
گزارش سازمان بینالمللی کار نشان می دهد
50 میلیون نفر در وضعیت بردگی مدرن
عدالت اجتماعی، برابری، حق انتخاب شغل، دسترسی برابر افراد به موقعیتها و خدمات عمومی از اهداف توسعه پایدار در کشورهای جهان است؛ دقیقاً در نقطه مقابل این آرمانها و اهداف، بردهداری مدرن قرار گرفته است. بردهداری مدرن به چه معناست و چگونه در جهان امروز صحبت از بردگی وجود دارد؟ ممکن است حتی بعضی با شنیدن «بردهداری مدرن» متعجب شوند و ناباورانه این پرسش به ذهنشان خطور کند «که آیا در قرن بیستویکم هنوز هم بردگی در جریان است؟»؛ نه تنها پاسخ این سوال مثبت است بلکه گزارش سازمان بینالمللی کار نشان میدهد در حال حاضر تقریباً ۵۰ میلیون نفر در سراسر جهان در وضعیت بردگی مدرن به سر میبرند. با این حال، درک بردگی در دنیای امروز پیچیدگیهای امروزی را در خود دارد. برای درک بهتر از مسأله بردهداری مدرن در این گزارش به وضعیت بردهداری در دنیای معاصر، تعاریف و مثالها، دلایل و راهحلهایی برای حل مسأله میپردازیم.
تعریف بردهداری مدرن
اصطلاح بردهداری مدرن شامل وضعیتهای مختلفی است، از جمله خرید و فروش یا قاچاق کودکان، کار اجباری کودکان و بزرگسالان، اسارت به دلیل بدهی، خدمتکاری اجباری، کودکان سرباز و افرادی که در بردگی متولد میشوند. شاید بتوان گفت صدها تعریف از بردهداری مدرن وجود دارد، وضعیتهای مختلف در نقاط متفاوت هر یک میتوانند تعریف نویی از بردگی را ایجاد کنند. مثلاً در قطر شکل متفاوتی از بردهداری مدرن برای ساخت ورزشگاههای برگزارکننده جام جهانی فوتبال در جریان بود که از نظر ویژگیها با آن نوع بردهداری که در معادن الماس آفریقا وجود دارد، متفاوت است؛ اما عنصر مشترکی در تمامی اشکال به ظاهر متفاوت بردگی مدرن وجود دارد. این عناصر مشترک مسأله استثمار و عدم آزادی است.
در کنوانسیون بینالمللی ضدبردهداری، بردهداری مدرن اینگونه تعریف میشود «زمانی که یک فرد توسط دیگران برای منافع شخصی یا تجاری مورد استثمار قرار میگیرد؛ چه فریب بخورند یا مجبور باشند، چه با زور فیزیکی و چه بدون زور، زمانی که فرد آزادی خود را از دست میدهد و کار او استثمار میشود، ما با شکلی از بردهداری مواجه هستیم». البته «استثمار» خود واژهای است که طیف وسیعی از تعاریف را دربر میگیرد. برای تنگتر کردن دایره معنایی و دقیقتر کردن واژه «استثمار» آن را اینگونه تعریف میکنیم: استفاده ناعادلانه یک طرف از طرف دیگر. استثمار نشاندهنده یک رابطه اجتماعی ناعادلانه مبتنی بر عدم تقارن قدرت یا مبادله نابرابر ارزش بین کارگران و کارفرمایان است. یعنی افراد بسیار کمتر از آنچه تولید میکنند دستمزد میگیرند و در مورد بردهداری مدرن دستمزد بسیار پایین است یا عملاً دستمزدی پرداخت نمیشود.»
وضعیت قانونی بردهداری مدرن
از آنجایی که بردهداری رسماً لغو شده و در هیچ جای دنیا به رسمیت شناخته نمیشود، این مسأله دیگر ربطی به مالکیت قانونی یک فرد توسط شخص دیگر ندارد؛ یعنی خرید و فروش برده به معنایی که در گذشته بود دیگر وجود ندارد و رایج نیست بلکه بردهداری مدرن حول کنترل و مالکیت غیرقانونی افراد است. دو تغییر اساسی و تفاوت با بردهداری قدیمی، نبود محل خرید و فروش نیروی کار برده و وجود بردگان به عنوان یک مقوله شغلی است. در حالی که آمارها نشان میدهد «بازار» نیروی کار استثمار شده در حال رونق است، این تصور که انسانها به طور هدفمند فروخته و از یک بازار خاص خریداری میشوند نیز منسوخ شده است. البته چنین معاملاتی هنوز هم رخ میدهد، اما در موارد بردهداری معاصر، افراد به روشهای مختلف در شرایطی مانند بردگی گرفتار میشوند.
