
فرزندآوری امری ایجابی است
حمید مستخدمین حسینی جامعهشناس
جمعیت یکی از مؤلفههای اصلی توسعه سبز است و باید در سیاستهای افزایشجمعیت، کیفیت مورد توجه باشد و صرفاً فرزندآوری به عنوان متغیر مثبت مورد توجه قرار نگیرد. فرزندآوری با تغییر شرایط جهانی جمعیت باید بتواند ایجادکننده ارزش افزوده برای جامعه باشد.
فرزندآوری راهکاری در راستای مقابله با پیری جمعیت است و تشویق خانوادهها به فرزندآوری نیازمند ایجاد بسترهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی مناسب در جامعه به منزله ارکان اصلی آرامش خاطر والدین برای ترغیب به زادآوری و تربیت صحیح فرزندان است.
موضوع فرزندآوری با دو نگاه هیجانی و عقلانی بررسی میشود و با توجه به اینکه فرزندآوری نوعی رفتار اجتماعی است، باید افکار عمومی را بر مبنای عوامل درونی و بیرونی برای فرزندآوری اقناع کرد.
بسیاری از کشورهای دنیا برای تشویق و ترغیب خانوادهها به فرزندآوری، امتیازات و شرایط ویژهای برای زوجین در نظر میگیرند. اگرچه این امتیازات به خودی خود نیروی محرک فرزندآوری والدین نیست، اما در ایجاد اطمینانخاطر و اعتماد آنها به جامعه در برابر ایجاد شرایط مطلوب رشد و زندگی فرزندان تأثیر فوقالعادهای دارد.
بهطور مثال دولت سوئد برای تشویق مردم به افزایش جمعیت، طبق یک قانون مصوب به مادر یا پدر اجازه میدهد که برای نگهداری از هر فرزند در خانه بمانند و در عین حال ۸۰ درصد حقوق ماهانه خود را دریافت کنند و یا کمکهای دولت دانمارک بهویژه حمایتهای بهداشتی و تحصیلی از بچهها تا ۱۸سالگی را شامل میشود.
در شرایط کنونی با پدیده والدین هلیکوپتری مواجه هستیم؛ والدینی که معتقد هستند کیفیت فرزندان از کمیت آنان مهمتر است و مانند هلیکوپتر بالای سر فرزندان میگردند تا تمام نیازهای آنان را برآورده کنند. از طرفی فرزندان امروزی نسلی هتلی هستند که تمام نیازهایشان از سوی والدین برآورده میشود و همهچیز را در اختیار دارند.
بنابراین در چنین وضعیت و شرایطی که الگوهای خانواده در جامعه سنتی و مذهبی ایران در طول دو دهه تغییر کرده و شکاف نسلی شدیدی ایجاد شده است، با رفتارهای اجتماعی مانند ازدواج و فرزندآوری کنشگران اجتماع نمیتوان دستوری برخورد کرد و باید بسترهای لازم برای اقناع افکار عمومی فراهم شود تا به صورت اختیاری به سوی افزایش باروری و جمعیت حرکت کنند.
اگر نگرش افراد جامعه نسبت به سیاستهای جمعیتی اعلام شده منطبق شود سبب افزایش اعتماد اجتماعی خواهد شد و این افزایش اعتماد اجتماعی به صورت ناخودآگاه افزایش جمعیت را به همراه دارد. قطعاً سیاستهای تشویقی در کشورهای توسعهیافته با شرایط مطلوب از لحاظ فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی در ارتباط است، با این حال بخش قابلتوجهی از شهروندان این کشورها با وجود زندگی در رفاه اجتماعی بالا، تمایلی به فرزندآوری ندارند.
بنابراین اگرچه سیاستهای تشویقی فرزندآوری سبب ایجاد انگیزه در زوجین میشود، اما باید توجه داشت که ارائه بستههای تشویقی فرزندآوری نیازمند ایجاد شرایط مطلوب اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و کاهش تنشها در جامعه است. در مجموع به نظر میرسد که افزایش جمعیت و فرزندآوری با ایجاد فرهنگسازی، آرامش روانی، امنیت اقتصادی، حمایت از جوانان، آسانسازی درمان ناباروری، افزایش حمایتهای بیمهای و درمانی، گسترش ازدواج آسان و احیای ارزشهای دینی در جامعه محقق میشود.
