
آتیهنو بررسی میکند
ســــالمندی در قاره آمریکــــا
سالمندی جمعیت، چالشی است که امروزه به طور روزافزونی بسیاری از کشورها را درگیر خود کرده است. در برنامه اقدام مادرید که در دومین مجمع جهانی سالمندی در آوریل سال 2002 به تصویب رسید، سالمندی جمعیت به عنوان یک مسأله جهانی به رسمیت شناخته شد و در دستور کار سال 2030 برای توسعه پایدار، سالمندی مورد توجه قرار گرفت. اگرچه سالمندی جمعیت یک پدیده جهانی است، اما جمعیت سالمند در کشورهای صنعتی بیشتر است. بر اساس آمار و ارقام، جمعیت قاره آمریکا به سرعت رو به سالمندي است.
قاره آمریکا با درجات متفاوتی از پدیده سالمندي مواجه است، به طوری که در کشورهای شمالی و جنوبی دور منطقه، سالخوردگی جمعیت بیشتر است. تا سال 2050، افراد بیش از60 سال، حدود 29 درصد از جمعیت آمریکای شمالی را تشکیل خواهند داد. این رقم در آمریکای لاتین و ناحیه کاراییب تا سال 2050، به 33 درصد خواهد رسید. با این حال، منطقه آمریکای لاتین و کاراییب نرخ رشد سالمندی سریعتری را نسبت به کشورهای شمالیتر تجربه میکنند؛ زمانی که نرخ سالمندی جمعیت در
ایالات متحده به 38 درصد برسد، در آمریکای لاتین و ناحیه کاراییب، به طور متوسط 68 درصد رشد خواهد کرد.
آمریکای لاتین
وضعیت جمعیتی در آمریکای لاتین به گونهای متفاوت است. مثلاً وضعیت کشورهای آرژانتین، شیلی و کاستاریکا در حال حاضر مشابه وضعیت کشورهای صنعتی است، در حالی که بولیوی، گواتمالا و پاراگوئه هنوز زمان دارند تا برای سالمندی جمعیت آماده شوند. با این حال، کشورهای مهاجرپذیر مانند شیلی، کاستاریکا و اروگوئه از ورود مهاجران سود میبرند که به کاهش بار جمعیتی آنها کمک میکند، اما کشورهای مهاجرت فرست، مانند هندوراس و پاراگوئه از این پدیده معکوس رنج میبرند. نسبت وابستگی جمعیتی (اقتصادی) (نسبت افراد مسن به افراد در سن کار) به طور قابل توجهی بین کشورهای منطقه متفاوت است، به طوری که به ازای هر فرد سالمند در اروگوئه 3.9 نفر در سن کار وجود دارد، این نسبت در آرژانتین و شیلی برابر پنج و در هندوراس و نیکاراگوئه بیش از 10
است.
بودجه مراقبتهای بلندمدت تنها درصد کمی از بودجههای سازمانی را در قاره آمریکا به خود اختصاص میدهد. در ایالات متحده و کانادا این سهم به ترتیب2/1 درصد و 6 دهم درصد تولید ناخالص داخلی است و میانگین آن در آمریکای لاتین به کمتر از 5 صدم درصد میرسد.
چالش سالمندی
در پاسخ به ایجاد تدریجی چالش سالمندی، نوع نظامهای ارائهدهنده خدمات بهداشتی درمانی و خدمات بازنشستگی به طور قابلتوجهی در سراسر منطقه متفاوت است و بر اساس دیدگاههای مختلف، رژیمهای بازنشستگی و نظامهای سلامت متمایزی ایجاد شدهاند.
اکثر کشورهای منطقه دارای نظام مستمری عمومی توازن هزینه با درآمد با مزایای معین هستند. تحت این نظام، مستمریها از طریق حق بیمههای تأمیناجتماعی پرداخت میشوند، معمولاً میزان حق بیمه حدود 20 درصد حقوق و دستمزد، حداکثر تا سقف 28 درصد در برزیل است. این حق بیمهها با مزایای فراگیر تأمین شده توسط مالیات تکمیل میشوند. برخی از کشورهای منطقه به سمت نظام مستمری مبتنی بر سپردهگذاری در حسابهای انفرادی با حق بیمه معین حرکت کردهاند.
