چطور در محیط کار سلامت روان خود را حفظ کنیم؟

چطور در محیط کار سلامت روان خود را حفظ کنیم؟

بحث سلامت روان در حیطه شخصی و اجتماعی یکی از مسائل چالش‌برانگیز جوامع است. پیچیدگی‌های زندگی انسان معاصر مدام او را در معرض آسیب‌های جسمی و روانی قرار می‌دهد. بنابراین پایش مداوم سلامت جسم و روان از ارکان اساسی زندگی امروز است. سلامت روان در محیط کار نیز از موضوعاتی است که سازمان‌ها باید آن را مورد توجه ویژه قرار دهند؛ چراکه تجربیات مختلف نشان داده نبود سلامت روان در نهایت مشکلات بسیاری را برای مجموعه ایجاد می‌کند. در همین زمینه با دکتر هنگامه علیمردانی، روانشناس صنعتی و سازمانی گفت‌وگویی داشته‌ایم که در ادامه می‌خوانید.

سلامت روان در محیط کار چیست و چگونه می‌توان آن را تشخیص داد؟ 
سلامت روان همان‌طور که از نام آن پیداست مربوط به سلامتی حوزه روان انسان است. این موضوع در محیط کار به معنای قرار گرفتن در محیطی آرام و به دور از تنش، برای ایجاد فضای روانی مطلوب است. هر فردی در هر صنفی که هست با توجه به تخصصش باید بتواند در محیطی کار کند که آرامش و امنیت آن محیط باعث بهره‌وری و کارایی او شود، نه اینکه تنش‌های رفتاری در او و دیگران ایجاد کند و عملکرد کاری او را تحت‌تأثیر قرار دهد. به‌ طور کلی باید از قرار گرفتن در محیطی که سلامت روان ما را برهم می‌زند پیشگیری و دوری کنیم.

چه مواردی از طرف فرد و چه مواردی از طرف سازمان باید در محیط کار برای رسیدن به سلامت روان رعایت شود؟ 
در این مورد دو نکته اصلی و مهم وجود دارد؛ یکی تعامل کارمندان با یکدیگر و با مدیران که بسیار حائز اهمیت است. وقتی سازمان‌ها نیروی کار استخدام می‌کنند با توجه به شرایط کاری و چیدمانی که در نظر دارند، باید همکارانی را که تخصص و فضای فرهنگی آن‌ها همسان است در کنار یکدیگر قرار دهند. اگر افراد درگیری رفتاری داشته باشند، ناخودآگاه آن روابط سلامت روان‌شان را به خطر می‌اندازد و نمی‌توانند به‌صورت بهینه کار کنند. نکته دیگر سیاست مدیریتی در محیط کار است. وقتی کارگری را استخدام می‌کنید نور، بهداشت، ساعت کاری، تهویه، ازدحام و... اهمیت دارد. یعنی تجهیزات هم در سلامت روان افراد مؤثر است. مثلاً وقتی ساعت کاری کارمندان را به ساعت پنج تغییر دادند، عملکرد کارمندان طوری بود که دوست داشتند وسط روز استراحت کنند و از آن طرف ساعت یک تعطیل می‌شدند. ارتباط کارمندان با یکدیگر چه رسمی چه غیررسمی و جمع‌هایی که با همدیگر دارند نیز اهمیت زیادی در سلامت روان مجموعه دارد. عامل مهم دیگر حمایت از کارمند است. وقتی کسی را استخدام می‌کنیم موظفیم شرایط او را درک ‌کنیم. بانوان و آقایان هرکدام شرایط خاص و استرس‌هایی دارند که درک آن‌ها باعث می‌شود سلامت روان بیشتر و استرس کمتر داشته باشند و کمتر به بیماری‌های روان‌تنی دچار شوند.
در یک سازمان نحوه برخورد صحیح با افرادی که سلامت روان ندارند چیست؟ 
از آنجا که در کشورهای کمتر توسعه یافته دنیا مددکاران اجتماعی کم هستند، زیاد به حال و احوال افراد توجه نمی‌شود و مدیران بیشتر به دنبال کارایی و بهره‌وری کارمند هستند. در حالی که بهره‌وری منوط به داشتن کارمند سالم است که بتواند تخصص خود را نشان دهد. در مورد بیماری‌های روانی شما از ظاهر افراد متوجه نمی‌شوید مشکلی دارند، اما وقتی با آن‌ها برخورد می‌کنید در‌می‌یابید که رفتارهای عمومی و طبیعی ندارند. بعضی مواقع در محیط کار افراد افسرده‌ای با علائم سکوت سازمانی، کاهش توان جسمانی، احساس کمبود و پوچی، کاهش بهره‌وری، انگیزه پایین و عدم تمرکز حضور دارند. این‌ها تأثیر خود را بر محیط 
کار می‌گذارد.
مثلاً گاهی در یک بخش سازمان مشکلی پیش می‌آید و بعد از بررسی کارشناسان مشخص می‌شود که کارمندی که در واحد مالی یا بایگانی یا کنترل بوده تمرکز نداشته و نتوانسته کار خود را به خوبی انجام دهد. اگر مددکاران و روانشناسان صنعتی و سازمانی را در محیط کاری خود داشته باشیم، آن‌ها می‌توانند به فردی که افسرده است و حال خوبی ندارد کمک کنند تا بهبود یابد. با این افراد باید مدارا و در نهایت آن‌ها را درمان کرد، نه اینکه طرد و تعویض شوند. افراد افسرده نرخ بالایی از بیکاری را در جامعه دارند و وقتی بیکار می‌شوند حال‌شان بدتر می‌شود. ما باید با ایجاد سلامت روان از بروز این مسائل پیشگیری کنیم.

