
بررسی سیر قیمت و ذخایر فلزات گرانبها در دنیا
بازار طلا در 2025 به کدام سمت خواهد رفت؟
محمد رضوانی روزنامه نگار
چشمانداز طلا در سال 2025 چیست؟ با توجه به تصمیمات بانکهای مرکزی، تغییرات احتمالی نرخ بهره چه تأثیری بر ارزش طلا خواهد داشت؟ آیا با افزایش آشفتگیهای ژئوپلیتیکی، طلا جایگاه خود را بهعنوان یک دارایی امن حفظ خواهد کرد؟ در این گزارش به بررسی دادههای تاریخی، ارزیابیهای تحلیلی حرفهای و سناریوهای موجود برای نرخ ارز طلا در سال 2025، سالهای آینده و چشمانداز بلندمدت آن میپردازیم.
قیمت فعلی جهانی هر اونس طلا در زمان تنظیم این گزارش حدود 2800 دلار است. بررسی تاریخ طلا نشان میدهد که این فلز گرانبها در سال 1999 پایینترین قیمت خود، یعنی 252. 5 دلار را به ثبت رساند و در روزهای اخیر به بالاترین قیمت خود، یعنی 2817 دلار رسیده است.
در حالی که شرکتهای تحلیلگر، افزایش قیمت طلا را در سال 2024 پیشبینی میکردند، اغلب چنین افزایشی را متصور نبودند و حدس میزدند که قیمت طلا بین 2421 تا 2651 دلار متغیر باشد، اما به دلیل مسائل مختلف از جمله نوسانات زیاد بازار و تقاضای فزاینده برای داراییهای امن، شاهدیم که قیمت طلا از رقم تاریخی 2800 دلار نیز عبور کرده است.
بر اساس پیشبینی بهروز شده پایگاه LongForecast، تخمین زده میشود که قیمت طلا در سال 2025 به 3150 دلار نیز برسد و تا پایان امسال، این نرخ احتمالاً در محدوده 3150 تا 3356 دلار قرار خواهد گرفت.
تحلیلگران میگویند طلا در سال 2026 احتمالاً با نوسانات بالاتری مواجه خواهد شد. به گفته پایگاه Gov Capital، این فلز گرانبها بین 3440 تا 4907 دلار در نوسان خواهد بود و ارزش طلا در معرض ناآرامیهای ژئوپلیتیکی و تعدیل سیاستهای پولی بانکهای مرکزی باقی خواهد ماند.
همچنین تحلیلگران پروژه Coin Price Forecast پیشبینی کردهاند که تا سال 2030، طلا وضعیت خود را به عنوان یک دارایی امن اولیه حفظ خواهد کرد و به طور بالقوه با متوسط رشد سالانه بلندمدت تقریباً هفت درصدی به 5085 دلار خواهد رسید.
تحلیلگران طیف وسیعی از پیشبینیها، از برآوردهای محافظهکارانه تا پیشبینیهای بسیار خوشبینانه را ارائه میدهند که البته همگی چشمانداز صعودی طلا را در سالهای آینده ترسیم میکند. عوامل اولیه مؤثر بر حرکت قیمتها، نرخ بهره، عرضه و تقاضا در بازار جهانی، تنشهای ژئوپلیتیکی و کاهش ارزش پول در شرایط افزایش تورم و بیثباتی در کشورهای توسعه یافته است.
به گفته شورای جهانی طلا نیز این فلز ارزشمند برای بهترین عملکرد سالانه خود در بیش از یک دهه اخیر آماده است. همه نگاهها بر این معطوف شده که دور دوم ریاست جمهوری دونالد ترامپ چه تأثیراتی بر اقتصاد جهانی دارد. سرمایهگذاران هیجانخواه ممکن است از موج اولیه جریانهای ریسکی سود ببرند اما جنگهای تجاری بالقوه و نیروهای تورمی ممکن است به رشد اقتصادی کمتر از حد انتظار منجر شوند.
طبق گفته شورای جهانی طلا، اجماع بازار در مورد متغیرهای کلان کلیدی مانند تولید ناخالص داخلی، بازدهی و تورم، نشاندهنده رشد مثبت اما بسیار کمتر برای طلا در سال 2025 است. رشد صعودی میتواند ناشی از تقاضای قویتر از انتظار بانک مرکزی باشد.
