
عبور از پیچ و خم های کارگروهی
دنیای کسبوکار پویای امروزی در چرخه رقابتی شدیدی قرار دارد؛ فضایی که بشدت در حال تغییر و پیشرفت بوده و عبور از تعارضها و هنجارهای متعدد در این عرصه، برای بقا و حفظ کیفیت و عقب نماندن از سایر رقبا امری حیاتی است. در این میان، باید بیش از هر چیز به این موضوع واقف باشیم که در این فضای رقابتی با اتکا به توانایی یک فرد نمیتوان کار چندانی پیش برد و نتایج شگفتانگیز رقم زد. پس آنچه باید فراگرفت این است که چگونه در حالتی استاندارد، به صورت تیمی کار کنیم و با به حداقل رساندن تعارضهایی که کار گروهی اغلب به همراه دارد، بهترین عملکرد را داشته باشیم.
پرتو جغتایی روزنامه نگار
تعریفی بر کار گروهی
در ابتدا باید بدانیم که مفهوم «کار گروهی» چیست و یک «گروه» باید چه ویژگیهایی داشته باشد؟ در معنای عمومی «گروه کاری» از دو یا چند همکار تشکیل میشود که یکدیگر را به عنوان بخشهای متمایز میشناسند، اما در واقع به صورت کاملاً مستقل از یکدیگر و در راستای هدفی مشترک فعالیت میکنند. پس داشتن «هدف مشترک» ویژگی اصلی و نخست یک گروه کاری به شمار میرود. حال که با مفهوم ابتدایی این ساختار آشنا شدیم، وقت آن رسیده که به سراغ راهکارهایی برویم که در مسیر بهترین بازدهی ممکن توسط گروه، به کسبوکار ما کمک کند.
گام نخست؛ برقراری تعامل بین اعضا
کار تیمی در هر سازمان و کسبوکار به علت طبیعتاش، ممکن است گاهی با مشکلاتی مواجه شود. یکی از شایعترین مشکلات در این عرصه، عدم تعامل و اختلافنظرهایی است که ممکن است بین اعضای یک گروه ایجاد شود و شرایط را برای ادامه کار سخت کند. این قضیه میتواند تأثیر منفی بر عملکرد تیم و تواناییهای اعضای تیم برجای گذارد. در این مواقع چه باید کرد؟ احترام به نظرات و عقاید همتیمیها اصل مهمی است که توجه به آن میتواند راهگشا باشد. در این راه باید با رفتار و صحبتهای خود به همتیمیها نشان دهیم که به نظراتشان احترام گذاشته و در صورت مخالفت، بدون ایجاد تنش و در آرامش و با ادبیات صحیح نظر مخالف خود را بیان کنیم. مؤدبانه و محترمانه بودن در بیان اظهارنظر مخالف، معجزه میکند. نباید فراموش کنیم که کار کردن در تیم نیازمند مصالحه و مذاکره است. نقش مدیران در اینجا بسیار مهم است. آنها نیز باید حواسشان باشد که جانب انصاف را رعایت کنند و نکاتی را مدنظر داشته باشند. برای مثال؛ اگر قرار است همه اعضا نظراتشان را بیان کنند، زمان یکسان برای صحبت کردن داشته و بیان عقایدشان، چاشنی توهین به اعضای دیگر را نداشته باشد. ممکن است گاهی مباحثهها به درگیری، تنش و بالا رفتن صدای طرفین منجر شود. در این شرایط بهترین کار این است که از ادامه بحث صرفنظر کرده و حلوفصل معضل بهوجود آمده را به زمانی دیگر و در فضایی آرام موکول کنیم. نتیجه این است که وقتی تیمها رفتار ارتباطی خود را در طول زمان ترسیم میکنند و سپس با اعمال تغییراتی آن رفتار را به رفتار تیم ایدهآل نزدیک میکنند، عملکردشان به میزان قابل توجهی بهبود مییابد.
ویژگیهای مشترک تیمهای موفق
صرفنظر از نوع تیم و اهداف آن، الگوی مشترکی وجود دارد که اغلب تیمهای موفق به آن پایبند هستند. در این بین چند ویژگی تعیینکننده مشترک بین تیمهای موفق و ایدهآل وجود دارد. اول اینکه تمام اعضای تیم تقریبا به یک اندازه صحبت میکنند، گوش میدهند و مشارکتی کوتاه و مطلوب دارند. اعضا به طور مستقیم با هم در ارتباط هستند؛ نه صرفاً از طریق رهبر تیم. آنها در فواصل معین به نوبت استراحت میکنند، با انرژی زیاد و برای کاوش تیم را ترک میکنند و با اطلاعات کافی به گروه بازمیگردند. این دادهها و ویژگیها بر واقعیت شگفتانگیزی مهر تأیید میزنند و آن این است که استعداد و استدلال فردی به مراتب کمتر از آنچه انتظار میرود، در موفقیت تیم نقش دارند. بهترین شیوه برای ایجاد یک تیم فوقالعاده این نیست که افراد را بر مبنای هوش یا دستاوردهای فردیشان انتخاب کنیم بلکه باید به نحوه ارتباط برقرار کردن توجه کرده و تیم را به گونهای ایجاد و رهبری کنیم که از الگوهای ارتباطی موفق پیروی کنند.