این مورد در بولیوی، شیلی، جمهوری دومینیکن، السالوادور و مکزیک وجود دارد، در نهایت، گروه سومی از کشورها راهبرد ترکیبی ارائه کردهاند و نظام دولایه بازنشستگی ایجاد کردهاند که در آن طرحهای مستمری توازن هزینه با درآمد با مزایای معین، توسط طرحهای اندوختهگذاری حق بیمه معین تکمیل میشوند (کاستاریکا، پاناما و ایالات متحده). با این حال، این دستهبندیها ثابت نیستند؛ زیرا بسیاری از کشورهای آمریکای لاتین نظام مستمری خود را در دهه گذشته اصلاح کردهاند. اصلاحات با توجه به اندازه نسبی لایههای اول و دوم، با تغییر نسبی به نفع لایه اول انجام شده و یا اقدامات بازتوزیعی برای جبران پوشش و کفایت ضعیف (آرژانتین، شیلی، کلمبیا، السالوادور) حداقل به طور نسبی انجام شده است. با این حال، بسیاری از کشورهای منطقه، نقش غالب انحصاری، بازتوزیعی و غیرانتفاعی بخش عمومی را حفظ کردهاند که در کل نظامهای بازنشستگی سخاوتمندانهتری را ارائه میدهد.
نظامهای سلامت همگانی
اگرچه در30 سال گذشته نظامهای سلامت همگانی در بسیاری از کشورهای قاره آمریکا ایجاد شده، اما تفاوتهای زیادی بین آنها وجود دارد. نظام سلامت ایالتی کشو کانادا مشابه نظام ملی سلامت انگلیس است. نظام سلامت ایالات متحده عمدتاً خصوصی است و در مواردی بر اساس «قانون مراقبت مقرونبهصرفه» موسوم به (Obamacare) به آن یارانه پرداخت میشود. علاوه بر این طرحهای بیمهای مدیکر (Medicare) و مدیکید (Medicaid) نیز برای حمایت از سالمندان و افراد کمدرآمد وجود دارد. مدیکر برنامه بیمه درمانی فدرال براي سالمندان بالاي 65 سال است که حداقل 10 سال به طور کامل کار کردهاند. مدیکید نیز یک برنامه بیمه درمانی برای حمایت از سالمندان و افراد کمدرآمد است که توسط ایالتهاي مختلف اجرا میشود و بخشی از منابع آن توسط دولت فدرال تأمین میشود.
برزیل دارای یک نظام سلامت یکپارچه است که با پوشش بیش از 160 میلیون نفر، بزرگترین نظام سلامت رایگان در جهان محسوب میشود. شیلی، کلمبیا، کاستاریکا، مکزیک، پرو و اروگوئه دارای نظامهایی هستند که کارگران حقوقبگیر را پوشش میدهند، همراه با نظامهای خاص مختلف دیگر - اغلب غیرحق بیمهای یا به شدت یارانهای - از سایر بخشهای جامعه حمایت میکنند. در آرژانتین و پاناما بخش وسیعی از جمعیت تحت پوشش نظام سلامت هستند، در حالی که در سایر کشورهای آمریکای لاتین مانند السالوادور، گواتمالا و هندوراس، بخشی از جمعیت تحت پوشش هیچ نظام رسمی نیستند و به مراکز درمانی وزارت بهداشت وابسته هستند که دسترسی به آنها همیشه آسان نیست.
میزان پرداخت از جیب هزینههای سلامت در قاره آمریکا30 درصد است؛ رقمی که مشابه اقتصادهای نوظهور آسیا و اروپا است. سالمندی گسترده و سریع منطقه، نهتنها پیامدهایی برای نظامهای بازنشستگی دارد، بلکه موجب تغییر در بار بیماریها به سمت بیماریهای غیرواگیر مزمن که شیوع بیشتری (نظیر بیماریهای قلبی عروقی، سندرمهای تنفسی، دیابت، کلسترول بالا) دارند، شده است.
