
بررسی وضعیت 3 قاره از لحاظ ایمنی کار
هرچند سازمانهای بینالمللی؛ به ویژه سازمان بینالمللی کار و نهادهای ملی در دهههای گذشته تلاشهای بسیاری برای تصویب و اجرای قوانین تضمینکننده بهداشت و ایمنی در محیط کار انجام دادهاند و این امر به بهبود شرایط کار در بیشتر کشورها منجر شده اما رعایت این استانداردها در تمامی قارهها و کشورها یکسان نیست. به طور کلی کشورهای توسعهیافته صنعتی به دلیل تکامل شیوههای تولید و همچنین صنعتی شدن در زمان طولانی، عمدتاً دارای استانداردهای بالاتری در محیطهای کاری هستند.
آفریقا:
در آفریقای جنوبی پروژه ملی حذف سیلیکوز در سالهای اخیر اجرا شد. اکنون طبق گزارش سازمان بینالمللی کار، آفریقای جنوبی بیشترین خدمات بهداشتی حرفهای را در میان سایر کشورهای آفریقایی دارا و در حال بررسی تمام خطرات شغلی در زمینههای مختلف شیمیایی، بیولوژیکی و ... است. این در حالی است که کشوری مانند اوگاندا در قاره آفریقا از نظر رعایت تمام استانداردهای جهانی در وضعیت بسیار نامناسبی به سر میبرد. همچنین سازمان جهانی کار در توسعه استانداردهای خود در آفریقای جنوبی موفقتر از سایر کشورهای آفریقایی بوده است. اجرای پروژههای مبارزه با خطرات حشرهکشها در محیط شغلی در کشور تانزانیا از نمونههای بارز در نظر گرفتن اصول بهداشت کار با توجه به خصوصیات بومی بوده که توسط سازمان جهانی کار انجام شده است.
اروپا:
کشورهایی اروپایی تا حد زیادی همگام با استانداردهای بینالمللی پیشرفت کردهاند؛ بخصوص در کشورهای اروپای غربی اجرای استانداردهای بینالمللی در سطوح بالا قابل مشاهده است. بیشترین خطرات شغلی که کارکنان اروپایی را تهدید میکند ناشی از آزبست، مواد شیمیایی، صدا و استرس است و حوادث و سوانح ناشی از کار سالانه 600 میلیارد دلار زیانهای اقتصادی بر کشورهای اروپایی تحمیل میکند. اروپا تا حدود زیادی همگام با استانداردهای سازمان جهانی کار پیشرفت کرده؛ بخصوص در کشورهای اروپای غربی اجرایی استانداردهای سازمان جهانی کار در سطوح بالا قابل مشاهده است.
آمریکا:
آمریکای شمالی نیز توانسته استانداردهای نسبتاً مناسبی را در محیطهای کاری ایجاد نماید. در آمریکا در بیشتر ایالات استانداردهای محیط کار در سطوح نسبتاً بالایی قرار دارد و در اکتبر 2006 ، 10 ایالت آمریکا بهطور رسمی آموزش کارکنان در زمینه ایمنی و بهداشت حرفهای را تصویب کردند اما در آمریکای جنوبی وضع بهگونه دیگری است. سازمان جهانی کار مجبور است جهت همگام کردن این کشورها با استانداردها تلاش زیادی انجام دهد. به طور مثال، برزیل به عنوان پنجمین کشور وسیع دنیا شناخته میشود که اقتصاد کشاورزی-محور دارد و درصد بالایی از شاغلان آن در بخش کشاورزی فعالیت دارند. کشاورزان به دلیل وجود خطرات گسترده به ویژه در زمینه استفاده از سموم و مخاطرات طبیعی دیگر، در معرض خطر بیشتری قرار دارند و امکان نظارت بر بهداشت و ایمنی در مشاغل کشاورزی بسیار دشوارتر از بخشهای صنعت و خدمات است. هرچند تشکیل سیستم متحد سلامت در سال 1988 در برزیل گام مهمی در آغاز حمایتهای شغلی نیروی انسانی بود اما هنوز بسیاری از استانداردهای برزیل از جمله استانداردهای محیط کار قدیمی هستند و پیش از هر چیز باید این استانداردها بهروز شوند.
انعطاف در سرویسهای ایمنی و بهداشت شغلی
نگاه سنتی به بهداشت حرفهای که برگرفته از گرایشات پزشکی و درماننگر است، مداخلات سلامت و امینی محیط کار را در سطح اقدامات پس از وقوع حوادث و اندازهگیری عوامل زیانآور و برگزاری کلاسهای آموزشی بیهدف محدود میکند؛ حال آنکه خدمات بهداشت و امنیت شغلی باید مسئولیت پیشگیری از بیماریها در رابطه با کار مردم را به عهده گیرد و با برنامهریزیهای زیربنایی برای سلامت کار، آن را به سطح استاندارد در تمام سطوح جامعه هدایت کند. سرویس بهداشت شغلی باید متشکل از تمام تخصصهای علوم فنی مهندسی، بهداشتی، جامعهشناسی و روانشناسی باشد و برنامههای ارتقاء سلامت و ایمنی را از سطح سیاستگذاران جامعه و مدیران سازمانها شروع نماید. آنگاه طراحی و مهندسی، ارزیابی محیط کار، تمرکز بر نقاط خطر و کنترل آن، ارزیابی سلامتی افراد، برنامههای تغییر رفتار و جلب مشارکت کارکنان داوطلب در برنامههای ارتقاء سلامت و ایمنی، انطباق کار و محیط با افراد و کارگران، ساماندهی کمکهای اولیه و ارتقاء سلامت را به سرانجام رساند.
