
سهم بازار سرمایه در تأمین مالی بخش تولید
در حالی که این روزها نظام بانکی با چالشهای متعددی روبهرو است و نمیتواند آنطور که باید و شاید به تأمین مالی بخش تولید اقدام کند، استفاده از ظرفیت بازار سرمایه برای تأمین مالی بنگاهها تولیدی بسیار پررنگ جلوه میکند. با وجود آنکه در سال ۱۴۰۱ بازار سرمایه توانسته ۶۰۰ هزار میلیارد تومان از منابع مالی مورد نیاز اقتصاد کشور را تأمین کند، اما این میزان در مقایسه با تأمین مالی انجام شده از طریق نظام بانکی بسیار کمتر است. دادهها نشان میدهد که تسهیلات پرداختی از سوی نظام بانکی در سال ۱۴۰۱ رقمی بالغ بر 4448 میلیارد تومان بوده که این میزان در مقایسه با سال قبلش بالغ بر ۴۵.۳ درصد رشد نشان میدهد. همچنین از مجموع کل تسهیلات پرداختی از طریق سیستم بانکی 3762 میلیارد تومان معادل ۸۴.۶ درصد به صاحبان کسبوکار و ۱۵.۴ درصد به مصرفکنندههای نهایی یعنی خانوادهها تعلق گرفته است. بانکها در سال ۱۴۰۰ نیز ۳ هزار میلیارد تومان تسهیلات پرداخت کردهاند که این مقدار نسبت به سال قبلش ۵۴ درصد رشد نشان میدهد. این اطلاعات نشان میدهد جمع کل تأمین مالی انجام شده از طریق بانکها در دو سال گذشته نزدیک به 7500میلیارد تومان بوده و نسبت تأمین مالی انجام شده از طریق بازار سرمایه در مقایسه با بانکها در سال ۱۴۰۱ در حدود ۱۲ درصد بوده است.
با توجه به این آمار و ارقام سؤالی مطرح میشود مبنی بر اینکه برای افزایش نقش بازار سرمایه در تأمین مالی اقتصاد کشور چه اقداماتی باید انجام داد؟ بر این اساس در وهله اول باید زمان فرایند اداری تأمین مالی و صدور مجوزها از طریق بازار سرمایه کاهش یابد. در حال حاضر بسیاری از شرکتها از فرایند طولانی و زمانبر تأمین مالی از طریق بازار سرمایه گلایه دارند و سازمان بورس باید راهکار عملی و جدیتری در این باره به کار گیرد. افزایش سرعت صدور مجوزها و تأیید از سوی این سازمان میتواند منجر به تزریق منابع مالی بیشتری به بخش تولید شود. ضمن اینکه بهزعم کارشناسان وظیفه اصلی بازار سرمایه تسهیل فرایند تأمین مالی برای شرکتهای بزرگ است که کارکرد آنها در اقتصاد مشخص و تعریف شده است، در نتیجه صدور مجوز تأمین مالی برای این شرکتها باید با سهولت بیشتری انجام شود.
در مرحله دوم باید مقامات بازار سرمایه باید اقدامات جدیتری را برای آشنا کردن فعالان اقتصادی بهویژه مدیران بنگاههای تولیدی با ابزارها و نهادهای مالی بازار سرمایه آغاز کنند. در حال حاضر در زمینه معرفی فرصتهای تأمین مالی بازار سرمایه به فعالان اقتصادی، کمکاری صورت گرفته و بخش عمده تأمین مالی بازار سرمایه، صرف تجهیز مالی بیرونی میشود. در واقع بنگاههای تولیدی چندان با مکانیسمهای تأمین مالی از بازار سرمایه آشنا نیستند. در این زمینه باید فرصتهای پیشرو به بنگاههای تولیدی معرفی شود. بر این اساس لازم است روشهای تأمین مالی بازار سرمایه از طریق برگزاری همایشها، جشنوارهها و کنفرانسهای سالانه و فصلی به مدیران بنگاههای اقتصادی معرفی شود. دراین باره حتی تأسیس بورسهای جدید محلی میتواند راهگشا باشد، چراکه توسعه بورسهای منطقهای میتواند منجر به آشنایی فعالان اقتصادی در سراسر ایران با کارکردهای بازار
سرمایه شود.
نقش کمرنگ بورس در بخش تولید
سید احسان خاندوزی وزیر امور اقتصادی و دارایی با تأکید بر اینکه یکی از مهمترین ارکان تأمین مالی در اقتصاد کشورها بازار سرمایه است، گفت: «متأسفانه از نظر تاریخی این نقش در کشور ما ضعیف بوده و این بازار سهم کمی در اقتصاد ملی دارد. یکی از امیدواریهای جدی دولت در سال 1402 این است که از ظرفیت بازار سرمایه برای تأمین مالی بخشهای واقعی اقتصاد استفاده
کند.»