مراقبت بلندمدت
تا سال 2050، بیش از 27 میلیون نفر از افراد بالای 60 سال در آمریکای شمالی و جنوبی به مراقبت بلندمدت نیاز خواهند داشت. در کاستاریکا، انتظار میرود پرسنل مورد نیاز برای ارائه این مراقبتها از 9/2 مراقب (پرستار) به ازای هر صد نفر در سال 2015 به 3/11 مراقب در سال 2050 برسد، در نتيجه تعداد سالمنداني كه با بيماري و ناتواني زندگي خواهند كرد رو به افزايش است و نياز به مراقبان و منابع مالی بيشتري براي تأمين نيازهاي اين افراد است. بنابراین كشورهاي این منطقه نیز همزمان با رشد بالاي سهم سالمندي، نيازمند توجهات بيشتر به اين گروه از افراد جامعه هستند. تا به امروز، در قاره آمریکا، بيشتر خدمات مراقبتی ارائه شده به سالمندان ناتوان به طور غیررسمي ارائه ميشود (توسط خانوارها و عمدتاً زنان فراهم میشود). بر اساس گزارش سازمان بینالمللی کار(2019)، حدود 90 درصد از حمایتهای ارائه شده به سالمندان در پرو و مکزیک و 95 درصد در آرژانتین، توسط خانوادهها انجام شده است. اتخاذ سياستها و تدابيری جهت بهره كافي از خدمات مراقبان غیررسمی توسط دولتها و مؤسسات تأميناجتماعي ضروری است.
با توجه به چالشهای پیشرو، جدای از نهادینه شدن نظامهای بازنشستگی و مراقبتهای بهداشتی و درمانی، پرداختن به بخش غیررسمی اقتصاد کلید تأمین مالی طرحهای سازمانی مناسب و هدفمند است: در آمریکای لاتین فقط 45 درصد از شاغلان در حال حاضر حق بیمه یک طرح مستمری را پرداخت میکنند و تنها یکسوم مستمریبگیران واجد شرایط دریافت مزایای طرح مستمری حق بیمهای هستند. اگرچه اندازه اقتصاد غیررسمی، به طور قابل توجهی از کشوری به کشور دیگر متفاوت است (49 درصد در برزیل؛ 76 درصد در بولیوی)، اما یک مانع ساختاری برای مقابله با سالمندی قریبالوقوع جمعیت است. برای کشورهایی که گذار جمعیتی کمتری داشتهاند، بهترین راه پاسخگویی مؤثر به چالشهای اقتصادی ناشی از سالمندی، استفاده حداکثری از دوره «سود جمعیتی» همراه با افزایش رسمیسازی مشاغل است (بهویژه برای زنان).
در حال حاضر کاهش نرخ موالید و افزایش امید به زندگی، بسیاری از کشورهای آمریکای لاتین را با به اصطلاح «سود جمعیتی» مواجه کرده است، دورهای که در آن تعداد افراد فعال اقتصادی سریعتر از تعداد افراد وابسته (کودکان و افراد سالمند) افزایش مییابند. این امر بیانگر ایجاد پنجره فرصت جمعیتی برای دستیابی به سود اقتصادی است که میتوان از آن برای تأمین مالی برنامههای پیش رو برای مقابله با هزینههای چشمگیر سالمندی که در طول دو دهه آینده انتظار میرود، استفاده کرد.
راهکارهای ایسا
در مواجهه با چالشهای سالمندی جمعیت، سازمانهای عضو اتحادیه بینالمللی تأمیناجتماعی (ایسا) روشها و راهکارهای نوآورانهای را ایجاد کردهاند. این راهکارها شامل افزایش رسمیسازی مشاغل، ارائه خدمات مراقبتی حرفهای و اختصاصی به افرادی که استقلال خود را از دست دادهاند و تضمین دسترسی به چنین اقدامات و خدمات برای سالمندان و بیمهشدگان است.
