
هدفگذاری ایجاد شغل در مناطق روستایی
کاظم فرجاللهی کارشناس حوزه کار
امکان مهاجرت معکوس از شهر به روستا به شرط توفیق دولتها در حوزه ایجاد فرصتهای شغلی گسترده در مناطق روستایی و استفاده از ظرفیت گسترده موجود در هر منطقه در راستای خلق اشتغال مرتبط با توان نیروی انسانی و جغرافیایی مربوطه، وجود دارد. در واقع بازگشت بخشی از جامعه مهاجرت کرده به شهرها در دهههای گذشته، صرفاً با برنامهریزی و هدفگذاری در گسترش اشتغال ایجادی امکانپذیر است؛ این مهم در صورت وقوع اتفاق مثبتی برای جامعه بهویژه در حوزه کار و تولید محسوب میشود.
این در حالی است که به دلیل اشتغال در شهر، بسیاری از اهالی روستاهای نزدیک به مناطق شهری، شب و روز در مسیر بین شهر و روستا در حال ترددند و اشتغالزایی در این مناطق امکان کاهش این ترددها را به دنبال دارد. البته این کار نیازمند ملزوماتی است که باید مهیا شود.
در مجموع باید گفت به دنبال ایجاد اشتغال، امکان بازگشت مهاجران به روستاها بهصورت طبیعی وجود دارد و این افراد در واقع مهاجرت روزانه به شهرها را تجربه میکنند. همچنین با توجه به بیکاری بخشی از افراد ساکن حاشیه شهرها که احتمالاً جامعه روستایی ساکن شهرها را نیز شامل میشود، یکی از راهکارهای حل این چالش، توسعه اشتغال روستایی، ایجاد جذابیت سکونت در این مناطق و هموار کردن مسیر مهاجرت معکوس است. در راستای ایجاد اشتغال گسترده بهویژه در حوزه اشتغال روستا و بسترسازی تحقق مهاجرت معکوس باید تلاش در دوری از شعارزدگی داشت؛ در این ارتباط دولتها در دهههای اخیر اهتمام جدی به این موضوع نداشتهاند. در واقع تأثیر اشتغال ایجادی در بخشهای گوناگون بهطور خاص در حوزه مشاغل روستایی باید در حوزههای مختلف نظیر کسبوکار، تولید، اقتصاد و تأمیناجتماعی مشخص باشد. البته در حوزه اشتغالزایی گسترده در مناطق روستایی نیازمند تعریف پروژههای معین با هدفگذاری مشخص و با استفاده از ابزار، امکانات و ظرفیتهای پیدا و پنهان این مناطق هستیم و با وجود این بستر، میتوان تعریف و تحلیل دقیقتری از برآورد اقدامات اشتغالزا و اثرگذاری آن بر جامعه روستایی ارائه داد.
بهطور کلی مناطق روستایی امکان رشد و توسعه در بخشهای مرتبط با تولید و اشتغال بهویژه در حوزههای تخصصی کشاورزی، دامپروری و گردشگری را دارند اما امکان توسعه روستایی با توجه به ظرفیت هر منطقه متفاوت است.
به عنوان نمونه بسیاری از روستاها بهطور خاص در استانهای شمال کشور به واسطه امکانات آبی و وضعیت هوایی متناسب با فعالیتهای کشاورزی و دامداری با خروج از فضای سنتی کار و بهرهمندی از امکانات صنعتی جدید امکان ایجاد اشتغال گسترده را دارند. حتی زمینه و ظرفیت ایجاد یا گسترش صنایع خُرد در مناطق روستایی کشور وجود دارد و این مهم نیازمند برنامهریزی و توسعه سرمایهگذاری است. آسیب به مشاغل صنعتی و فعالیت در این حوزه یکی از چالشهای حوزه اشتغال در دهههای گذشته لقب گرفته و در نقطه مقابل در این سالها امکان بازیابی این شغلها و توسعه اشتغال در مناطق روستایی به اندازه لازم فراهم نشده است. در شرایط امروزی در حالی مهاجرت از مناطق روستایی، پیرامونی و شهرهای با امکانات کمتر به شهرهای دارای زیرساخت انجام میشود که شهرهای بزرگ در این وضعیت علاه بر تجربه بیکاری، نیازمند تزریق نیروی کارند. از نگاه دیگر مهاجرت بیشتر کارجویان روستایی و پیرامونی به شهرهای بزرگ و مناطق برخوردار را میتوان عامل ایجاد وضعیت نامناسب اقتصاد و اشتغال در این مناطق و زمینه برهمخوردن تعادل عرضه و تقاضای نیروی کار محسوب کرد. سکونت بسیاری از مهاجران در مناطق حاشیه شهرهای بزرگ مشکلات موجود در این مناطق را افزایش میدهد. در واقع این افراد خواهان ورود به بازار کاری هستند که در آن، عرضه بسیار بیش از تقاضاست و کارگران در این شرایط مجبورند به دلیل فرار از بیکاری دستمزدهای پایینتر از میانگین را تجربه کنند.
