
در میزگرد «آتیهنو» بررسی شد
تأثیر نرخ سود بانکی بر اقتصاد کشور
نرخ سود بانکی یکی از متغیرهای مهم در عرصه اقتصاد کلان به شمار میرود که میتوان از آن بهعنوان یک ابزار مؤثر برای کنترل تورم و نقدینگی استفاده کرد. با توجه به وجود تورم در کشور، همواره نرخ سود اهمیت بسزایی دارد. از ابتدای سال تاکنون شاهد افزایش نرخ سود هستیم. در این رابطه بانک مرکزی ضمن مداخله، به بانکها مهلت داد تا ظرف دو هفته پرداخت سودهای متعارف را متوقف کنند. در غیر این صورت اعضای هیأتمدیره بانکهایی که از این دستور نهاد ناظر بازار پولی پیروی نکنند، برکنار خواهند شد. برای بررسی وضعیت نرخ سود در اقتصاد ایران میزگردی را با حضور مسعود دانشمند کارشناس اقتصادی و عضو اتاق بازرگانی ایران و کامران ندری استاد دانشگاه و معاون اسبق پژوهشی پژوهشکده پولی و بانکی برگزار کردیم که جزئیات آن را در ادامه میخوانید.
رامین بیات روزنامه نگار
دانشمند: با توجه به اینکه همواره در کشور تأکید میشود، تولید باید رونق پیدا کند و این مفهوم مدام تکرار میشود، طبیعتاً با افزایش نرخ سود بانکی، تولید در مضیقه قرار میگیرد. افرادی که معتقدند با افزایش نرخ بهره میتوان تورم را کنترل کرد، تفسیر غلطی از این موضوع دارند؛ چراکه اگر نرخ سود بانکی افزایش پیدا کند، سرمایهگذاری مولد در اقتصاد کشور بسیار کاهش مییابد. در پاسخ به این دسته افراد باید گفت عملاً رونق تولید در کشور مهمترین علتی است که میتواند تورم را مهار کند. بنابراین نرخ سود باید همواره بهنحوی تعیین شود که انجام فعالیت تولیدی در کشور از جذابیت برخوردار باشد. در حال حاضر هزینه تولید کالا و خدمات بسیار بالاست، اما اگر نرخ سود بانکی نیز همچنان بالا بماند، هزینه تولید بیشتر خواهد شد. این امر بسیاری از بنگاههای تولیدی را با مشکل روبهرو خواهد کرد.
ندری: نرخ سود یک ابزار بسیار مهم در تمامی کشورها برای مهار تورم است. متأسفانه در کشور ما تمام راهکارهای در اختیار دولت برای کنترل تورم، کارایی ندارد و بهنوعی تنها ابراز در این زمینه نرخ سود است. عدهای معتقدند افزایش نرخ سود بانکی باعث ایجاد رکود میشود. در پاسخ باید گفت اولاً افزایش نرخ سود به آن معنا نیست که دولت مثلاً بخواهد یک دفعه نرخ سود را ۲۵درصد افزایش دهد، تا بهصورت جدی ترمز رشد تورم کشیده شود. ثانیاً در شرایطی که تورم طی دهههای متمادی در کشور بالا بوده، تنها راهکار مقابله با افزایش تورم همین افزایش نرخ بهره است.
در این میان رونق تولید اولویت دارد یا باید از طریق افزایش نرخ سود، تورم کنترل شود؟
ندری: طبعاً اگر قرار باشد از بین کنترل تورم و تشدید رکود یا ایجاد رونق کاذب از طریق برخی روشها یکی را انتخاب کرد، از نظر من کنترل تورم در اولویت قرار میگیرد؛ زیرا در شرایطی که تورم فزاینده داریم، اگر رونقی ایجاد شود، کاذب خواهد بود و این موضوع باز هم به رشد تورم ختم میشود.
دانشمند: من معتقدم که از طریق رونق واقعی تولید تورم مهار میشود. در این شرایط تولید کالاها و خدمات بالا میرود و درآمد مردم نیز بهصورت واقعی افزایش مییابد. بهنوعی میتوان گفت زمانی که تولید پربار باشد، افراد بیشتری میتوانند شغل داشته باشند و در مقابل نیز سطح پایدار درآمد افراد افزایش خواهد یافت. همچنین با تعادل در عرضه و تقاضای کل اقتصاد قیمتها در بازارهای مختلف ازجمله بازار کالاهای اساسی و مایحتاج ضروری مردم ثبات خواهد داشت که همین موضوع به کنترل تورم منجر میشود. انتظارات تورمی در صورتی که اقتصاد از ثبات برخوردار باشد، روند کاهشی مییابد.
چه مکانیسمی باعث میشود افزایش نرخ سود، به ضرر تولیدکننده باشد؟
دانشمند: زمانی که نرخ سود در بازار بین بانکی بالا میرود، طبیعتاً در بازار غیررسمی نیز با افزایش روبهرو میشود. این موضوع هزینه پول در کشور را بیشتر میکند، بنابراین باید نرخ سود در کشور به نحوی تنظیم شود که به نفع تولید باشد. اگر قرار است نرخ سود افزایش یابد، رکود تورمی موجود نیز تشدید میشود که نتیجه آن چیزی جز رشد تورم و بیکاری نیست.