برای گسترش دسترسی به مشاغل رسمی، چندین رویکرد به شرح زیر در سراسر قاره آمریکا اتخاذ شده است:
آموزش عموم مردم در مورد تأمیناجتماعی در سراسر شبهقاره جنوبی، برای نمونه میتوان به طرح بانک بیمه اجتماعی اروگوئه اشاره کرد که با مشارکت نظام آموزشی ملی، سطح آگاهی شهروندان را از مسائل مرتبط به رسمی شدن مشاغل خود ارتقا میدهد.
حمایت از کسبوکارهای بسیار کوچک با اعطای یارانه برای پرداخت حق بیمه آنها و کاهش تشریفات اداری، مانند طرح «مونوتریبوتو» در اروگوئه.
ایجاد روشهایی برای بازبینی و پایش دادهها در چندین کشور برای اطمینان از پرداخت صحیح حق بیمهها و مقابله حرفهای با خطا و تقلب، مانند توسط اداره فدرال منابع عمومی آرژانتین و مؤسسه تأمیناجتماعی اکوادور.
توسعه خدمات تخصصی بهویژه برای افراد مسن، مانند راهاندازی سامانه تحویل دارو در منزل توسط مؤسسه تأمیناجتماعی گواتمالا و راهاندازی خدمات مشاوره از راه دور درکشورهای واقع در جنوب قاره آمریکا، ایجاد یک برنامه تلفن همراه توسط صندوق بیمه اجتماعی کاستاریکا که به ارائهدهندگان خدمات مراقبت در منزل، امکان دسترسی به سوابق پزشکی و مشخصات بیمار (از طریق یک سیستم یکپارچه ثبت سوابق خانوادگی تلفن همراه) را برای فراهم کردن مراقبت سازمان یافته میدهد. اجرای طرح مراقبت جامعهنگر در کوبا که امکان مراقبتهای چندرشتهای (چندتخصصی) از افرادی که توانایی زندگی مستقل ندارند را در خانههای خود میدهد، راهاندازی یک سامانه پشتیبانی از راه دور برای افراد بالای 70 سال ناتوان در اروگوئه.
طراحی سازوکارهای مختلف برای جبران خدمت مراقبان غیررسمی از سالمندان؛ در شیلی و کاستاریکا سیاستهایی را برای حمایت از مراقبان غیررسمی ایجاد شده است.
ارتقاء راهحلهای چندمنظوره برای افزایش نرخ پوشش؛ با استفاده گسترده از فناوریهای اطلاعات و ارتباطات جدید، برای مثال در گواتمالا، یک سیستم فناوری اطلاعات به تسهیل پرداخت حقبیمه اختیاری بین دو دوره اشتغال رسمی کمک کرده است.
ایالات متحده به 38 درصد برسد، در آمریکای لاتین و ناحیه کاراییب، به طور متوسط 68 درصد رشد خواهد کرد.
آمریکای لاتین
وضعیت جمعیتی در آمریکای لاتین به گونهای متفاوت است. مثلاً وضعیت کشورهای آرژانتین، شیلی و کاستاریکا در حال حاضر مشابه وضعیت کشورهای صنعتی است، در حالی که بولیوی، گواتمالا و پاراگوئه هنوز زمان دارند تا برای سالمندی جمعیت آماده شوند. با این حال، کشورهای مهاجرپذیر مانند شیلی، کاستاریکا و اروگوئه از ورود مهاجران سود میبرند که به کاهش بار جمعیتی آنها کمک میکند، اما کشورهای مهاجرت فرست، مانند هندوراس و پاراگوئه از این پدیده معکوس رنج میبرند. نسبت وابستگی جمعیتی (اقتصادی) (نسبت افراد مسن به افراد در سن کار) به طور قابل توجهی بین کشورهای منطقه متفاوت است، به طوری که به ازای هر فرد سالمند در اروگوئه 3.9 نفر در سن کار وجود دارد، این نسبت در آرژانتین و شیلی برابر پنج و در هندوراس و نیکاراگوئه بیش از 10
است.