او ادامه داد: «در این راستا درخواستهای خوبی از سمت شرکتهای معتبر بورسی ارائه شده است. به رئیس سازمان بورس هم سفارش کردهام که این درخواستها با سرعت بیشتری بررسی شود. در زمینه پیوستن به بازار عرضه اولیه و بزرگتر شدن خانواده شرکتهای بورسی، سال گذشته و سال جاری تقاضاهای خوبی وجود داشته است.» وزیر امور اقتصاد و دارایی ابراز امیدواری کرد که بازار سرمایه در سال جاری به جهت هدف، کارایی، نقدشوندگی و سلامت در بازار و همچنین نسبت بازار و اقتصاد ملی و بهره بردن بخشهای تولیدی از ظرفیت انتشار اوراق بدهی سالی درخشانتر از گذشته داشته باشد.»
روشهای تأمین مالی از طریق بورس
ابزارهای متنوعی در بازار سرمایه برای تأمین مالی وجود دارد که به طور کلی به دو نوع تقسیم میشود؛ ابزارهای مبتنی بر شراکت و ابزارهای مبتنی بر بدهی یا استقراض. در این زمینه یک شرکت میتواند برای تأمین منابع مالی مورد نیازش اشخاص را در عواید آتی شریک کند و یا اینکه میتواند استقراض کند و با نرخ سود مورد انتظار تأمین سرمایه انجام دهد. بنابراین در روش اول شرکتها میتوانند به بورس بیایند و سهمشان را در بازار بفروشند و افزایش سرمایه دهند و سهامدار جدید بیاورند. شرکتها نیازمند دستیابی به منابع عظیمی هستند، آنها میتوانند سهم بفروشند و طرح توسعهای اجرا کنند. نوع دوم روش بدهی است که در آن شرکت سهامدار جدید نمیگیرد. این روش شبیه وام است. یعنی بر اساس عقود اسلامی مثل صکوک مرابحه، اجاره و... تأمین مالی صورت میگیرد.
در این روش باید نرخ سود ثابتی پرداخت شود که نشأت گرفته از نرخ بانکی است. روشهای دیگری هم وجود دارد که به آنها ترکیبی میگویند.
البته ذکر این نکته ضروری است که در کشور ما تأمین مالی از طریق بازار سرمایه بیشتر به وسیله ابزارهای مالی اسلامی (صکوک) انجام میشود که انواع مختلفی دارد. از جمله این اوراق میتوان به صکوک اجاره، مرابحه، منفعت، سفارش ساخت، خرید دین، مضاربه و... اشاره کرد. این در حالی است که بازار سرمایه محل مناسب سرمایهگذاری برای افرادی است که پسانداز مازاد دارند. افراد میتوانند با هدف پوشش در برابر تورم وارد این بازار شوند. این بازار ابزار مناسبی برای حفظ قدرت خرید است. از طرف دیگر کسانی که نیازمند منابع مالی هستند شامل افراد، شرکتها و... میتوانند منابع مالی خود را از بورس به دست بیاورند. بازار سرمایه این فرصت را فراهم میکند که شرکتها با فروش سهام خود، سهامداران جدید به شرکت وارد و برای تکمیل طرحهای توسعهای و پروژههای خود تأمین مالی
انجام دهند.
با توجه به این آمار و ارقام سؤالی مطرح میشود مبنی بر اینکه برای افزایش نقش بازار سرمایه در تأمین مالی اقتصاد کشور چه اقداماتی باید انجام داد؟ بر این اساس در وهله اول باید زمان فرایند اداری تأمین مالی و صدور مجوزها از طریق بازار سرمایه کاهش یابد. در حال حاضر بسیاری از شرکتها از فرایند طولانی و زمانبر تأمین مالی از طریق بازار سرمایه گلایه دارند و سازمان بورس باید راهکار عملی و جدیتری در این باره به کار گیرد. افزایش سرعت صدور مجوزها و تأیید از سوی این سازمان میتواند منجر به تزریق منابع مالی بیشتری به بخش تولید شود. ضمن اینکه بهزعم کارشناسان وظیفه اصلی بازار سرمایه تسهیل فرایند تأمین مالی برای شرکتهای بزرگ است که کارکرد آنها در اقتصاد مشخص و تعریف شده است، در نتیجه صدور مجوز تأمین مالی برای این شرکتها باید با سهولت بیشتری انجام شود.
