
عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی مطرح کرد
پیچوخمهای ساماندهی صندوقهای بازنشستگی
وجود صندوقهای گوناگون بازنشستگی، استقرار نظام نقش رفاهی مناسب و عدالتمحور در کشور را با اخلال مواجه کرده است. کسری صندوقهای بازنشستگی همچون استخوانی در گلوی اقتصاد کشور گیر کرده و همه نگران تبعات به تعویق افتادن راهکارهای حل این عارضه هستند. صندوقهای بازنشستگی با توجه به کسریهایی که دارند، نمیتوانند آنگونه که باید به بازنشستگان خدمات ارائه دهند، به همین خاطر مقام معظم رهبری با ابلاغ سیاستهای کلی تأمیناجتماعی در ابتدای امسال به مسئولان گوشزد کرد که باید برای حل این مشکل و بهبود شرایط در آینده چارهای بیندیشند. آنطور که نرگس اکبرپور روشن عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی میگوید «قوانین حاکم بر 18 صندوق بازنشستگی موجود در کشور متفاوت بوده و همین مسأله، ساماندهی این صندوقها را دچار مشکل میکند.» او به پیچیدگیهای حاکم بر سیاستگذاری برای نظم بخشیدن به مسائل صندوقهای بازنشستگی اشاره میکند. اکبرپور روشن مقاومت ذینفعان و اقتصاد سیاسی حاکم بر کشور را عامل مؤثری در برنامهریزی برای صندوقها معرفی کرده و بر این باور است که قدرت لابی و چانهزنی ذینفعان هر صندوق و مباحث مرتبط با اقتصاد سیاسی در تصمیمسازی برای این مجموعهها اثرگذار است. به اعتقاد وی، قبل از هر اقدامی برای مرتبسازی این ساختارها، باید مطالعات منسجمی درباره شرایط صندوقهای بازنشستگی انجام شود. باید مباحثی مانند سود و زیان این صندوقها، خدماتی که به افراد تحت پوشش خود ارائه میدهند و مسائلی از این دست با دقت مورد بررسی قرار گیرند. بعد از این مرحله، یکسانسازی قوانین ضرورتی است که نباید آن را از نظر دور داشت. اگر میخواهید بدانید چرا ما نیازمند ساماندهی صندوقهای بازنشستگی هستیم و چگونه میتوان این سیاست را عملیاتی کرد، گفتوگوی نرگس اکبرپور روشن معاون سابق مؤسسه عالی پژوهش سازمان تأمیناجتماعی را دنبال کنید.
لیلا مرگن
در کشور 18 صندوق بازنشستگی داریم. منظورم صندوقهای مستمری به معنای (Pension) است. هر یک از این صندوقها قواعد، ویژگیها و مشمولان خاص خود را دارند و به این دلیل که شرایط بین صندوقها یکسان نیست، نوعی تبعیض بین مشمولان آنها ایجاد میشود. ممکن است یکسری شرایط در برخی صندوقها برای بازنشستگان سخاوتمندانهتر باشد اما در بعضی صندوقها اینگونه نباشد و گروههای ویژهای در صندوقهای خاصی که به آنها صندوقهای شغلی گفته میشود، تحت پوشش قرار گیرند. در این موارد اصطلاحاً گفته میشود که مشمولان خامهگیری میشوند و آنهایی که سطح درآمد بالاتری دارند، در این صندوقهای خاص تحت پوشش قرار میگیرند، اما حداقلبگیرها و افرادی که درآمد کمتری دارند در صندوقهای بزرگتر تحت پوشش خدمات بیمهای هستند. بنابراین نقش بازتوزیعی که انتظار میرود توسط بیمههای اجتماعی ارائه شود، ایفا نخواهد شد. آنهایی که پولدارتر هستند در صندوقهای خاص تحت پوشش قرار میگیرند و طبیعتاً منافع این صندوقها عایدشان میشود، اما این منافع به گروههای کمدرآمد نمیرسد.
نکته دیگری که وجود دارد، بحث همپوشانیها است. احتمال دارد یکسری مزایا و منافع از طریق چند صندوق به یک فرد برسد. بحث انتقال صندوقها پیچیدگیهای خود را دارد. برای تصمیمسازی در این رابطه ضرورت دارد برای کل کشور اطلاعات بیمهای افراد را به صورت منسجم داشته باشیم تا بتوانیم بعدها به هدف بزرگتر خود؛ یعنی تشکیل پایگاه اطلاعات رفاه ایرانیان برسیم. با توجه به شرایط فعلی این ضرورت ایجاد شد که یک ساماندهی در وضعیت صندوقهای بازنشستگی اتفاق افتد، بویژه از زمانی که بحث استقرار نظام تأمیناجتماعی چندلایه مطرح شد، این ضرورت بیشتر هم شده است. در نظام اجتماعی چند لایه، لایه دوم؛ لایه بیمهای است که سطوح مختلفی دارد. برای آنکه این سطوح تأمین شود، نیازمند داریم صندوقهای بازنشستگی سامان یابند.
به نظر شما این ساماندهی به چه شکل باید اجرایی شود؟
برای اینکه ساماندهی انجام شود، طرحهای مختلفی مطرح شده است. برخی معتقدند صندوقها به همین شکل باقی بمانند و فقط بین آنها تقسیم کار صورت گیرد. برخی میگویند صندوقها باید ادغام شوند. بحث تجمیع این صندوقها هم مطرح است. ادغام انواع مختلفی دارد. مثلاً اگر دو طرح با هم ادغام شد، آیا باید طرح کوچکتر را کلاً منحل کنیم یا اینکه طرح کوچکتر به همان صورت باقی بماند و فقط اداره آن را به صندوق بزرگتر محول کنند. یا اینکه کدام صندوقها باید با هم ادغام شود. اصلاً چند صندوق کلی باید در کشور داشته باشیم. کارشناسان حالتهای مختلفی برای ساماندهی متصور هستند و بحث درباره آن مفصل است؛ بخصوص اینکه صندوقهای بازنشستگی ذینفعان مختلفی هم دارند.
بحث اقتصاد سیاسی این قضیه خیلی مهم است. نحوه اجرای چنین تصمیمی بستگی به این موضوع دارد که قدرت چانهزنی کدام گروه بیشتر باشد تا بتوان یک سناریوی محتملی را نوشت، اما تا جایی که میدانم هنوز سناریوی مورد قبول همه وجود ندارد و به همین خاطر انجام ساماندهی، بسیار پیچیده است.
در صحبتهای خود اشاره کردید که هر صندوق شرایط متفاوتی از نظر ارائه خدمات دارد و قوانین حاکم بر آنها کاملاً متفاوت است. آیا در زمان ادغام، این تفاوتها میتواند مشکلساز باشد؟
قبل از اینکه ادغام انجام شود، باید قواعد همسان شوند. البته این مسأله بستگی به رویکرد سیاستگذار دارد.