بودجه مراقبتهای بلندمدت تنها درصد کمی از بودجههای سازمانی را در قاره آمریکا به خود اختصاص میدهد. در ایالات متحده و کانادا این سهم به ترتیب2/1 درصد و 6 دهم درصد تولید ناخالص داخلی است و میانگین آن در آمریکای لاتین به کمتر از 5 صدم درصد میرسد.
چالش سالمندی
در پاسخ به ایجاد تدریجی چالش سالمندی، نوع نظامهای ارائهدهنده خدمات بهداشتی درمانی و خدمات بازنشستگی به طور قابلتوجهی در سراسر منطقه متفاوت است و بر اساس دیدگاههای مختلف، رژیمهای بازنشستگی و نظامهای سلامت متمایزی ایجاد شدهاند.
اکثر کشورهای منطقه دارای نظام مستمری عمومی توازن هزینه با درآمد با مزایای معین هستند. تحت این نظام، مستمریها از طریق حق بیمههای تأمیناجتماعی پرداخت میشوند، معمولاً میزان حق بیمه حدود 20 درصد حقوق و دستمزد، حداکثر تا سقف 28 درصد در برزیل است. این حق بیمهها با مزایای فراگیر تأمین شده توسط مالیات تکمیل میشوند. برخی از کشورهای منطقه به سمت نظام مستمری مبتنی بر سپردهگذاری در حسابهای انفرادی با حق بیمه معین حرکت کردهاند.
این مورد در بولیوی، شیلی، جمهوری دومینیکن، السالوادور و مکزیک وجود دارد، در نهایت، گروه سومی از کشورها راهبرد ترکیبی ارائه کردهاند و نظام دولایه بازنشستگی ایجاد کردهاند که در آن طرحهای مستمری توازن هزینه با درآمد با مزایای معین، توسط طرحهای اندوختهگذاری حق بیمه معین تکمیل میشوند (کاستاریکا، پاناما و ایالات متحده). با این حال، این دستهبندیها ثابت نیستند؛ زیرا بسیاری از کشورهای آمریکای لاتین نظام مستمری خود را در دهه گذشته اصلاح کردهاند. اصلاحات با توجه به اندازه نسبی لایههای اول و دوم، با تغییر نسبی به نفع لایه اول انجام شده و یا اقدامات بازتوزیعی برای جبران پوشش و کفایت ضعیف (آرژانتین، شیلی، کلمبیا، السالوادور) حداقل به طور نسبی انجام شده است. با این حال، بسیاری از کشورهای منطقه، نقش غالب انحصاری، بازتوزیعی و غیرانتفاعی بخش عمومی را حفظ کردهاند که در کل نظامهای بازنشستگی سخاوتمندانهتری را ارائه میدهد.
نظامهای سلامت همگانی
اگرچه در30 سال گذشته نظامهای سلامت همگانی در بسیاری از کشورهای قاره آمریکا ایجاد شده، اما تفاوتهای زیادی بین آنها وجود دارد. نظام سلامت ایالتی کشو کانادا مشابه نظام ملی سلامت انگلیس است. نظام سلامت ایالات متحده عمدتاً خصوصی است و در مواردی بر اساس «قانون مراقبت مقرونبهصرفه» موسوم به (Obamacare) به آن یارانه پرداخت میشود. علاوه بر این طرحهای بیمهای مدیکر (Medicare) و مدیکید (Medicaid) نیز برای حمایت از سالمندان و افراد کمدرآمد وجود دارد. مدیکر برنامه بیمه درمانی فدرال براي سالمندان بالاي 65 سال است که حداقل 10 سال به طور کامل کار کردهاند. مدیکید نیز یک برنامه بیمه درمانی برای حمایت از سالمندان و افراد کمدرآمد است که توسط ایالتهاي مختلف اجرا میشود و بخشی از منابع آن توسط دولت فدرال تأمین میشود.
