آشنایی با چیستی مفهوم فرهنگ عمومی

یک جامعه‌شناس در گفت‌وگو با آتیه‌نو بررسی کرد

آشنایی با چیستی مفهوم فرهنگ عمومی

فرهنگ عمومی، به عنوان یک اصل اساسی در زندگی اجتماعی، نقش بسیار مهمی ایفا می‌کند اما امروزه تلقی از فرهنگ عمومی به مفهوم وسیعی تبدیل شده است. این مفهوم به تمام عناصر، اعتقادات، ارزش‌ها، و رفتارهایی ارتباط دارد که یک جامعه یا جمعیت را شکل می‌دهند. فرهنگ عمومی تأثیرات عمیقی بر روی تفکر، رفتار و تعاملات افراد دارد و به عنوان یک راهبرد تعیین‌کننده در تدوین نگرش‌ها و سبک زندگی مردم عمل می‌کند. برای بررسی موضوع فرهنگ عمومی، نحوه شکل‌گیری و تأثیرات آن بر جوانب مختلف زندگی اجتماعی با دکتر اسماعیل غلامی‌پور، جامعه‌شناس و پژوهشگر اجتماعی مصاحبه‌ای انجام دادیم که در ادامه می‌خوانید.

شاهد حلاج روزنامه نگار

فرهنگ عمومی چه مفاهیمی را دربر می‌گیرد و کاربرد آن چیست؟
فرهنگ عمومی مجموعه‌ای از ارزش‌ها، اعتقادات و باورهایی است که به‌طور عمومی در جامعه رایج است یا باید باشد. یعنی اگر تلقی از فرهنگ عمومی به‌ عنوان ارزش‌های مطلوب عام به نحو دلخواه در جامعه رواج ندارد باید آن بخش از فرهنگ را که مشکل دارد اصلاح کرد. عبارت اصلاح فرهنگ عمومی به این معناست که یک برداشت ایده‌آل از فرهنگ وجود دارد که اگر خلاف آن در جامعه رایج باشد باید به سمت فرهنگ مطلوب حرکت کرد. اگر بخواهیم معادلی برای این نوع برداشت از فرهنگ عمومی بیابیم، می‌توانیم به «ماکس وبر» رجوع کنیم. وقتی وبر می‌گوید باید فرهنگ آلمانی را تقویت کنیم، به نوعی به ارزش‌های ملی و عمومی آلمانی اشاره می‌کند که از نظر او مطلوب و ضروری جامعه آن روز آلمان است. یا به عنوان نمونه دیگر برخی از کشورهایی سوسیالیستی که با عنوان ارزش‌های سوسیالیستی و انسانی قائل به این بودند مجموعه‌ای از ارزش‌های اجتماعی و فرهنگی باید در جامعه تقویت شود و به فرهنگ عمومی تبدیل و یا به تعبیر دیگر به فرهنگ غالب جامعه تبدیل شود.

برای بهبود فرهنگ عمومی چه کارهایی باید انجام داد؟ 
این همان چیزی است که امروزه از فرهنگ عمومی ‌می‌دانیم؛ یعنی اخلاق شهروندی، یعنی مصرف کالاهای فرهنگی خوب مثل موسیقی، کتاب، سینما‌ و ارتقای میزان مطالعه مردم و اینکه حق و حقوق یکدیگر را رعایت کنند، مشارکت فعال داشته باشند، با همکاری و همیاری قانون را رعایت کنند و الگوی مصرف‌شان الگوی بهینه‌ای باشد. این‌ها چیزهایی است که در حال حاضر فرهنگ عمومی تلقی می‌شود یعنی یک‌سری ارزش‌های فرهنگی که باعث می‌شود جامعه بهتر کارکند، افراد حق و حقوق هم را رعایت کنند و نظم اجتماعی حفظ شود. این چیزی است که برخی از فرهنگ عمومی برداشت می‌کنند، نمی‌گویم نادرست است اما به نظرم از تلقی اولیه فاصله دارد. خیلی از رفتارهای فردی و عمومی جامعه متأثر از شرایط اقتصادی و سیاسی و فرهنگی است. در کل می‌توان آن را متأثر از ساختار اجتماعی دانست. بنابراین فرهنگ عمومی می‌تواند بهتر شود تا آدم‌ها رفتارهای اخلاقی‌تری داشته باشند و اخلاق اجتماعی تقویت شود. در مفهومی که امروز از فرهنگ عمومی ارائه می‌شود اگر ساختار سیاسی و حقوقی و سیستم به نحو مطلوبی پیاده شده باشد، آدم‌ها کمتر نیاز به دروغگویی دارند و کمتر نیاز دارند بخواهند حق و حقوق یکدیگر را پایمال کنند.