تماشاگر مطلق نباشید
همواره به این نکته توجه داشته باشیم که «کار تیمی» بدین معناست که ما میتوانیم با وجود اختلافنظرها در کنار یکدیگر کار کنیم. اولین رویکرد پیشرفت، چراغی است که باید توسط تیم هدایت شود. قطعاً همه در یک گروه وظیفهای برای انجام داریم و باید آن را به خوبی به سر منزل مقصود رسانیم، اما نباید تنها نشست و تلاش اعضای تیم را تماشا کرد. تماشای مبارزه آنها تأخیر ایجاد میکند و زمان غیرمولد را افزایش میدهد. مهم این است که هوشیاری در سراسر تیم جریان داشته باشد و ذهنیتی در جهت حرکت و روانی کارها تدوین شود. تیم را فعال نگه دارید، به وقت و زمان کارکنان خود توجه داشته باشید و فعالیتهای غیرمولد را به حداقل رسانید. اما گاهی شرایط پیچیدهتر از آن به نظر میرسد که بتوانید راهحل اختلافات و گره کار را پیدا کنید. برای رؤیارویی با این موقعیتها باید از قبل مطالعه و بررسی کنید و آمادگی لازم را کسب کنید.
شوق یادگیری را تقویت کنید
نکته مهم دیگر این است شوق به یادگیری چیزهای جدید باید در میان اعضا وجود داشته باشد، این شوق باید به نحوی تزریق شود. اکثر ما دوست داریم موضوعات جدیدی یاد بگیریم و مهارتهای جدیدی را خودمان ایجاد کنیم. این احساس کشف چیزهای ناشناخته در درون همه ما وجود دارد؛ فقط نیاز به یک جرقه دارد. حالا به این فکر کنید اگر تمام اعضای مجموعه به فکر یادگیری و کشف چیزهای ناشناخته باشند چه اتفاقی میافتد؟ ایدههای تازه به وجود میآیند. ساختارهای جدید ایجاد میشوند و کسبوکار در مسیر رشد و پیشرفت قرار میگیرد. احتمالاً فکر میکنید کارگاههای آموزشی میتوانند در این زمینه موفق عمل کنند. اما کارگاه این حس کشف کردن را ندارد. بیشتر شبیه یک کار اجباری است، اما وقتی این حس کشف و یادگیری را به اعضای مجموعه تزریق کنید خود اعضا، حتی در زمان غیرکاری سعی میکنند مهارتهایشان را ارتقا دهند، یاد بگیرند و رشد کنند. توجه به تمامی این نکات منجر به ایجاد یک کار تیمی ایدهآل خواهد شد؛ تیمی که مملو از انرژی، خلاقیت و تعهدی مشترک برای پیشی گرفتن از سایر تیمهاست.
در ابتدا باید بدانیم که مفهوم «کار گروهی» چیست و یک «گروه» باید چه ویژگیهایی داشته باشد؟ در معنای عمومی «گروه کاری» از دو یا چند همکار تشکیل میشود که یکدیگر را به عنوان بخشهای متمایز میشناسند، اما در واقع به صورت کاملاً مستقل از یکدیگر و در راستای هدفی مشترک فعالیت میکنند. پس داشتن «هدف مشترک» ویژگی اصلی و نخست یک گروه کاری به شمار میرود. حال که با مفهوم ابتدایی این ساختار آشنا شدیم، وقت آن رسیده که به سراغ راهکارهایی برویم که در مسیر بهترین بازدهی ممکن توسط گروه، به کسبوکار ما کمک کند.
گام نخست؛ برقراری تعامل بین اعضا
کار تیمی در هر سازمان و کسبوکار به علت طبیعتاش، ممکن است گاهی با مشکلاتی مواجه شود. یکی از شایعترین مشکلات در این عرصه، عدم تعامل و اختلافنظرهایی است که ممکن است بین اعضای یک گروه ایجاد شود و شرایط را برای ادامه کار سخت کند. این قضیه میتواند تأثیر منفی بر عملکرد تیم و تواناییهای اعضای تیم برجای گذارد. در این مواقع چه باید کرد؟ احترام به نظرات و عقاید همتیمیها اصل مهمی است که توجه به آن میتواند راهگشا باشد. در این راه باید با رفتار و صحبتهای خود به همتیمیها نشان دهیم که به نظراتشان احترام گذاشته و در صورت مخالفت، بدون ایجاد تنش و در آرامش و با ادبیات صحیح نظر مخالف خود را بیان کنیم. مؤدبانه و محترمانه بودن در بیان اظهارنظر مخالف، معجزه میکند. نباید فراموش کنیم که کار کردن در تیم نیازمند مصالحه و مذاکره است. نقش مدیران در اینجا بسیار مهم است. آنها نیز باید حواسشان باشد که جانب انصاف را رعایت کنند و نکاتی را مدنظر داشته باشند. برای مثال؛ اگر قرار است همه اعضا نظراتشان را بیان کنند، زمان یکسان برای صحبت کردن داشته و بیان عقایدشان، چاشنی توهین به اعضای دیگر را نداشته باشد. ممکن است گاهی مباحثهها به درگیری، تنش و بالا رفتن صدای طرفین منجر شود. در این شرایط بهترین کار این است که از ادامه بحث صرفنظر کرده و حلوفصل معضل بهوجود آمده را به زمانی دیگر و در فضایی آرام موکول کنیم. نتیجه این است که وقتی تیمها رفتار ارتباطی خود را در طول زمان ترسیم میکنند و سپس با اعمال تغییراتی آن رفتار را به رفتار تیم ایدهآل نزدیک میکنند، عملکردشان به میزان قابل توجهی بهبود مییابد.