این در حالی است که به دلیل اشتغال در شهر، بسیاری از اهالی روستاهای نزدیک به مناطق شهری، شب و روز در مسیر بین شهر و روستا در حال ترددند و اشتغالزایی در این مناطق امکان کاهش این ترددها را به دنبال دارد. البته این کار نیازمند ملزوماتی است که باید مهیا شود.
در مجموع باید گفت به دنبال ایجاد اشتغال، امکان بازگشت مهاجران به روستاها بهصورت طبیعی وجود دارد و این افراد در واقع مهاجرت روزانه به شهرها را تجربه میکنند. همچنین با توجه به بیکاری بخشی از افراد ساکن حاشیه شهرها که احتمالاً جامعه روستایی ساکن شهرها را نیز شامل میشود، یکی از راهکارهای حل این چالش، توسعه اشتغال روستایی، ایجاد جذابیت سکونت در این مناطق و هموار کردن مسیر مهاجرت معکوس است. در راستای ایجاد اشتغال گسترده بهویژه در حوزه اشتغال روستا و بسترسازی تحقق مهاجرت معکوس باید تلاش در دوری از شعارزدگی داشت؛ در این ارتباط دولتها در دهههای اخیر اهتمام جدی به این موضوع نداشتهاند. در واقع تأثیر اشتغال ایجادی در بخشهای گوناگون بهطور خاص در حوزه مشاغل روستایی باید در حوزههای مختلف نظیر کسبوکار، تولید، اقتصاد و تأمیناجتماعی مشخص باشد. البته در حوزه اشتغالزایی گسترده در مناطق روستایی نیازمند تعریف پروژههای معین با هدفگذاری مشخص و با استفاده از ابزار، امکانات و ظرفیتهای پیدا و پنهان این مناطق هستیم و با وجود این بستر، میتوان تعریف و تحلیل دقیقتری از برآورد اقدامات اشتغالزا و اثرگذاری آن بر جامعه روستایی ارائه داد.
بهطور کلی مناطق روستایی امکان رشد و توسعه در بخشهای مرتبط با تولید و اشتغال بهویژه در حوزههای تخصصی کشاورزی، دامپروری و گردشگری را دارند اما امکان توسعه روستایی با توجه به ظرفیت هر منطقه متفاوت است.
به عنوان نمونه بسیاری از روستاها بهطور خاص در استانهای شمال کشور به واسطه امکانات آبی و وضعیت هوایی متناسب با فعالیتهای کشاورزی و دامداری با خروج از فضای سنتی کار و بهرهمندی از امکانات صنعتی جدید امکان ایجاد اشتغال گسترده را دارند. حتی زمینه و ظرفیت ایجاد یا گسترش صنایع خُرد در مناطق روستایی کشور وجود دارد و این مهم نیازمند برنامهریزی و توسعه سرمایهگذاری است. آسیب به مشاغل صنعتی و فعالیت در این حوزه یکی از چالشهای حوزه اشتغال در دهههای گذشته لقب گرفته و در نقطه مقابل در این سالها امکان بازیابی این شغلها و توسعه اشتغال در مناطق روستایی به اندازه لازم فراهم نشده است. در شرایط امروزی در حالی مهاجرت از مناطق روستایی، پیرامونی و شهرهای با امکانات کمتر به شهرهای دارای زیرساخت انجام میشود که شهرهای بزرگ در این وضعیت علاه بر تجربه بیکاری، نیازمند تزریق نیروی کارند. از نگاه دیگر مهاجرت بیشتر کارجویان روستایی و پیرامونی به شهرهای بزرگ و مناطق برخوردار را میتوان عامل ایجاد وضعیت نامناسب اقتصاد و اشتغال در این مناطق و زمینه برهمخوردن تعادل عرضه و تقاضای نیروی کار محسوب کرد. سکونت بسیاری از مهاجران در مناطق حاشیه شهرهای بزرگ مشکلات موجود در این مناطق را افزایش میدهد. در واقع این افراد خواهان ورود به بازار کاری هستند که در آن، عرضه بسیار بیش از تقاضاست و کارگران در این شرایط مجبورند به دلیل فرار از بیکاری دستمزدهای پایینتر از میانگین را تجربه کنند.
ارسال دیدگاه