
نگاهی به تحولات نظام تأمیناجتماعی در آمریکا (بخش آخر)
ایالات متحده، بیمه همگانی ندارد!
نظام رفاه و تأمیناجتماعی در آمریکا، همواره مرکز جدال بین دو جریان اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در این کشور بوده است. از یک طرف آمریکا به عنوان مرکز اقتصاد سرمایهداری، همواره دارای گرایشاتی است که هرگونه کمک دولتی در راستای تأمیناجتماعی را به چالش کشیده و فرد را تماماً مسئول زندگی و آینده خود میداند و از سوی دیگر، در یک اقتصاد کاملاً سرمایهدارانه، همواره گروههای فقیر و بشدت آسیبپذیری وجود دارند که بدون دریافت حمایتهای اجتماعی و اقتصادی از سوی دولت و جامعه، امکان ادامه حیات نخواهند داشت. در عین حال نظام طبقاتی آمریکا در بیمههای اجتماعی این کشور نیز به روشنی بازتاب یافته و طبقات مختلف از درجههای مختلفی از تأمیناجتماعی برخوردارند. در این شماره از آتیهنو و در آخرین بخش از بررسی نظام تأمیناجتماعی در کشور آمریکا به بیمههای اجتماعی این کشور و تضاد موجود در نظام سیاسی در موضوع حمایت و تأمیناجتماعی میپردازیم.
سجاد مرادی روزنامه نگار
دامنه پوشش و منابع مالی «بیمه اجتماعی» و «حمایت اجتماعی»
دامنه پوشش «بیمه اجتماعی» در آمریکا افراد مشغول به کار، از جمله کارکنان خانگی با حداقل درآمد ناخالص ۲ هزار و ۱۰۰ دلار در سال، کارکنان دولت فدرال که از ابتدای سال ۱۹۸۴ استخدام شدند و اغلب کارکنان حکومتی را دربر میگیرد.
همچنین بیمه اجتماعی در آمریکا افراد خوداشتغال با حداقل ۴۰۰ دلار درآمد خالص سالانه را نیز تحت پوشش قرار میدهد. در موارد استثنایی اعضای گروههای مذهبی خاص، کارگران غیرمقیم که به طور موقت در ایالات متحده مشغول به کار هستند، کارمندان غیرمقیم دولتهای خارجی و سازمانهای بینالمللی در ایالات متحده و دانشجویانی که برای مؤسسات آموزشی که در آن ثبتنام میشوند کار میکنند نیز از خدمات بیمه اجتماعی بهرهمند میشوند. برای محاسبه حق بیمه اجتماعی حداقل درآمد وجود ندارد و مشمولان موظف به پرداخت ۶.۲ درصد از درآمد تحت پوشش خود هستند در حالی که کارفرما نیز موظف به پرداخت همین میزان (۶.۲ درصد) از حقوق کارمند تحت پوشش خود است. حق مشارکت بیمه اجتماعی برای افراد خوداشتغال متفاوت است و به میزان ۱۲.۴ درصد از درآمد تحت پوشش فرد را شامل میشود. حداکثر درآمد سالانه مورد استفاده برای محاسبه مشارکت ۱۳۲ هزار و ۹۰۰ دلار (معادل تقریبی ۴.۵ میلیارد تومان) است. دولت نیز وظیفه پرداخت بخشی از سود سرمایهگذاری حق مشارکت بیمه اجتماعی را برعهده دارد که به صندوق تأمیناجتماعی پرداخت میشود.
دامنه پوشش «حمایت اجتماعی» متفاوت است. این بیمه شامل حمایت از شهروندان نیازمند و اتباع ایالات متحده که در یکی از ۵۰ ایالت، منطقه کلمبیا یا ساکنان جزایر ماریانای شمالی است و شامل افرادی است که برای یک ماه کامل یا ۳۰ روز متوالی در کشور حضور داشتهاند. موارد استثناء نیز در این طرح وجود دارند، از جمله شهروندان نیازمند و اتباع ایالات متحده که در ساموآی آمریکایی، گوام، پورتوریکو، یا جزایر ویرجین ایالات متحده زندگی میکنند. منبع مالی برنامه حمایت اجتماعی به صورت تمام و کمال از طرف دولت تأمین میشود.
شرایط بهرهمندی از بیمه اجتماعی
برای بهرهمندی از حقوق بازنشستگی حداقل سن ۶۶ سال با سابقه ۴۰ فصل کاری یکچهارم است. اگر فرد بیمه شده کمتر از سن عادی بازنشستگی باشد، مستمری سالمندی با درآمد سالانه بیش از ۱۷ هزار و ۶۴۰ دلار (برای سالهای قبل از سالی که بیمهشده به سن بازنشستگی عادی برسد) یا ۴۶ هزار و ۹۲۰ دلار (برای سالی که بیمهشده به سن بازنشستگی عادی میرسد) کاهش
مییابد.