برزیل دارای یک نظام سلامت یکپارچه است که با پوشش بیش از 160 میلیون نفر، بزرگترین نظام سلامت رایگان در جهان محسوب میشود. شیلی، کلمبیا، کاستاریکا، مکزیک، پرو و اروگوئه دارای نظامهایی هستند که کارگران حقوقبگیر را پوشش میدهند، همراه با نظامهای خاص مختلف دیگر - اغلب غیرحق بیمهای یا به شدت یارانهای - از سایر بخشهای جامعه حمایت میکنند. در آرژانتین و پاناما بخش وسیعی از جمعیت تحت پوشش نظام سلامت هستند، در حالی که در سایر کشورهای آمریکای لاتین مانند السالوادور، گواتمالا و هندوراس، بخشی از جمعیت تحت پوشش هیچ نظام رسمی نیستند و به مراکز درمانی وزارت بهداشت وابسته هستند که دسترسی به آنها همیشه آسان نیست.
میزان پرداخت از جیب هزینههای سلامت در قاره آمریکا30 درصد است؛ رقمی که مشابه اقتصادهای نوظهور آسیا و اروپا است. سالمندی گسترده و سریع منطقه، نهتنها پیامدهایی برای نظامهای بازنشستگی دارد، بلکه موجب تغییر در بار بیماریها به سمت بیماریهای غیرواگیر مزمن که شیوع بیشتری (نظیر بیماریهای قلبی عروقی، سندرمهای تنفسی، دیابت، کلسترول بالا) دارند، شده است.
مراقبت بلندمدت
تا سال 2050، بیش از 27 میلیون نفر از افراد بالای 60 سال در آمریکای شمالی و جنوبی به مراقبت بلندمدت نیاز خواهند داشت. در کاستاریکا، انتظار میرود پرسنل مورد نیاز برای ارائه این مراقبتها از 9/2 مراقب (پرستار) به ازای هر صد نفر در سال 2015 به 3/11 مراقب در سال 2050 برسد، در نتيجه تعداد سالمنداني كه با بيماري و ناتواني زندگي خواهند كرد رو به افزايش است و نياز به مراقبان و منابع مالی بيشتري براي تأمين نيازهاي اين افراد است. بنابراین كشورهاي این منطقه نیز همزمان با رشد بالاي سهم سالمندي، نيازمند توجهات بيشتر به اين گروه از افراد جامعه هستند. تا به امروز، در قاره آمریکا، بيشتر خدمات مراقبتی ارائه شده به سالمندان ناتوان به طور غیررسمي ارائه ميشود (توسط خانوارها و عمدتاً زنان فراهم میشود). بر اساس گزارش سازمان بینالمللی کار(2019)، حدود 90 درصد از حمایتهای ارائه شده به سالمندان در پرو و مکزیک و 95 درصد در آرژانتین، توسط خانوادهها انجام شده است. اتخاذ سياستها و تدابيری جهت بهره كافي از خدمات مراقبان غیررسمی توسط دولتها و مؤسسات تأميناجتماعي ضروری است.
با توجه به چالشهای پیشرو، جدای از نهادینه شدن نظامهای بازنشستگی و مراقبتهای بهداشتی و درمانی، پرداختن به بخش غیررسمی اقتصاد کلید تأمین مالی طرحهای سازمانی مناسب و هدفمند است: در آمریکای لاتین فقط 45 درصد از شاغلان در حال حاضر حق بیمه یک طرح مستمری را پرداخت میکنند و تنها یکسوم مستمریبگیران واجد شرایط دریافت مزایای طرح مستمری حق بیمهای هستند. اگرچه اندازه اقتصاد غیررسمی، به طور قابل توجهی از کشوری به کشور دیگر متفاوت است (49 درصد در برزیل؛ 76 درصد در بولیوی)، اما یک مانع ساختاری برای مقابله با سالمندی قریبالوقوع جمعیت است. برای کشورهایی که گذار جمعیتی کمتری داشتهاند، بهترین راه پاسخگویی مؤثر به چالشهای اقتصادی ناشی از سالمندی، استفاده حداکثری از دوره «سود جمعیتی» همراه با افزایش رسمیسازی مشاغل است (بهویژه برای زنان).