تغییر در سیاست پولی که منجر به نرخهای بهره بالاتر میشود، احتمالاً چالشهایی را به همراه خواهد داشت. علاوه بر این، سهم چین در بازار طلا کلیدی خواهد بود. در واقع طلا به ترکیبی از عواملی که بر نقش آن به عنوان کالای مصرفی و یک دارایی برای سرمایهگذاری تأثیر میگذارد، واکنش نشان میدهد.
رشد 28 درصدی قیمت طلا در سال 2024
قیمت طلا در سال 2024 بیش از 28 درصد افزایش یافت و بهطور متوسط 22 درصد بیشتر از سال 2023 معامله شد. طلا در سال 2024 به 40 رکورد جدید رسید و کل تقاضای آن در فصل سوم این سال برای اولین بار از 100 میلیارد دلار گذشت.
تقاضای سرمایهگذاری، به ویژه از طریق معاملات خارج از بورس، با جریان پنهانی از ریسک ژئوپلیتیکی و نوسانات در بسیاری از بازارهای مالی منطقهای حمایت میشد. بانکهای مرکزی نیز با افزایش سرعت خرید در اوایل اکتبر 2024، به اضافه کردن طلا به ذخایر سالانه خود ادامه دادند. در فصل سوم سال، با شروع کاهش نرخ بهره توسط بانکهای مرکزی، سرمایهگذاران غربی نیز به طلا روی آوردند. طلا یکی از داراییها با بهترین عملکرد در سال 2024 بود و از اکثر داراییهای اصلی بهتر عمل کرد.
پیشبینی بازار طلا در سال 2025
اکنون برای سال 2025 همه نگاهها به آمریکاست. دور دوم ریاست جمهوری ترامپ ممکن است به اقتصادهای محلی کمک کند اما به همان اندازه میتواند باعث ایجاد خطر برای سرمایهگذاران در سراسر جهان شود.
بنابراین اقدامات فدرال رزرو و جهتگیری دلار آمریکا همچنان محرکهای مهمی برای طلا خواهند بود اما همانطور که چند سال گذشته نشان داده است، این دو تنها عوامل تعیینکننده عملکرد طلا نیستند. باید بر چارچوب قویتری تکیه کرد که به ما امکان میدهد سهم همه بخشهای عرضه و تقاضای طلا را در نظر بگیریم.
بهطور مشخص، منظور ما عواملی است چون نقش توسعه اقتصادی و تأثیر مستقیم آن بر تقاضای مصرفکننده، ریسک و عدم قطعیت به عنوان محرکی برای جریانهای سرمایهگذاریای که به دنبال پوششهای موثر هستند، «هزینه فرصت» که جذابیت بیشتر یا کمتر طلا نسبت به بازده اوراق قرضه را نشان میدهد و تکانه (مومنتوم) که میتواند روندها را تقویت یا آها را معکوس کند.
پیگیری یک سیاست مالی مناسب برای کسبوکارها از سوی ترامپ، احتمالاً شرایط سرمایهگذاران و مصرفکنندگان آمریکایی را بهبود میبخشد. این احتمالاً به سود معاملات ریسک در چند ماه اول سال خواهد بود. حال سؤال اینجاست که آیا این سیاستها منجر به فشارهای تورمی و اختلال در زنجیره تأمین هم میشود؟ علاوه بر این، نگرانیها در مورد بدهیهای اروپا، بهویژه با توجه به اتفاقات کرهجنوبی و سوریه در اوایل دسامبر، بار دیگر افزایش یافته است. در مجموع، این عوامل سرمایهگذاران را وادار میکند که برای مقابله با ریسک، به دنبال پوششهایی مانند طلا باشند.
تقاضای آسیایی طلا
چین و هند بزرگترین بازارهای طلای جهان هستند. بهطور کلی، آسیا بیش از 60 درصد تقاضای سالانه طلا را تشکیل میدهد (به استثنای بانکهای مرکزی) و نمیتوان سهم آن در عملکرد طلا را دستکم گرفت. با این حال، خطر جنگ تجاری بیش از هر زمان دیگری احساس میشود و تقاضای مصرفکنندگان چینی احتمالاً به سلامت رشد اقتصادی، چه از طریق ابزارهای عادی چه از جانب محرکهای دولتی بستگی دارد.
در حالی که همان عواملی که بر تقاضای سرمایهگذاری روی طلا در سال 2024 تأثیر گذاشتند، هنوز وجود دارند، طلا ممکن است با رقابت سهام و املاک نیز روبهرو شود.