بهرهمندی همسر شخص بیمهشده از مستمری بازنشستگی به فردی تعلق میگیرد که دارای حداقل سن ۶۲ سال یا بزرگتر از آن باشد که حداقل یک سال از ازدواج او با فرد بیمهشده گذشته باشد. البته این شرایط برای کسانی که مراقبت از کودک کمتر از ۱۶ سال را برعهده دارند محدودیت سنی را شامل نمیشود. همسر شخص بیمهشده در صورتی که بر اساس سوابق درآمدی خود، مزایای تأمیناجتماعی بیشتری از حقوق شخص دریافت کند یا مستحق دریافت آن باشد، واجد شرایط نخواهد بود. حقوق بازنشستگی سالمندی در خارج از کشور به شهروندان ایالات متحده مقیم اکثر کشورها و افراد غیرشهروند تحت توافقات متقابل با کشور دوم و یا تحت شرایط خاص دیگر قابل پرداخت است.
فرد برای بهرهمندی از حقوق ازکارافتادگی باید به دلیل معلولیت جسمی یا ذهنی ناتوان از انجام فعالیتهای درآمدزا ارزیابی شود (فعالیتهای درآمدی تا سقف مشخصی مستثنی است)؛ ناتوانیای که انتظار میرود حداقل یک سال به طول بینجامد یا منجر به مرگ وی شود.
برای بهرهمندی درآمد ماهانه، شخص نباید بیش از هزار و ۲۲۰ دلار (حدوداً ۴۱.۵ میلیون تومان) و در صورت بینا بودن از ۲ هزار و ۴۰ دلار (حدود
۷۰ میلیون تومان) باشد. اگر معلولیت قبل از ۲۴ سالگی شروع شده باشد، بیمهشده باید در سه سال قبل از شروع معلولیت حداقل شش فصل کاریِ یکچهارم تحت پوشش در سابقه کاری خود داشته باشد.
سیستم بهداشت و سلامت در ایالات متحده
سیستم بهداشتی ایالات متحده ترکیبی است از بیمهگران دولتی و خصوصی، انتفاعی و غیرانتفاعی و خدمات مراقبتهای بهداشتی. دولت فدرال با برنامه ملی مدیکر (Medicare) برای بزرگسالان ۶۵ سال به بالا و برخی افراد دارای معلولیت و همچنین با برنامههای مختلف برای معلولان و افراد کمدرآمد و برنامه بیمه سلامت کودکان، بخشی از مراقبتها و خدمات درمانی را تأمین میکند. ایالتها جنبههایی از خدمات سلامت با پوشش محلی و شبکه ایمنی محدود را مدیریت میکنند. اما اصلیترین شکل بیمه سلامت به صورت خصوصی ارائه میشود و اجرای آن عمدتاً توسط کارفرمایان شرکتهای خصوصی است.
بیمه درمانی برای کارکنان بخش دولتی مقدمتاً توسط دولت در نقش خود به عنوان کارفرما ارائه میشود. مراقبتهای بهداشتی مدیریت شده، به معنای وضعیتی که در آن پرداختکنندگان از تکنیکهای مختلفی برای بهبود کیفیت خدمات ارائه شده و محدود کردن هزینههای خود استفاده میکنند، همیشه قابل دسترسی است اما هزینههای بیمهشده را به صورت سنگینی افزایش خواهد داد. امید به زندگی در ایالات متحده در بدو تولد ۷۸.۶ سال است که از ۷۵.۲ سال در سال ۱۹۹۰ افزایش یافته اما این رتبه چهل و دوم در میان ۲۲۴ کشور و بیستودوم از بین ۳۵ کشور صنعتی است که شاهد ۲۰ پله سقوط در مقایسه با سال ۱۹۹۰
است. پژوهشی درباره سیستمهای مراقبتهای بهداشتی ۱۱ کشور توسعهیافته در سال ۲۰۱۷ نشان میدهد که سیستم مراقبتهای بهداشتی ایالات متحده گرانترین و بدترین عملکرد از نظر دسترسی، کارایی و برابری در سلامت را داراست و در مطالعه دیگری در سال ۲۰۱۸، ایالات متحده رتبه ۲۹ را در دسترسی و کیفیت مراقبتهای بهداشتی کسب کرده است. نرخ بزرگسالان فاقد بیمه سلامت در سال۲۰۱۳ به ۱۸ درصد رسید بود و بعدتر در سال ۲۰۱۶ به ۱۰.۹ درصد کاهش یافت و سپس در سال ۲۰۱۸ به ۱۳.۷ درصد رسید. با این اوصاف بر اساس دادههای جدید از مطالعه ملی سازمان سلامت آمریکا، نرخ بیمهنشدگان سلامت در این کشور در سال ۲۰۲۱ و اوایل سال ۲۰۲۲ به میزان قابل توجهی کاهش یافته و به پایینترین رقم تاریخ خود یعنی هشت درصد رسیده است. اما آیا این نرخ پایین جمعیت بیمه نشده به معنای بهرهمندی از مزایای سلامت برای شهروندان آمریکایی است؟
مسائل بیمه سلامت در ایالات متحده
پژوهشی از طرف دانشکده پزشکی هاروارد و مؤسسه سلامت کمبریج در آمریکا مشخص کرد که نزدیک به 45 هزار مرگ سالانه با فقدان بیمه درمانی مناسب برای بیماران ارتباط دارد. این مطالعه همچنین نشان داد که آمریکاییهای شاغل و بیمهنشده در سیستم بیمه خصوصی تقریباً ۴۰ درصد خطر مرگومیر بیشتری نسبت به آمریکاییهای شاغل بیمهشده در شرکتهای خصوصی دارند.