از آنجا که بردهداری مدرن هیچ دستگاه ثبت و ضبط قانونی ندارد، پنهان کردن بردهها از سیستم قانون، کار سادهتری است. در گذشته هزینه حفظ سلامت برده، نسبت به خرید برده جدید سرمایهگذاری بهتری محسوب میشد و نگهداری از آنها صرفه اقتصادی بیشتری داشت، همین موضوع موجب میشد تا سیستم بردهداری به شکل یک تجارت رسمی باشد. در بردهداری مدرن، افراد با قیمت کمتر و راحتتر به دست میآیند، بنابراین وقتی استثمارگران با مشکل مواجه میشوند، جایگزینی آنها آسانتر و انکار بردگی افراد راحتتر است. به همین دلیل اشکال بردگی مدرن از نظر قانونی به راحتی قابل پیگیری نیست؛ بهویژه اینکه در بسیاری موارد فساد موجود در سیستمهای دولتی شانس بررسی موارد بردهداری معاصر را کمتر میکند.
مثالهای بردهداری مدرن
این مثالها تنها مشتی از خروار است، اما برای درک بهتر کار اجباری و بردگی مدرن چند نمونه از آنها را بررسی میکنیم؛ هرچند که موارد زیادی تقریباً در همه کشورهای جهان یافت میشود که تحت مقوله بردهداری مدرن قرار میگیرد.
بردهداری در معادن الماس، از گذشته یکی از بدنامترین اشکال بردهداری بود و امروزه نیز در جریان است. بخش مهمی از معادن الماس آفریقا که در دست تاجران یهودی اهل اراضی اشغالی قرار دارد از طریق ارتشهای خصوصی محافظت و با نیروی کار اجباری؛ بهویژه نیروی کار کودکان برده اداره میشود. کشورهایی که سطح بالایی از بردهداری کودکان در معادن الماس را دارند شامل آفریقای جنوبی، جمهوری آفریقای مرکزی، کنگو، سیرالئون، آنگولا، لیبریا، گینه و زیمباوه است. همچنین در هند نیز کودکان برده برای صیقلکاری الماس مورد استثمار قرار میگیرند.
یکی از بدترین موارد بردهداری کودکان در کشور برونئی در قلب قاره آفریقا رخ میدهد که فاقد حداقل سن کار و تحصیل اجباری برای کودکان است. در برونئی کودکان در شرایط بسیار سخت در معادن طلا کار میکنند. همچنین یکی از بالاترین موارد استفاده از کودکان در تجارت جنسی در این کشور رخ میدهد. البته این کشور طیف وسیعی از کار کودکان را شامل میشود که مثالهای آن شامل کشاورزی، کار در معدن زغالسنگ، ساخت آجر و... است.
نمونه معروف دیگر بردهداری - همانگونه که اشاره شد- در سالهای اخیر در قطر رخ داد. قطریها برای برگزاری جام جهانی احتیاج به زیرساختهای فراوانی داشتند که در این کشور وجود نداشت و نیروی کار قطر نیز قادر به ساخت چنین تجهیزاتی نبود؛ به همین دلیل از کشورهای دیگر (نپال، بنگلادش، هند، پاکستان، سریلانکا، فیلیپین و کنیا) نیروی کار به قطر وارد شد. البته این کارگران با قراردادهایی وارد قطر میشدند که به دلیل عدم آگاهی یا ندانستن زبان آنها را بدهکار میکرد و تا پایان قرارداد کاری خود مجبور به حضور در شغل خود بودند. شرایط کاری قطر برای این کارگران بسیار غیرانسانی و شامل ساعات کاری طولانی، بدون روزهای استراحت یا مرخصی، شرایط زندگی بسیار ضعیف و عدم قبول استعفا و توقیف گذرنامه این کارگران بود. در قطر برای برگزاری جام جهانی از سال ۲۰۱۲ تاکنون حدود ۶ هزار و ۵۰۰ کارگر در حین کار یا دلایل مربوط به کار تلف شدند.
بسیاری از بردگیها در دنیای امروز با یک وام آغاز میشود. به این شکل که در ابتدای قرارداد کارگر از کارفرما مبلغی پول دریافت میکند که متعهد به بازپرداخت آن میشود. اما به دلیل شرایط زندگی یا ناآگاهی از وضعیت پیشرو عملاً نمیتواند مبلغ را به کارفرما پس بدهد (نمونه معروف قطر) و مجبور است تا در این چرخه بدهی باقی بماند.
شاخصهای کار بردگی
سازمان جهانی کار، لیست تقریباً بلندی از شاخصهای کار بردگی با عنوان «شاخصهای استثمار کار» را منتشر کرده است. این شاخصها در شش گروه تقسیمبندی شدهاند. گروه اول شاخصهای بردگی با عنوان «استخدام فریبکارانه» شامل شاخصهایی مانند «فریب درباره شرایط کار»، «فریب درباره دسترسی به آموزش در حین کار»، «فریب راجع به انتقال خانواده کارگر به محل»، «فریب درباره اوراق اقامت قانونی» و چندین مورد دیگر است.
گروه دوم با نام «استخدام اجباری» شامل شاخصهایی مانند «آدمربایی، سرپرستی اجباری یا فروش قربانیان»، «مصادره اسناد»، «اجبار از طریق وام»، «انزوا، حبس یا نظارت»، «تهدید به افشای مسائل»، «تهدید به تحویل فرد به مقامات»، «تهدید افراد خانواده کارگر» و موارد دیگری است.
