انقلاب مهارت‌‌آموزی در ایران

انقلاب مهارت‌‌آموزی در ایران

نازنین رزاقی‌مهر روزنامه نگار

در خیابان‌های شلوغ تهران، جایی که رؤیای شغل پشت میزهای دانشگاهی گم شده، جوشکار جوانی با دست‌های پینه‌بسته، آینده‌اش را با گواهینامه‌ای مهارتی می‌سازد. با بیکاری جوانان که به بیش از ۳۰ درصد رسیده و مدارک دانشگاهی به کاغذهایی بی‌ارزش بدل شده‌اند، وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی با نهضتی خاموش اما قدرتمند، مهارت‌آموزی را به سلاحی برای بازپس‌گیری امید تبدیل کرده است. این گزارش، سفری است به قلب سیاست‌های مهارت‌آموزی ایران، جایی که کارگاه‌های کوچک و کلاس‌های آموزشی، آینده‌ای نو را برای میلیون‌ها نفر رقم می‌زنند. آیا این انقلاب آموزشی می‌تواند نسلی را از دام مدرک‌گرایی نجات دهد؟

نهضت مهارت‌آموزی
در سال ۱۳۵۹، سازمان آموزش فنی و حرفه‌ای با ادغام پراکنده واحدهای آموزشی وزارتخانه‌ها و نهادهای مختلف شکل گرفت. این سازمان که حالا زیر چتر وزارت کار فعالیت می‌کند، مأموریت عظیمی دارد: تبدیل نیروی کار خام به سرمایه‌ای ماهر و آماده برای بازار. از جوشکاری و برق صنعتی تا برنامه‌نویسی و طراحی وب، این سازمان بیش از ۴۰۰۰ عنوان شغلی را در برنامه‌های آموزشی خود گنجانده است.
تا سال ۱۴۰۳، شبکه‌ای از ۶۵۷ مرکز دولتی و حدود ۲۲ هزار آموزشگاه آزاد در سراسر کشور گسترده شده‌اند. این مراکز، سالانه بیش از ۲ میلیون نفر را آموزش می‌دهند، از روستاییان سیستان و بلوچستان گرفته تا دانشجویان تهرانی که از مدرک‌گرایی خسته شده‌اند. آمارها نشان می‌دهد ۵۷ درصد از این مهارت‌آموختگان به بازار کار راه پیدا می‌کنند و در رشته‌هایی مانند آرایشگری یا جوشکاری، این نرخ به ۸۰ درصد می‌رسد. این اعداد، نوید یک تحول خاموش را می‌دهند.
اما این نهضت فقط به اعداد خلاصه نمی‌شود. در راستای بیانیه گام دوم انقلاب، وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی برنامه‌ای بلندپروازانه را آغاز کرده است: «مهارت‌آموزی برای همه.»
 از برگزاری اردوهای عمیق مهارتی برای سربازان وظیفه تا آموزش زنان خانه‌دار در مناطق محروم، این طرح‌ها تلاش دارند تا هیچ‌کس از قطار توسعه جا نماند. حتی زندانیان نیز در این برنامه سهمی دارند، با کارگاه‌هایی که نه‌تنها مهارت، بلکه امید به بازگشت به جامعه را به آن‌ها هدیه می‌دهد.
آموزش در دنیای واقعی
یکی از درخشان‌ترین ابتکارات وزارت کار، طرح «مهارت‌آموزی در محیط واقعی کار» است. در این طرح، کارآموزان به جای کلاس‌های خشک تئوریک، مستقیماً به کارگاه‌ها و کارخانه‌ها فرستاده می‌شوند تا در کنار استادکاران، فوت‌وفن کار را بیاموزند. نتیجه؟ بیش از ۵۰ درصد از این افراد در همان واحدهای تولیدی استخدام می‌شوند.
داستان رضا، جوانی ۲۴ ساله از کرج، نمونه‌ای از موفقیت این طرح است. او که پس از دو سال بیکاری، ناامید از یافتن شغل بود، در یک کارگاه جوشکاری دوره دید. حالا، نه‌تنها استخدام شده، بلکه کارگاه خودش را راه‌اندازی کرده است. «این گواهینامه به من اعتمادبه‌نفس داد،» رضا می‌گوید، در حالی که جرقه‌های جوشکاری، صورتش را روشن می‌کنند. چنین داستان‌هایی، گواهی بر این ادعا هستند که مهارت، کلید قفل‌های بسته است.