نقش افراد جامعه در شکل‌گیری فرهنگ عمومی چیست؟
اگر به موضوع فرهنگ عمومی به عنوان اخلاق شهروندی و فرهنگ مدنی وارد ‌شویم، یعنی اینکه افراد در جامعه بالغ چطور باید رفتار کنند،‌ حق و حقوق یکدیگر و قانون را رعایت کنند و اخلاق اجتماعی داشته باشند و‌... وارد بحث جدیدی می‌شویم. بنابراین نقش افراد در شکل‌گیری فرهنگ عمومی مهم است، اما نکته‌ای که وجود دارد این است که ما معمولاً تعبیر برعکسی داریم و می‌گوییم چیزی که باعث می‌شود افراد در جامعه اخلاق شهروندی و مدنی داشته باشند ساختار و سیستم موجود است و آن‌ها در متن آن اخلاق مدنی و فرهنگی دارند. در عین حال باید توجه داشت که در ساختار و سیستم، آموزش بسیار مهم است تا افراد بدانند چطور باید رفتار کنند. علاوه بر آن پایه‌های معیشتی، اقتصادی و قانونی که باید وجود داشته باشد تا افراد در شرایطی قرار بگیرند که بتوانند کار اخلاقی انجام دهند، کار و رفتار مدنی کنند و در عین حال به آن‌ها آموزش داده شود که کار مدنی، اخلاقی و رفتار اخلاقی چیست. به هر حال به‌طور معمول از آن طرف نگاه می‌کنیم اما نقش افراد هم بسیار مهم و غیر‌قابل انکار است‌.

کاربرد فرهنگ عمومی چیست؟
فرهنگ مهم است، از این نظر که چگونگی شکل‌گیری یک فرهنگ و رفتار افراد جامعه مهم است. چیزی که الان در نظر گرفته می‌شود این است که اگر مسئولان دروغ بگویند اگر کار غیراخلاقی یا غیر‌فرهنگی کنند در جامعه هم رسوخ پیدا می‌کند و اعتماد اجتماعی کاهش می‌یابد و فرهنگ عمومی تنزل پیدا می‌کند. 

آیا با ارتقای فرهنگ عمومی ‌می‌توان جامعه بهتری داشت؟ 
جواب بدیهی است بله قطعاً می‌توان داشت، اما تحلیل مهم آن است که آیا کسی می‌خواهد فرهنگ عمومی را ارتقا دهد و با چه هدفی می‌خواهد این اتفاق بیفتد؟ به نظر من مهم آن است که چیزی به عنوان فرهنگ مشترک یا عمومی که در انگلیسی به آن (Common culture) گفته می‌شود باید چه ارزش‌هایی را شامل شود، در مورد چه ارزش‌هایی می‌توانیم در جامعه توافق کنیم و آن‌ها را به رسمیت بشناسیم و دولت و نهادهای عمومی دولتی و غیر‌دولتی بخواهند آن‌ها را منتشر و حمایت کنند. ارزش‌هایی که باید در مورد آن توافق شود به عنوان ارزش عمومی تساهل و مدارا شناخته می‌شود، مانند احترام و تکریم تنوع فرهنگی، تکریم آزادی، تکریم تکثر و آزادی‌های فردی و اجتماعی در جامعه، در حالی که جامعه انسجام داشته باشد و نظم اجتماعی حفظ شود. حالا این تحلیل هنجاری است که من دوست دارم چطور باشد، اما اینکه یک فرد دیگر یا نهاد دولت می‌خواهد فرهنگ عمومی‌اش به چه سمتی برود مهم است. اگر بخواهیم برداشتی که گفتم را داشته باشیم، جامعه آزاد را در نظر می‌گیریم که با فرهنگ اخلاقی و شهروندی تثبیت می‌شود.

رابطه بین فرهنگ عمومی و سواد رسانه‌ای چیست؟
سواد رسانه‌ای شاید از این جهت اهمیت پیدا می‌کند که افراد باید بتوانند آگاهی داشته باشند و هر چیزی را منتشر نکنند. از مجرای درست اطلاعات کسب کنند و نسبت به اطلاعات غلط و دروغ آگاهانه رفتار کنند. اگر فرهنگ عمومی را اخلاق شهروندی و مدنی بدانیم یعنی ارزش‌های مطلوب یک فرد مدنی و شهروند قانون‌گرا و با فرهنگ، در این صورت انتشار آگاهانه اطلاعات و سواد رسانه‌ای موجب رشد و ارتقای فرهنگ می‌شود.  
ارسال دیدگاه
ضمیمه
ضمیمه