در آفریقای جنوبی پروژه ملی حذف سیلیکوز در سالهای اخیر اجرا شد. اکنون طبق گزارش سازمان بینالمللی کار، آفریقای جنوبی بیشترین خدمات بهداشتی حرفهای را در میان سایر کشورهای آفریقایی دارا و در حال بررسی تمام خطرات شغلی در زمینههای مختلف شیمیایی، بیولوژیکی و ... است. این در حالی است که کشوری مانند اوگاندا در قاره آفریقا از نظر رعایت تمام استانداردهای جهانی در وضعیت بسیار نامناسبی به سر میبرد. همچنین سازمان جهانی کار در توسعه استانداردهای خود در آفریقای جنوبی موفقتر از سایر کشورهای آفریقایی بوده است. اجرای پروژههای مبارزه با خطرات حشرهکشها در محیط شغلی در کشور تانزانیا از نمونههای بارز در نظر گرفتن اصول بهداشت کار با توجه به خصوصیات بومی بوده که توسط سازمان جهانی کار انجام شده است.
اروپا:
کشورهایی اروپایی تا حد زیادی همگام با استانداردهای بینالمللی پیشرفت کردهاند؛ بخصوص در کشورهای اروپای غربی اجرای استانداردهای بینالمللی در سطوح بالا قابل مشاهده است. بیشترین خطرات شغلی که کارکنان اروپایی را تهدید میکند ناشی از آزبست، مواد شیمیایی، صدا و استرس است و حوادث و سوانح ناشی از کار سالانه 600 میلیارد دلار زیانهای اقتصادی بر کشورهای اروپایی تحمیل میکند. اروپا تا حدود زیادی همگام با استانداردهای سازمان جهانی کار پیشرفت کرده؛ بخصوص در کشورهای اروپای غربی اجرایی استانداردهای سازمان جهانی کار در سطوح بالا قابل مشاهده است.
آمریکا:
آمریکای شمالی نیز توانسته استانداردهای نسبتاً مناسبی را در محیطهای کاری ایجاد نماید. در آمریکا در بیشتر ایالات استانداردهای محیط کار در سطوح نسبتاً بالایی قرار دارد و در اکتبر 2006 ، 10 ایالت آمریکا بهطور رسمی آموزش کارکنان در زمینه ایمنی و بهداشت حرفهای را تصویب کردند اما در آمریکای جنوبی وضع بهگونه دیگری است. سازمان جهانی کار مجبور است جهت همگام کردن این کشورها با استانداردها تلاش زیادی انجام دهد. به طور مثال، برزیل به عنوان پنجمین کشور وسیع دنیا شناخته میشود که اقتصاد کشاورزی-محور دارد و درصد بالایی از شاغلان آن در بخش کشاورزی فعالیت دارند. کشاورزان به دلیل وجود خطرات گسترده به ویژه در زمینه استفاده از سموم و مخاطرات طبیعی دیگر، در معرض خطر بیشتری قرار دارند و امکان نظارت بر بهداشت و ایمنی در مشاغل کشاورزی بسیار دشوارتر از بخشهای صنعت و خدمات است. هرچند تشکیل سیستم متحد سلامت در سال 1988 در برزیل گام مهمی در آغاز حمایتهای شغلی نیروی انسانی بود اما هنوز بسیاری از استانداردهای برزیل از جمله استانداردهای محیط کار قدیمی هستند و پیش از هر چیز باید این استانداردها بهروز شوند.
انعطاف در سرویسهای ایمنی و بهداشت شغلی
نگاه سنتی به بهداشت حرفهای که برگرفته از گرایشات پزشکی و درماننگر است، مداخلات سلامت و امینی محیط کار را در سطح اقدامات پس از وقوع حوادث و اندازهگیری عوامل زیانآور و برگزاری کلاسهای آموزشی بیهدف محدود میکند؛ حال آنکه خدمات بهداشت و امنیت شغلی باید مسئولیت پیشگیری از بیماریها در رابطه با کار مردم را به عهده گیرد و با برنامهریزیهای زیربنایی برای سلامت کار، آن را به سطح استاندارد در تمام سطوح جامعه هدایت کند. سرویس بهداشت شغلی باید متشکل از تمام تخصصهای علوم فنی مهندسی، بهداشتی، جامعهشناسی و روانشناسی باشد و برنامههای ارتقاء سلامت و ایمنی را از سطح سیاستگذاران جامعه و مدیران سازمانها شروع نماید. آنگاه طراحی و مهندسی، ارزیابی محیط کار، تمرکز بر نقاط خطر و کنترل آن، ارزیابی سلامتی افراد، برنامههای تغییر رفتار و جلب مشارکت کارکنان داوطلب در برنامههای ارتقاء سلامت و ایمنی، انطباق کار و محیط با افراد و کارگران، ساماندهی کمکهای اولیه و ارتقاء سلامت را به سرانجام رساند.
ارسال دیدگاه