به نظر میرسد هند در جایگاه بهتری قرار دارد؛ رشد اقتصادی آن بالای 6. 5 درصد باقی میماند و هرگونه افزایش تعرفه کمتر از سایر شرکای تجاری ایالات متحده، بر اقتصاد آن تأثیر میگذارد. این به نوبه خود میتواند از تقاضای مصرفکنندگان طلا حمایت کند.
در عین حال، محصولات سرمایهگذاری مالی طلا رشد قابلتوجهی داشتهاند و در حالی که بخش کوچکی از کل بازار را تشکیل میدهند، به اکوسیستم طلا افزوده شدهاند.
بانکهای مرکزی در نقش خریدار طلا
بانکهای مرکزی تقریباً 15 سال است که خریدار خالص طلا بودهاند. اهمیت طلا در ذخایر خارجی و نقشی که به عنوان ذخیره ارزشمند بلندمدت و در مواقع بحران ایفا میکند و همچنین این واقعیت که ریسک اعتباری ندارد، به خوبی شناخته شده است. نقش طلا در میان بدهیهای رو به افزایش دولتی و عدم اطمینان ژئوپلیتیکی، به خوبی روشن شده است.
در حالی که تقاضای بانکهای مرکزی احتمالاً رکورد نخواهد زد اما همچنان قوی باقی میماند. بنابراین بانکهای مرکزی بخش مهمی از این پازل باقی خواهند ماند. خرید بانکهای مرکزی مبتنی بر سیاست است، بنابراین پیشبینی آن دشوار است اما بررسیها و تحلیلها نشان میدهد که روند فعلی به قوت خود باقی خواهد ماند.
از نظر کارشناسان، تقاضای بیش از 500 تن (روند تقریبی بلندمدت) همچنان اثر مثبت خالصی بر عملکرد طلا خواهد داشت. آنها معتقدند تقاضای بانکهای مرکزی در سال 2025 فراتر خواهد رفت اما کاهش سرعت پایینتر از این سطح میتواند فشار بیشتری بر طلا وارد کند.
نتیجه اینکه اگر انتظارات موجود در بازار ثابت باشد، احتمالاً طلا در محدوده فعلی باقی خواهد ماند. با این حال، ترکیبی از نرخهای بهره بالاتر و رشد اقتصادی کمتر میتواند بر سرمایهگذاران و مصرفکنندگان تأثیر منفی بگذارد. این امر میتواند به شکل ویژه در آسیا مشهود باشد. در مقابل، کاهش چشمگیر نرخ بهره، یا بدتر شدن شرایط ژئوپلیتیکی یا بازار، عملکرد طلا را بهبود میبخشد.
در نهایت، یک عامل بازرسی کلیدی، میزان تقاضای بانکهای مرکزی خواهد بود و عملکرد و قیمت نهایی طلا به تعامل چهار محرک اصلی طلا شامل توسعه اقتصادی، ریسک، هزینه فرصت و تکانههای بازار بستگی دارد.
ذخایر طلای کشورهای دنیا
در این میان ذخایر طلای کشورها نیز از اهمیت ویژهای برخوردار است. ذخیره طلا به مقدار طلایی گفته میشود که توسط بانک مرکزی یک کشور نگهداری میشود و عمدتاً به عنوان تضمینی برای بازپرداخت وعدههای پرداخت به سپردهگذاران و حفظ ارزش پول ملی در نظر گرفته میشود.
شورای جهانی طلا تخمین میزند که کل طلای استخراج شده در دنیا تا سال 2019 در مجموع 190 هزار و 40 تن بوده است، اما تخمینهای مستقل دیگر تا 20 درصد متفاوت هستند. گفته میشود ارزش کل طلایی که تا به حال استخراج شده، از 15 تریلیون دلار فراتر رفته است.
طبق آنچه در پایگاه ویکیپدیا آمده، تا ماه اوت سال 2024، کشور ایالات متحده با بیش از 8000 تن طلا از ذخایر طلای دنیا در صدر کشورهای صاحب طلا قرار دارد و کشورهای آلمان (3300 تن)، ایتالیا (2800 تن)، فرانسه (2450 تن)، روسیه (2330تن)، چین (2250 تن)، سوئیس (1000 تن)، هند (850 تن)، ژاپن (845 تن) و هلند (612 تن) در رتبههای دوم تا دهم این فهرست قرار دارند. پس از آنها نیز ترکیه، بانک مرکزی اروپا، لهستان، تایوان، پرتغال، ازبکستان، عراق، عربستان، بریتانیا، قراقستان و لبنان قرار دارند.
ارسال دیدگاه