گروه سوم با نام «استخدام از طریق سوءاستفاده از آسیبپذیری» با شاخصهای «سوءاستفاده از باورهای مذهبی و فرهنگی»، «سوءاستفاده از وضعیت غیرقانونی کارگر»، «سوءاستفاده از وضعیت خانواده کارگر»، «عدم توانایی برنامهریزی بازگشت به مبدأ کارگر»، «دادن اطلاعات غلط درباره وضعیت قانونی کار» و موارد دیگری مشخص میشود.
گروه چهارم شاخصها با عنوان «شاخصهای استثماری» موارد «شرایط بد زندگی کارگر»، «روزهای کاری بیش از حد»، «دستمزد پایین یا عدم دستمزد»، «عدم دسترسی به آموزش»، «عدم پایبندی به قوانین کار یا قرارداد اولیه»، «عدم دسترسی به برنامههای محافظتی اجتماعی و بیمه» و «دستکاری حقوق و مزایا به نفع کارفرما» است.
گروه پنجم با عنوان «اجبار در مقصد کاری» شامل شاخصهای «اجبار به انجام کارهای غیرقانونی و مجرمانه»، «اجبار به کارهایی که از قبل توافق نشده است»، «اجبار به عملی علیه همکاران»، «اجبار به اعمال خشونت برای انجام مقاصد کاری»، «خشونت علیه خانواه کارگر»، «نگه داشتن حقوق» و موارد دیگری است.
گروه ششم و آخرین گروه در دستهبندی سازمان جهانی کار، «سوءاستفاده از آسیبپذیری در مقصد کاری» نام دارد و شاخصهای زیر را در خود جای داده است:
«وابستگی به استثمارگر در احتیاجات روزانه و ارتباطات با دنیای بیرون»، «سوءاستفاده از مسائل گذشته فرد (مثل تجاوز یا مشکل قانونی)»، «مشکلات زندگی در محیط ناآشنا و عدم نزدیک زبانی یا فرهنگی»، «داشتن خصوصیات اقلیتهای مختلف»، «عدم اطمینان از مقامات قانونی برای افشای وضعیت بردگی فرد» و چند مورد دیگر.
وضعیت امروزی
بحرانهای پیچیده از جمله همهگیری کرونا، درگیریهای مسلحانه و تغییرات آب و هوایی در سالهای اخیر منجر به اختلال بیسابقه در اشتغال و آموزش، افزایش فقر شدید، مهاجرت اجباری و ناامنی و افزایش گزارشهای خشونت شده است. همگی این موارد به افزایش میزان تمامی اشکال بردهداری مدرن کمک میکنند. زیرا موارد اینچنینی و عدم ثبات، افرادی را تولید میکند که در موقعیت آسیبپذیری بیشتری قرار دارند. به عبارت دیگر، تعداد فقرا و محرومان اجتماعی، کارگران اقتصاد غیررسمی، مهاجران غیرقانونی بدون حمایت اجتماعی و افرادی که در معرض تبعیض هستند، در حال افزایش است و این موضوع دلیل عمده افزایش استثمار و افزایش بردهداری مدرن است. بردهداری مدرن اغلب به عنوان محصول فرعی فقر در نظر گرفته میشود؛ مانند فقر و بردگی بیشتر. در کشورهایی که فاقد سیستم آموزش منسجم و حاکمیت قانون هستند، ساختار ضعیف اجتماع میتواند محیطی را ایجاد کند که پذیرش و ترویج بردهداری را تقویت سازد. بردهداری بیشتر در کشورهای فقیر و کشورهایی که میزبان جوامع اقلیت آسیبپذیرند، شایع است؛ اگرچه این پدیده در کشورهای توسعهیافته نیز وجود دارد. مثلاً بیشتر افرادی که در آلمان در وضعیت بردگی به سر میبرند از شرق و جنوب اروپا به آنجا رفتهاند به عنوان مستخدم خانگی مشغول به کارند که این موضوع خود نتیجه عدم ثبات اقتصادی کشورهای جنوب و شرق اروپا است. امروزه دهها هزار نفر در شرایطی بردهوار در صنایعی مانند معدن، کشاورزی و کارخانهها استثمار میشوند و کالاهایی را برای مصرف داخلی یا برای صادرات به کشورهای مرفه تولید میکنند. شاید بتوان بردهداری امروز را روی دیگر سکه توسعه اقتصادی جوامع دانست. با کار بردههای مدرن است که صنایع مدرن رایانه در آمریکا مواد اولیه خود را از معادن آفریقا استخراج میکنند یا تولید مواد اولیه برای باتریهای خورشیدی و انرژی سبز در اروپا و آمریکا که در پی نجات کره زمین برآمدهاند از طریق کار طاقتفرسای کودکان در معادن آفریقا و آسیا بدست میآید. حتی در مثال نزدیکتر به خود ما، این کار بردگی کارگران در قطر است که تا دو هفته دیگر از پنجره تلویزیون با تبلیغات و رنگ و لعاب زیبا وارد خانههای ما خواهد شد و لذت تماشای یک مسابقه فوتبال را ممکن میسازد.