
ضرورت آموزش تعاون در مقاطع پایه و دانشگاه
امانالله قراییمقدم جامعهشناس
در دهههای گذشته دروس مربوط به تعاون در دانشکده علوم اجتماعی تدریس و دانشکدهای نیز به نام تعاون و امور اجتماعی در تهران فعالیت داشت؛ اما به مرور زمان با تغییر رویکردها، حذف آموزش این حوزه در مراکز دانشگاهی صورت گرفت.
از آنجا که اشاعه دروس مربوط به تعاون در مراکز آموزش عالی و در قالب رشته دانشگاهی، موجب تربیت افراد دانشآموخته با دانش این حوزه میشود، ایجاد و گسترش ارائه دروس حوزه تعاون در مقاطع تحصیلی متوسطه نیز بستر تربیت افراد آشنا و مسلط به تعاون را فراهم میکند.
جامعهشناسان و کارشناسان حوزههای آموزش، مهارت، تعاون و اساتید برجسته دانشگاه در حوزه اقتصاد باید با دیدگاه جامع در حوزه تعاون، تأثیرگذاری توسعهاین بخش از اقتصاد را در دروس این رشته نشان دهند.
با تأکید بر اثربخشی حضور فعال تعاون در تمام ارکان جامعه، تدوین و توسعه ارائه دانش این حوزه در مراکز دانشآموزی و دانشجویی، موجب تحقق سهم واقعی آن در حوزه آموزش عالی خواهد شد.
البته یک گام پیش از مدرسه و دانشگاه، اشاعه مزایای گسترش تعاون از درون خانواده امکان اجرایی شدن دارد. این روند با ایجاد احساس مسئولیت در افراد، پیشزمینه فراگیری این دانش در سطوح مختلف تحصیلی را فراهم میکند. با این امکان، گسترش آموزشهای حوزه تعاون در مدارس و دانشگاهها در عرصههای اجتماعی، اقتصادی و اشتغال اثرگذار خواهد بود.
در این راستا، توسعه ساخت برنامههای آموزشی حوزه تعاون و ترویج این مهم از طریق رسانههای دیداری، شنیداری، نوشتاری و فضای مجازی، بستر ایجاد و گسترش ارائه مسأله تعاون در مراکز علمی و آموزشی را ممکن خواهد کرد.
به این واسطه و با توجه به تقسیمبندی آموزش و پرورش به دو بخش خاص به مفهوم ارائه آموزش در مدارس و عام به معنای آموزشهای جامعهمحور، اهمیت ارائه دروس تعاون در مراکز علمی بیشتر روشن میشود.
البته در کنار آموزش این رشته در مدارس و دانشگاهها، آموزش مسأله تعاون میبایست در متن جامعه و در سطح شهرها قابل نمایش باشد. در این شرایط است که راهاندازی و تدوین رشته مذکور و گسترش بهرهمندی دانشجویان از مزایای دانش مرتبط با این حوزه، زمینه توسعهاین بخش و اثرگذاری آن بر اقتصاد و اشتغال را فراهم میکند.
طی کردن این روند، بستر وظیفهمداری و مسئولیتپذیری در جامعه را مهیا میکند و به دنبال آن، حضور فعالانه افراد آگاه از حوزه تعاون موجب توسعه فرهنگ آن و اثرگذاری بر اقتصاد میشود.
تعاون در واقع با جلب مشارکت عمومی در امور اقتصادی، اجتماعی، صنعتی، کشاورزی و بهداشتی، نقشآفرینی مؤثری در هریک از این بخشها دارد.
با توجه به سوابق و اعتبار مسأله تعاون در تاریخ عمومی، فرهنگ و دین ما، اجرای عملی آن در فرهنگ روستایی و در بخش کشاورزی تأثیرات گستردهای در حفظ این فرهنگ در قالب پیشینه تاریخی کشور دارد.
پیش از این در دهههای گذشته، تعاون حتی در حل منازعات و دعاوی بین افراد جامعه قابل مشاهده و اثرگذار بود، این مسأله نیز مانند دیگر زمینههای تاریخی آن در کشور، امکان توسعه از طریق آموزش را مهیا میکند.
بر اساس تعاریف جامعهشناسان، گروهی از افراد که در یاوری با یکدیگر در حال زندگی هستند، جامعه محسوب میشود و نقش تعاون در این تعریف بسیار مهم جلوه کرده است.