فرزندآوری راهکاری در راستای مقابله با پیری جمعیت است و تشویق خانوادهها به فرزندآوری نیازمند ایجاد بسترهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی مناسب در جامعه به منزله ارکان اصلی آرامش خاطر والدین برای ترغیب به زادآوری و تربیت صحیح فرزندان است.
موضوع فرزندآوری با دو نگاه هیجانی و عقلانی بررسی میشود و با توجه به اینکه فرزندآوری نوعی رفتار اجتماعی است، باید افکار عمومی را بر مبنای عوامل درونی و بیرونی برای فرزندآوری اقناع کرد.
بسیاری از کشورهای دنیا برای تشویق و ترغیب خانوادهها به فرزندآوری، امتیازات و شرایط ویژهای برای زوجین در نظر میگیرند. اگرچه این امتیازات به خودی خود نیروی محرک فرزندآوری والدین نیست، اما در ایجاد اطمینانخاطر و اعتماد آنها به جامعه در برابر ایجاد شرایط مطلوب رشد و زندگی فرزندان تأثیر فوقالعادهای دارد.
بهطور مثال دولت سوئد برای تشویق مردم به افزایش جمعیت، طبق یک قانون مصوب به مادر یا پدر اجازه میدهد که برای نگهداری از هر فرزند در خانه بمانند و در عین حال ۸۰ درصد حقوق ماهانه خود را دریافت کنند و یا کمکهای دولت دانمارک بهویژه حمایتهای بهداشتی و تحصیلی از بچهها تا ۱۸سالگی را شامل میشود.
در شرایط کنونی با پدیده والدین هلیکوپتری مواجه هستیم؛ والدینی که معتقد هستند کیفیت فرزندان از کمیت آنان مهمتر است و مانند هلیکوپتر بالای سر فرزندان میگردند تا تمام نیازهای آنان را برآورده کنند. از طرفی فرزندان امروزی نسلی هتلی هستند که تمام نیازهایشان از سوی والدین برآورده میشود و همهچیز را در اختیار دارند.
بنابراین در چنین وضعیت و شرایطی که الگوهای خانواده در جامعه سنتی و مذهبی ایران در طول دو دهه تغییر کرده و شکاف نسلی شدیدی ایجاد شده است، با رفتارهای اجتماعی مانند ازدواج و فرزندآوری کنشگران اجتماع نمیتوان دستوری برخورد کرد و باید بسترهای لازم برای اقناع افکار عمومی فراهم شود تا به صورت اختیاری به سوی افزایش باروری و جمعیت حرکت کنند.
اگر نگرش افراد جامعه نسبت به سیاستهای جمعیتی اعلام شده منطبق شود سبب افزایش اعتماد اجتماعی خواهد شد و این افزایش اعتماد اجتماعی به صورت ناخودآگاه افزایش جمعیت را به همراه دارد. قطعاً سیاستهای تشویقی در کشورهای توسعهیافته با شرایط مطلوب از لحاظ فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی در ارتباط است، با این حال بخش قابلتوجهی از شهروندان این کشورها با وجود زندگی در رفاه اجتماعی بالا، تمایلی به فرزندآوری ندارند.
بنابراین اگرچه سیاستهای تشویقی فرزندآوری سبب ایجاد انگیزه در زوجین میشود، اما باید توجه داشت که ارائه بستههای تشویقی فرزندآوری نیازمند ایجاد شرایط مطلوب اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و کاهش تنشها در جامعه است. در مجموع به نظر میرسد که افزایش جمعیت و فرزندآوری با ایجاد فرهنگسازی، آرامش روانی، امنیت اقتصادی، حمایت از جوانان، آسانسازی درمان ناباروری، افزایش حمایتهای بیمهای و درمانی، گسترش ازدواج آسان و احیای ارزشهای دینی در جامعه محقق میشود.
ارسال دیدگاه