نوآوری در آموزش
جهان تغییر کرده؛ همچنین نیازهای بازار کار. وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی نیز این موضوع را به‌خوبی درک کرده است. از سال ۱۴۰۰، طرح‌های نوآورانه‌ای مانند «کهاد» (کسب مهارت‌های حرفه‌ای از دانشگاه) برای آموزش دانشجویان و فارغ‌التحصیلان بیکار راه‌اندازی شده است. این طرح، پلی بین دانشگاه و صنعت برقرار ساخته و به دانشجویان کمک می‌کند تا پیش از فارغ‌التحصیلی، مهارت‌های کاربردی بیاموزند.
همزمان، آموزش هیبریدی – ترکیبی از کلاس‌های حضوری و آنلاین – به میدان آمده است. در دورانی که فناوری دیجیتال حرف اول را می‌زند، این رویکرد به جوانان اجازه می‌دهد تا از هر کجای کشور، به دوره‌های آموزشی دسترسی داشته باشند. دوره‌های برنامه‌نویسی، تولید محتوای دیجیتال و حتی هوش مصنوعی، حالا در سبد آموزشی سازمان فنی و حرفه‌ای جای دارند. این تحول، نشان‌دهنده تلاشی است برای آماده‌سازی ایران برای اقتصاد قرن بیست‌ویکم.
علاوه بر این، وزارت کار نگاهی جهانی نیز دارد. تفاهم‌نامه‌هایی با کشورهای روسیه، هند، عراق و آلمان برای تبادل مربی، آموزش مشترک و به‌رسمیت‌شناختن گواهینامه‌های ایرانی امضا شده‌اند. این «دیپلماسی مهارت» می‌تواند درهای جدیدی را برای نیروی کار ایرانی در بازارهای بین‌المللی بگشاید.

چالش‌های پیش رو
با وجود این دستاوردها، مسیر مهارت‌آموزی در ایران هموار نیست. کمبود بودجه یکی از بزرگ‌ترین موانع است؛ تنها ۸ درصد از بودجه آموزش کشور به آموزش‌های فنی و حرفه‌ای اختصاص دارد. بسیاری از مراکز با تجهیزات قدیمی کار می‌کنند و مربیان متخصص؛ به‌ویژه در حوزه فناوری‌های نوین، کمیابند.
فرهنگ مدرک‌گرایی نیز همچنان سایه‌ای سنگین دارد. در جامعه‌ای که مدرک دانشگاهی هنوز به‌عنوان معیاری برای موفقیت دیده می‌شود، بسیاری از جوانان به آموزش‌های مهارتی بی‌اعتنا هستند. این نگرش، همراه با ناهماهنگی بین نهادهای مختلف – از وزارت آموزش و پرورش تا سازمان‌های صنفی – باعث شده تا منابع پراکنده و فرصت‌ها از دست بروند.
همکاری با بخش خصوصی، هرچند گامی مثبت بوده، اما کافی نیست. آموزشگاه‌های آزاد که حالا بخش بزرگی از بار آموزش را به دوش می‌کشند، گاه از نظر کیفیت ناهمگون‌اند. و در حالی که سازمان بین‌المللی کار (ILO) و یونسکو به ایران کمک کرده‌اند، استانداردسازی آموزش‌ها همچنان چالشی بزرگ است.

آینده‌ای با مهارت
آینده مهارت‌آموزی در ایران، به‌شرط رفع این موانع، روشن است. وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی با تکیه بر تجربه‌های گذشته، می‌تواند به الگویی در منطقه تبدیل شود. گسترش آموزش‌های دیجیتال، تقویت همکاری‌های بین‌المللی و فرهنگ‌سازی برای ارزش‌گذاری به مهارت به‌جای مدرک، گام‌های بعدی هستند.
داستان مهارت‌آموزی در ایران، داستانی است از امید و پشتکار. از کارگاه‌های کوچک در حاشیه شهرها تا کلاس‌های آنلاین در روستاهای دورافتاده، این انقلاب خاموش، زندگی میلیون‌ها نفر را تغییر داده است. برای زینب، مادری که حالا با یادگیری آرایشگری، نان‌آور خانه‌اش شده یا برای سعید، برنامه‌نویسی که از یک دوره آنلاین به یک استارتاپ پیوسته، مهارت‌آموزی چیزی فراتر از یک سیاست دولتی است – این مسیری است به سوی خودباوری و آینده‌ای بهتر.
چشم‌انداز ۲۰۴۵ ایران، در گرو جوانانی است که نه با مدرک، بلکه با مهارت، آینده را می‌سازند. وزارت کار با همه چالش‌هایش، در این مسیر تنها نیست. بخش خصوصی، دانشگاه‌ها و خود مردم، همگی باید دست به دست هم دهند تا این نهضت به ثمر نهایی برسد. مهارت‌آموزی، نه‌تنها راهی برای اشتغال، بلکه کلیدی برای بازسازی اعتماد به نفس یک ملت است.
ارسال دیدگاه
ضمیمه
ضمیمه