اکنون سهم بالایی از اقتصاد، تولید، اشتغال و سرمایهگذاری کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه در اختیار بخش تعاون و فعالان و شاغلان این حوزه است. این وضعیت، الزام توسعه مهارت و دانش تعاون را از طریق آموزشهای پایه و دانشگاه را روشن میکند.
از آنجا که اشاعه دروس مربوط به تعاون در مراکز آموزش عالی و در قالب رشته دانشگاهی، موجب تربیت افراد دانشآموخته با دانش این حوزه میشود، ایجاد و گسترش ارائه دروس حوزه تعاون در مقاطع تحصیلی متوسطه نیز بستر تربیت افراد آشنا و مسلط به تعاون را فراهم میکند.
جامعهشناسان و کارشناسان حوزههای آموزش، مهارت، تعاون و اساتید برجسته دانشگاه در حوزه اقتصاد باید با دیدگاه جامع در حوزه تعاون، تأثیرگذاری توسعهاین بخش از اقتصاد را در دروس این رشته نشان دهند.
با تأکید بر اثربخشی حضور فعال تعاون در تمام ارکان جامعه، تدوین و توسعه ارائه دانش این حوزه در مراکز دانشآموزی و دانشجویی، موجب تحقق سهم واقعی آن در حوزه آموزش عالی خواهد شد.
البته یک گام پیش از مدرسه و دانشگاه، اشاعه مزایای گسترش تعاون از درون خانواده امکان اجرایی شدن دارد. این روند با ایجاد احساس مسئولیت در افراد، پیشزمینه فراگیری این دانش در سطوح مختلف تحصیلی را فراهم میکند. با این امکان، گسترش آموزشهای حوزه تعاون در مدارس و دانشگاهها در عرصههای اجتماعی، اقتصادی و اشتغال اثرگذار خواهد بود.
در این راستا، توسعه ساخت برنامههای آموزشی حوزه تعاون و ترویج این مهم از طریق رسانههای دیداری، شنیداری، نوشتاری و فضای مجازی، بستر ایجاد و گسترش ارائه مسأله تعاون در مراکز علمی و آموزشی را ممکن خواهد کرد.
به این واسطه و با توجه به تقسیمبندی آموزش و پرورش به دو بخش خاص به مفهوم ارائه آموزش در مدارس و عام به معنای آموزشهای جامعهمحور، اهمیت ارائه دروس تعاون در مراکز علمی بیشتر روشن میشود.
البته در کنار آموزش این رشته در مدارس و دانشگاهها، آموزش مسأله تعاون میبایست در متن جامعه و در سطح شهرها قابل نمایش باشد. در این شرایط است که راهاندازی و تدوین رشته مذکور و گسترش بهرهمندی دانشجویان از مزایای دانش مرتبط با این حوزه، زمینه توسعهاین بخش و اثرگذاری آن بر اقتصاد و اشتغال را فراهم میکند.
طی کردن این روند، بستر وظیفهمداری و مسئولیتپذیری در جامعه را مهیا میکند و به دنبال آن، حضور فعالانه افراد آگاه از حوزه تعاون موجب توسعه فرهنگ آن و اثرگذاری بر اقتصاد میشود.
تعاون در واقع با جلب مشارکت عمومی در امور اقتصادی، اجتماعی، صنعتی، کشاورزی و بهداشتی، نقشآفرینی مؤثری در هریک از این بخشها دارد.
با توجه به سوابق و اعتبار مسأله تعاون در تاریخ عمومی، فرهنگ و دین ما، اجرای عملی آن در فرهنگ روستایی و در بخش کشاورزی تأثیرات گستردهای در حفظ این فرهنگ در قالب پیشینه تاریخی کشور دارد.
پیش از این در دهههای گذشته، تعاون حتی در حل منازعات و دعاوی بین افراد جامعه قابل مشاهده و اثرگذار بود، این مسأله نیز مانند دیگر زمینههای تاریخی آن در کشور، امکان توسعه از طریق آموزش را مهیا میکند.
بر اساس تعاریف جامعهشناسان، گروهی از افراد که در یاوری با یکدیگر در حال زندگی هستند، جامعه محسوب میشود و نقش تعاون در این تعریف بسیار مهم جلوه کرده است.
اکنون سهم بالایی از اقتصاد، تولید، اشتغال و سرمایهگذاری کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه در اختیار بخش تعاون و فعالان و شاغلان این حوزه است. این وضعیت، الزام توسعه مهارت و دانش تعاون را از طریق آموزشهای پایه و دانشگاه را روشن میکند.
ارسال دیدگاه