جناب ندری استدلال شما در مورد اینکه اگر نرخ سود را کاهش دهیم، رونق ایجاد نمیشود چیست؟
ندری: باید طرف دیگر معادله را نیز نگاه کنیم. اینکه بخواهیم بهخاطر ایجاد رونق تولید نرخ سود را پایین نگه داریم، نمیتوانیم انتظار داشته باشیم این رونق پایدار باشد. از یک طرف با پایین بودن نرخ سود بانکی، نقدینگی سرگردان جامعه به بازارهای مختلف رفته و باعث ایجاد تلاطم میشود که این موضوع رشد تورم را در پی دارد. از سوی دیگر طبیعتاً با افزایش تورم، هزینه تولید کالا و خدمات در کشور افزایش پیدا میکند. این موضوع در میانمدت و بلندمدت واحدهای تولیدی را تضعیف و رکود موجود در اقتصاد را تشدید میکند. به هر روی در عمل این استدلال نمیتواند با موفقیت همراه باشد.
استفاده از اهرم نرخ سود برای کنترل تورم در چه شرایطی میتواند موفق عمل کند؟
دانشمند: چنین کاری زمانی جواب میدهد که ما در شرایط تعادل و ثبات اقتصادی باشیم. بانک مرکزی به بانکها برای پرداخت سودهای خارج از دستورالعمل هشدار شدیدی داده است. اگر این موضوع را اینطور تفسیر کنیم که جلوی افزایش نرخ سود گرفته شده، میتوان نتیجه گرفت هدف این کار کاهش هزینه سرمایهگذاری در بخش تولید است. اما به دلیل اینکه نرخ بازده در بخش تولید به هیچ عنوان قابل رقابت با سود اقتصاد غیررسمی نیست، این سیاست نمیتواند عملکرد قابلقبولی داشته باشد. به همین خاطر بازی با نرخ سود در چنین شرایطی جواب لازم و کافی را به دنبال ندارد.
در حال حاضر سود حاصل از تولید، بهصورت میانگین چه میزان است که از دید شما رغبتی برای سرمایهگذاری وجود ندارد؟
دانشمند: طی سالهای گذشته سرمایهگذاری در تولید به زحمت سود ۱۰درصدی را محقق ساخته، آن هم در شرایطی که یک کارآفرین و یک بنگاهدار باید تماموقت سر کار حاضر باشد. حال شما این را مقایسه کنید با سودی که بانکها بدون هیچ زحمت و دردسری به سپردهگذاران خود میدهند. این دو به هیچ عنوان قابلمقایسه با یکدیگر نیستند و بسیاری از افراد ترجیح میدهند پول خود را در جایی غیر از حوزه تولید سرمایهگذاری کنند.
آیا تنها راه کنترل تورم، افزایش نرخ سود است؟
ندری: بله، تنها راهی که بتوان تولید کشور را سروسامان داد، کنترل تورم است. در غیر این صورت تمامی راهکارها به شکست منجر خواهد شد. از سوی دیگر تنها ابزاری هم که امروز در اختیار دولت و بانک مرکزی برای مهار تورم قرار دارد، نرخ سود است.
دانشمند: در این زمینه یک نکته مهم قابلتوجه است؛ بالا یا پایین بردن نرخ سود بانکی، برای جذاب کردن سرمایهگذاری در بخش تولید و حرکت سیل نقدینگی به سمت بخش مولد اقتصاد صورت میگیرد. به عنوان مثال کاهش ۰.۲۵درصدی نرخ سود در کشورهای دیگر باعث میشود که جذابیت تولید در آن کشور بیشتر شده و مردم سرمایه خود را در بنگاهها و کارخانجات سرمایهگذاری کنند. اما عملاً در ایران چنین اتفاقی رخ نمیدهد. این موضوع تبعات زیادی را برای تولیدکنندگان به دنبال دارد.
چرا تولیدکنندگان و برخی کارشناسان اقتصادی نسبت به عملکرد بانکها در زمینه اعطای تسهیلات به بخش مولد اقتصادی کشور، معترض هستند؟
دانشمند: به اعتقاد من، بانکها از فعالیت اصلی خود منحرف شدهاند. سالهاست که بسیاری از فعالان تولیدی و کارشناسان اقتصادی میگویند باید بانکها از بنگاهداری دست بردارند و به فعالیت اصلی خود یعنی تأمین مالی تولید بپردازند. بهصورتی که نرخ سود معقول و مناسب باشد تا تولیدکننده مواد اولیه و تجهیزات و ماشینآلات خود را با استفاده از تسهیلات بانکی وارد کند و اقساط آن را نیز سر موعد بپردازد. اما امروز بانکها توان چندانی برای ارائه خدمات به واحدهای تولیدی ندارند و وامهایی با سودهای زیاد میدهند که یک کارآفرین به سختی از عهده بازپرداخت آن برمیآید. در این شرایط باز هم هزینه تمامشده تولید بالا میرود که مردم بهعنوان مصرفکننده نهایی بهای این افزایش بها را میدهند. بنابراین باید با ایجاد بستر مناسب بانکها به فعالیت اصلی خود بازگردند و از طرف دیگر فضا برای افزایش فعالیتهای تولیدی در کشور فراهم آید تا رونق اقتصادی مدنظر همه محقق شود.