در حال حاضر کاهش نرخ موالید و افزایش امید به زندگی، بسیاری از کشورهای آمریکای لاتین را با به اصطلاح «سود جمعیتی» مواجه کرده است، دورهای که در آن تعداد افراد فعال اقتصادی سریعتر از تعداد افراد وابسته (کودکان و افراد سالمند) افزایش مییابند. این امر بیانگر ایجاد پنجره فرصت جمعیتی برای دستیابی به سود اقتصادی است که میتوان از آن برای تأمین مالی برنامههای پیش رو برای مقابله با هزینههای چشمگیر سالمندی که در طول دو دهه آینده انتظار میرود، استفاده کرد.
راهکارهای ایسا
در مواجهه با چالشهای سالمندی جمعیت، سازمانهای عضو اتحادیه بینالمللی تأمیناجتماعی (ایسا) روشها و راهکارهای نوآورانهای را ایجاد کردهاند. این راهکارها شامل افزایش رسمیسازی مشاغل، ارائه خدمات مراقبتی حرفهای و اختصاصی به افرادی که استقلال خود را از دست دادهاند و تضمین دسترسی به چنین اقدامات و خدمات برای سالمندان و بیمهشدگان است.
برای گسترش دسترسی به مشاغل رسمی، چندین رویکرد به شرح زیر در سراسر قاره آمریکا اتخاذ شده است:
آموزش عموم مردم در مورد تأمیناجتماعی در سراسر شبهقاره جنوبی، برای نمونه میتوان به طرح بانک بیمه اجتماعی اروگوئه اشاره کرد که با مشارکت نظام آموزشی ملی، سطح آگاهی شهروندان را از مسائل مرتبط به رسمی شدن مشاغل خود ارتقا میدهد.
حمایت از کسبوکارهای بسیار کوچک با اعطای یارانه برای پرداخت حق بیمه آنها و کاهش تشریفات اداری، مانند طرح «مونوتریبوتو» در اروگوئه.
ایجاد روشهایی برای بازبینی و پایش دادهها در چندین کشور برای اطمینان از پرداخت صحیح حق بیمهها و مقابله حرفهای با خطا و تقلب، مانند توسط اداره فدرال منابع عمومی آرژانتین و مؤسسه تأمیناجتماعی اکوادور.
توسعه خدمات تخصصی بهویژه برای افراد مسن، مانند راهاندازی سامانه تحویل دارو در منزل توسط مؤسسه تأمیناجتماعی گواتمالا و راهاندازی خدمات مشاوره از راه دور درکشورهای واقع در جنوب قاره آمریکا، ایجاد یک برنامه تلفن همراه توسط صندوق بیمه اجتماعی کاستاریکا که به ارائهدهندگان خدمات مراقبت در منزل، امکان دسترسی به سوابق پزشکی و مشخصات بیمار (از طریق یک سیستم یکپارچه ثبت سوابق خانوادگی تلفن همراه) را برای فراهم کردن مراقبت سازمان یافته میدهد. اجرای طرح مراقبت جامعهنگر در کوبا که امکان مراقبتهای چندرشتهای (چندتخصصی) از افرادی که توانایی زندگی مستقل ندارند را در خانههای خود میدهد، راهاندازی یک سامانه پشتیبانی از راه دور برای افراد بالای 70 سال ناتوان در اروگوئه.
طراحی سازوکارهای مختلف برای جبران خدمت مراقبان غیررسمی از سالمندان؛ در شیلی و کاستاریکا سیاستهایی را برای حمایت از مراقبان غیررسمی ایجاد شده است.
ارتقاء راهحلهای چندمنظوره برای افزایش نرخ پوشش؛ با استفاده گسترده از فناوریهای اطلاعات و ارتباطات جدید، برای مثال در گواتمالا، یک سیستم فناوری اطلاعات به تسهیل پرداخت حقبیمه اختیاری بین دو دوره اشتغال رسمی کمک کرده است.
ارسال دیدگاه