چطور می‌شود روانشناسان صنعتی و سازمانی را به سازمان‌ها اضافه کرد و از تخصص آن‌ها بهره برد؟ 
در محیط‌های دولتی بخشی به نام مددکاری داریم که وظیفه‌اش همین است که مراقب سلامت روان افراد باشد، اما متأسفانه آن‌ها بیشتر در زمینه وام و این امور فعالیت می‌کنند. در حالی که می‌توانند ارتباط بهتری با کارمندان داشته باشند. یا مثلاً مدیران می‌توانند با روانشناسان در ارتباط باشند. الان در سازمان‌ها از روانشناسان صنعتی و سازمانی بیشتر در موقع استخدام یا به عنوان مشاوران رده‌بالای سازمان استفاده می‌شود، اما روش درست این است که این افراد را در بطن سیستم داشته باشیم.
اگر کارمندی افت کاری دارد یا زیاد مرخصی می‌گیرد یا با همکارش تنش دارد، اول باید محیط کار فرد را جابه‌جا کرد و او را در فضایی همسان با نیازهای خودش قرار داد. سپس آن فرد باید با مددکاری در ارتباط باشد، البته نه به‌صورت آشکار که ناراحت شود و به او بربخورد. مددکار می‌تواند از میزان تنش فرد بکاهد. شاید او نیاز به یک استراحت سه‌روزه یا یک هفته‌ای داشته باشد. 
برای بیماری جسمی خیلی راحت به کارمندان مرخصی استعلاجی می‌دهیم، اما در حوزه روان این اتفاق نمی‌افتد. اگر فرد از نظر روحی در شرایط خوبی نیست، مدیران و کارمندان با ارتباطات مطلوب و خوب می‌توانند به او کمک کنند؛ فشار کاری‌اش را کم و امنیت شغلی‌اش را زیاد کنند، چون بعضی وقت‌ها ترس از دست دادن شغل و عدم امنیت شغلی باعث تنش‌های 
رفتاری می‌شود.

راهکارهای وجود همیشگی سلامت روان در محیط کار چیست؟ 
برای این امر سیاست‌های کلان بسیار مهم است و همچنین کارهایی که برای کم شدن استرس کارمندان باید انجام شود. مثلاً در بعضی سازمان‌ها این امتیاز را به بانوانی که بچه دارند می‌دهند که دیرتر بیایند و زودتر بروند. در مورد افراد دیگر هم با توجه به شرایط زندگی کارمندان باید مددکارها کنار آن‌ها باشند و برنامه‌ریزی کنند. از طرف دیگر برگزاری سمینارها می‌تواند مفید و مؤثر باشد و کارمندان را با مبحث مهارت‌های سلامت روان در محیط کار آشنا کند. اینکه روش‌های کاهش استرس را بشناسند، حرکاتی مانند یوگا، نفس گرفتن، حرکات کششی و این قبیل موارد را که پشت میزشان هم می‌توانند انجام دهند را رعایت کنند.
همچنین کارمندان باید بیاموزند که مسائل خصوصی را در محیط کار انعکاس ندهند و شرایط تنش و درگیری با همکاران را کنترل کنند. آموزش برای وجود سلامت روان بسیار مهم است. همان‌طور که به افراد آموزش دادیم کمربند ایمنی ببندند یا مثل کودکی که به او می‌آموزیم چطور با قاشق غذا بخورد این موضوع هم نیاز به آموزش دارد. با رعایت همه این موارد می‌توانیم یک جامعه سالم داشته باشیم.
ارسال دیدگاه
ضمیمه
ضمیمه