ویژگیهای مشترک تیمهای موفق
صرفنظر از نوع تیم و اهداف آن، الگوی مشترکی وجود دارد که اغلب تیمهای موفق به آن پایبند هستند. در این بین چند ویژگی تعیینکننده مشترک بین تیمهای موفق و ایدهآل وجود دارد. اول اینکه تمام اعضای تیم تقریبا به یک اندازه صحبت میکنند، گوش میدهند و مشارکتی کوتاه و مطلوب دارند. اعضا به طور مستقیم با هم در ارتباط هستند؛ نه صرفاً از طریق رهبر تیم. آنها در فواصل معین به نوبت استراحت میکنند، با انرژی زیاد و برای کاوش تیم را ترک میکنند و با اطلاعات کافی به گروه بازمیگردند. این دادهها و ویژگیها بر واقعیت شگفتانگیزی مهر تأیید میزنند و آن این است که استعداد و استدلال فردی به مراتب کمتر از آنچه انتظار میرود، در موفقیت تیم نقش دارند. بهترین شیوه برای ایجاد یک تیم فوقالعاده این نیست که افراد را بر مبنای هوش یا دستاوردهای فردیشان انتخاب کنیم بلکه باید به نحوه ارتباط برقرار کردن توجه کرده و تیم را به گونهای ایجاد و رهبری کنیم که از الگوهای ارتباطی موفق پیروی کنند.
تماشاگر مطلق نباشید
همواره به این نکته توجه داشته باشیم که «کار تیمی» بدین معناست که ما میتوانیم با وجود اختلافنظرها در کنار یکدیگر کار کنیم. اولین رویکرد پیشرفت، چراغی است که باید توسط تیم هدایت شود. قطعاً همه در یک گروه وظیفهای برای انجام داریم و باید آن را به خوبی به سر منزل مقصود رسانیم، اما نباید تنها نشست و تلاش اعضای تیم را تماشا کرد. تماشای مبارزه آنها تأخیر ایجاد میکند و زمان غیرمولد را افزایش میدهد. مهم این است که هوشیاری در سراسر تیم جریان داشته باشد و ذهنیتی در جهت حرکت و روانی کارها تدوین شود. تیم را فعال نگه دارید، به وقت و زمان کارکنان خود توجه داشته باشید و فعالیتهای غیرمولد را به حداقل رسانید. اما گاهی شرایط پیچیدهتر از آن به نظر میرسد که بتوانید راهحل اختلافات و گره کار را پیدا کنید. برای رؤیارویی با این موقعیتها باید از قبل مطالعه و بررسی کنید و آمادگی لازم را کسب کنید.
شوق یادگیری را تقویت کنید
نکته مهم دیگر این است شوق به یادگیری چیزهای جدید باید در میان اعضا وجود داشته باشد، این شوق باید به نحوی تزریق شود. اکثر ما دوست داریم موضوعات جدیدی یاد بگیریم و مهارتهای جدیدی را خودمان ایجاد کنیم. این احساس کشف چیزهای ناشناخته در درون همه ما وجود دارد؛ فقط نیاز به یک جرقه دارد. حالا به این فکر کنید اگر تمام اعضای مجموعه به فکر یادگیری و کشف چیزهای ناشناخته باشند چه اتفاقی میافتد؟ ایدههای تازه به وجود میآیند. ساختارهای جدید ایجاد میشوند و کسبوکار در مسیر رشد و پیشرفت قرار میگیرد. احتمالاً فکر میکنید کارگاههای آموزشی میتوانند در این زمینه موفق عمل کنند. اما کارگاه این حس کشف کردن را ندارد. بیشتر شبیه یک کار اجباری است، اما وقتی این حس کشف و یادگیری را به اعضای مجموعه تزریق کنید خود اعضا، حتی در زمان غیرکاری سعی میکنند مهارتهایشان را ارتقا دهند، یاد بگیرند و رشد کنند. توجه به تمامی این نکات منجر به ایجاد یک کار تیمی ایدهآل خواهد شد؛ تیمی که مملو از انرژی، خلاقیت و تعهدی مشترک برای پیشی گرفتن از سایر تیمهاست.
ارسال دیدگاه