورشیدی در مناطق کویری، هرچند از نظر تابش ایدهآل است، بدون شبکه انتقال قوی، بهرهوری محدودی دارد. مدیریت همزمان برق از منابع مختلف، نیازمند فناوریهای پیشرفتهای است که ایران در حال حاضر فاقد آنهاست. این کاستیها، استفاده بهینه از خورشید را محدود میکنند. با این حال، سیاستهای خرد امیدوارکنندهاند. شهرداریها با الزام نصب پنلهای خورشیدی در ساختمانهای نوساز، گامی به سوی عادیسازی انرژی پاک برداشتهاند. این سیاست، اگرچه هزینهبر است، میتواند فرهنگ استفاده از تجدیدپذیرها را تقویت کند.
فرصتهای اقتصادی و زیستمحیطی
توسعه انرژی خورشیدی، فراتر از رفع کمبود برق، اهرمی برای تحول اقتصادی و زیستمحیطی است. کاهش مصرف داخلی سوختهای فسیلی، امکان صادرات بیشتر نفت و گاز را فراهم میکند و درآمد ارزی را افزایش میدهد. صنعت خورشیدی میتواند مشاغل جدیدی در تولید، نصب و نگهداری ایجاد کند. شرکتهای دانشبنیان و استارتاپهای فناوری، که در ایران رو به رشدند، میتوانند نوآوریهایی در ذخیرهسازی و بهرهوری انرژی ارائه دهند و ایران را به مرکزی منطقهای برای فناوری پاک تبدیل کنند.
از منظر زیستمحیطی، خورشید راهی برای کاهش آلودگی است. نیروگاههای فسیلی که بخش اعظم برق ایران را تأمین میکنند، آلایندههای اصلیاند. انرژی خورشیدی با کاهش گازهای گلخانهای، کیفیت هوا را بهبود میبخشد و بیماریهای تنفسی را کاهش میدهد. در کشوری که با کمآبی مواجه است، نیاز ناچیز خورشید به آب، مزیتی کلیدی است. نیروگاههای خورشیدی غیرمتمرکز همچنین تابآوری شبکه را تقویت کرده و خطر قطعیهای گسترده در تابستان را کاهش میدهند. ایران از نیروی انسانی متخصص، دانشگاههای فنی و شرکتهای دانشبنیان برخوردار است که بستری برای زنجیره تأمین داخلی فراهم میکنند. با مدیریت صحیح، ایران میتواند نیازهای داخلی را پوشش داده و فناوری خورشیدی را به منطقه صادر کند. خاورمیانه، با چالشهای مشابه، بازاری آماده برای این راهبری است.
جهان نیز انگیزهای مضاعف میدهد. بحران انرژی ۲۰۲۲ در اروپا، شکنندگی وابستگی به سوختهای فسیلی را نشان داد. ایران، با منابع خورشیدی فراوان، فرصتی برای جهش از مدلهای منسوخ و ساخت سیستمی مدرن دارد. این گذار، نهتنها به نفع ایران، بلکه الگویی برای منطقه خواهد بود.
مسیری تدریجی به سوی آینده
اعزازی برای آینده رویکردی «از پایین به بالا» را پیشنهاد میکند: «شروع از خانهها و کسبوکارهای کوچک، سپس گسترش به پروژههای کلان.» این استراتژی، تخصص فنی را تقویت کرده، اعتماد عمومی را جلب میکند و زیرساختی برای مقیاسهای بزرگتر فراهم میآورد. پروژه نهاد ریاستجمهوری، بهعنوان مدلی عملی، امکانپذیری و سودمندی خورشید را نشان میدهد. گسترش این طرح به مدارس، مساجد و مراکز اجتماعی، دسترسی به انرژی پاک را در مناطق روستایی دموکراتیک میکند.
سیاستگذاری باید همگام باشد. در این بین؛ سادهسازی در اعطای مجوزها، تأمین زنجیرههای مطمئن و ارتقای شبکه انتقال از اقدامات ضروری به شمار میروند. مشارکتهای بینالمللی، در صورت امکان، میتوانند فناوری را منتقل کنند، اما خودکفایی به دلیل محدودیتهای ژئوپلیتیکی در اولویت است. کمپینهای آگاهیبخشی، با تأکید بر سودهای اقتصادی و زیستمحیطی، برای حفظ شتاب حیاتیاند.
چشمانداز بلندمدت، شهرهای خورشیدی، مدارسی پایدار و ساختمانهایی خودکفاست. این آینده، با برنامهریزی دقیق و مشارکت مردمی، قابل دستیابی است. اما نیاز به عزمی جمعی دارد؛ از دولت تا شهروندان عادی. هر قدم کوچک، از نصب یک پنل روی بام تا نیروگاهی کویری، به این چشمانداز نزدیکتر میکند.
نهضتی برای آیندهای پاک
سفر خورشیدی ایران آغاز شده و افق آن امیدبخش است. پروژه نهاد ریاستجمهوری، هرچند کوچک، پیامی قدرتمند دارد: تغییر از بالا آغاز میشود، اما به مشارکت همگان نیاز دارد.
قائمپناه نهضت انرژی پاک را به مدرسهسازی تشبیه کرد؛ حرکتی که با همکاری مردم و صنایع میتواند ایران را دگرگون کند. ایران میتواند با غلبه بر موانع، پتانسیل خود را آزاد کند و به الگویی برای منطقه تبدیل شود. این وظیفه تنها بر دوش دولت نیست. شهروندان، صنایع و دولتهای محلی باید در این چشمانداز سهیم شوند. از پشتبامهای تهران تا کویرهای یزد، هر پنل نصبشده، گامی به سوی استقلال انرژی و حفاظت از محیطزیست است. راه طولانی است، اما مقصد—ایرانی پاکتر، قویتر و پایدارتر—ارزش آن را دارد.
خورشید بر این سرزمین کهن، نهتنها نور، بلکه امید میتاباند. انقلاب خورشیدی ایران، اگر بهدرستی هدایت شود، میتواند راه را برای منطقهای تشنه پیشرفت پایدار روشن کند. اکنون زمان عمل است و هر یک از ما نقشی در این تحول داریم.
ارسال دیدگاه