در مرحله دوم باید مقامات بازار سرمایه باید اقدامات جدیتری را برای آشنا کردن فعالان اقتصادی بهویژه مدیران بنگاههای تولیدی با ابزارها و نهادهای مالی بازار سرمایه آغاز کنند. در حال حاضر در زمینه معرفی فرصتهای تأمین مالی بازار سرمایه به فعالان اقتصادی، کمکاری صورت گرفته و بخش عمده تأمین مالی بازار سرمایه، صرف تجهیز مالی بیرونی میشود. در واقع بنگاههای تولیدی چندان با مکانیسمهای تأمین مالی از بازار سرمایه آشنا نیستند. در این زمینه باید فرصتهای پیشرو به بنگاههای تولیدی معرفی شود. بر این اساس لازم است روشهای تأمین مالی بازار سرمایه از طریق برگزاری همایشها، جشنوارهها و کنفرانسهای سالانه و فصلی به مدیران بنگاههای اقتصادی معرفی شود. دراین باره حتی تأسیس بورسهای جدید محلی میتواند راهگشا باشد، چراکه توسعه بورسهای منطقهای میتواند منجر به آشنایی فعالان اقتصادی در سراسر ایران با کارکردهای بازار
سرمایه شود.
نقش کمرنگ بورس در بخش تولید
سید احسان خاندوزی وزیر امور اقتصادی و دارایی با تأکید بر اینکه یکی از مهمترین ارکان تأمین مالی در اقتصاد کشورها بازار سرمایه است، گفت: «متأسفانه از نظر تاریخی این نقش در کشور ما ضعیف بوده و این بازار سهم کمی در اقتصاد ملی دارد. یکی از امیدواریهای جدی دولت در سال 1402 این است که از ظرفیت بازار سرمایه برای تأمین مالی بخشهای واقعی اقتصاد استفاده
کند.»
او ادامه داد: «در این راستا درخواستهای خوبی از سمت شرکتهای معتبر بورسی ارائه شده است. به رئیس سازمان بورس هم سفارش کردهام که این درخواستها با سرعت بیشتری بررسی شود. در زمینه پیوستن به بازار عرضه اولیه و بزرگتر شدن خانواده شرکتهای بورسی، سال گذشته و سال جاری تقاضاهای خوبی وجود داشته است.» وزیر امور اقتصاد و دارایی ابراز امیدواری کرد که بازار سرمایه در سال جاری به جهت هدف، کارایی، نقدشوندگی و سلامت در بازار و همچنین نسبت بازار و اقتصاد ملی و بهره بردن بخشهای تولیدی از ظرفیت انتشار اوراق بدهی سالی درخشانتر از گذشته داشته باشد.»
روشهای تأمین مالی از طریق بورس
ابزارهای متنوعی در بازار سرمایه برای تأمین مالی وجود دارد که به طور کلی به دو نوع تقسیم میشود؛ ابزارهای مبتنی بر شراکت و ابزارهای مبتنی بر بدهی یا استقراض. در این زمینه یک شرکت میتواند برای تأمین منابع مالی مورد نیازش اشخاص را در عواید آتی شریک کند و یا اینکه میتواند استقراض کند و با نرخ سود مورد انتظار تأمین سرمایه انجام دهد. بنابراین در روش اول شرکتها میتوانند به بورس بیایند و سهمشان را در بازار بفروشند و افزایش سرمایه دهند و سهامدار جدید بیاورند. شرکتها نیازمند دستیابی به منابع عظیمی هستند، آنها میتوانند سهم بفروشند و طرح توسعهای اجرا کنند. نوع دوم روش بدهی است که در آن شرکت سهامدار جدید نمیگیرد. این روش شبیه وام است. یعنی بر اساس عقود اسلامی مثل صکوک مرابحه، اجاره و... تأمین مالی صورت میگیرد.
در این روش باید نرخ سود ثابتی پرداخت شود که نشأت گرفته از نرخ بانکی است. روشهای دیگری هم وجود دارد که به آنها ترکیبی میگویند.
البته ذکر این نکته ضروری است که در کشور ما تأمین مالی از طریق بازار سرمایه بیشتر به وسیله ابزارهای مالی اسلامی (صکوک) انجام میشود که انواع مختلفی دارد. از جمله این اوراق میتوان به صکوک اجاره، مرابحه، منفعت، سفارش ساخت، خرید دین، مضاربه و... اشاره کرد. این در حالی است که بازار سرمایه محل مناسب سرمایهگذاری برای افرادی است که پسانداز مازاد دارند. افراد میتوانند با هدف پوشش در برابر تورم وارد این بازار شوند. این بازار ابزار مناسبی برای حفظ قدرت خرید است. از طرف دیگر کسانی که نیازمند منابع مالی هستند شامل افراد، شرکتها و... میتوانند منابع مالی خود را از بورس به دست بیاورند. بازار سرمایه این فرصت را فراهم میکند که شرکتها با فروش سهام خود، سهامداران جدید به شرکت وارد و برای تکمیل طرحهای توسعهای و پروژههای خود تأمین مالی
انجام دهند.
ارسال دیدگاه