در سال ۲۰۱۰، قانون مراقبت مقرون بهصرفه (که به طور رسمی به عنوان «قانون حمایت از بیمار و مراقبت مقرون بهصرفه» شناخته میشود و معمولاً به نام «اوباماکر» شناخته می شود) به تصویب رسید و تغییرات عمدهای را در بیمه سلامت اعمال کرد. برخلاف اکثر کشورهای توسعهیافته، سیستم بهداشتی ایالات متحده مراقبتهای بهداشتی را برای کل جمعیت کشور ارائه نمیدهد.
در عوض، بیشتر شهروندان تحت پوشش ترکیبی از بیمه خصوصی و برنامههای مختلف فدرال و ایالتی قرار دارند. از سال ۲۰۱۷، بیمه درمانی معمولاً از طریق یک طرح گروهی وابسته به یک کارفرما، که ۱۵۰ میلیون نفر را پوشش میدهد. سایر منابع اصلی بیمه عبارتند از مدیکید با پوشش ۷۰ میلیون نفری، مدیکیر با پوشش ۵۰ میلیون نفری و اوباماکر که حدود ۱۷ میلیون را پوشش میدهد. اوباماکر و برنامههای فدرال (دولتی) شبکههای بسیار محدودی از بیمارستانها، دسترسی و امکان انتخاب را برای بیمهشدگان ارائه میدهد. معنای این محدودیتها در هنگام بیماری برای افراد بیمهشده پرداخت مخارج با نرخ آزاد در مراکز درمانی و یا در صورت عدم توان پرداخت، پرداخت از طریق اعتبارات و بدهیهای طولانی مدت است.
دعوای دو حزب بر سر طرح اوباماکر
طرح اوباما کر که در زمان ریاستجمهوری باراک اوباما و پس از جدلهای شدید بین دو حزب در سال 2010 به تصویب رسید، بارها از سوی جمهوریخواهان بهویژه در دوران ریاستجمهوری دونالد ترامپ به چالش کشیده شده و ترامپ چندینبار تلاش کرد تا این طرح را ملغی کند. این اقدام دولت ترامپ انتقاد شدید نانسی پلوسی، رییس مجلس نمایندگان آمریکا را در پی داشت. او اعلام کرد: «تلاش رییسجمهور ترامپ و کمپین جمهوریخواهان برای از بین بردن حمایتها و مزایای قانونی طرح اوباماکر آنهم در میانه بحران کرونا، یک عمل ظالمانه و غیرقابل تحمل است.» تلاشهای چندینباره ترامپ برای لغو این قانون حتی واکنشهای تند نمایندگان جمهوریخواه کنگره را به همراه داشت به نحوی که ترامپ در نهایت نتوانست اجماع لازم برای لغو این طرح در کنگره ایجاد کند.
به طور کلی سیاست ارائه خدمت در حوزه سلامت در ایالاتمتحده، متفاوت از هر کشور دیگری است و نظامهای جداگانه بسیاری را برای طبقات مختلف افراد در نظر گرفته است. هنجارهای اجتماعی ایالاتمتحده آمریکا بر مسئولیتپذیری فردی، آزادی انتخاب و کثرتگرایی در جامعه تأکید میکند؛ در حالی که دولتها در کشورهای دیگر بر دسترسی عادلانه به خدمات بیمه و سلامت برای کل جمعیت تمرکز کردهاند. به همین دلایل، دولت مرکزی ایالاتمتحده نسبت به سایر کشورها، کمتر درگیر ارائه خدمات سلامت شده است. اگرچه سهم بودجه بخش سلامت در آمریکا حدود ۱۲ درصد از تولید است اما ایالاتمتحده، پوشش همگانی بیمه و خدمات سلامت را پیشنهاد نمیدهد و نسبت به سایر کشورها، حمایتهای ضعیفتری را در حوزه سلامت در برخی پارامترهای خاص دارد. طرح اوباماکر تا حدود زیادی تلاش کرد این رویکرد تاریخی در نظام تأمیناجتماعی و سلامت آمریکا را تغییر داده و به برخی گروههای آسیبپذیر خدمات بیشتری ارائه کند. به صورت تاریخی شرکتهای بیمه در آمریکا از زیرپوشش قراردادن بیماریهایی که هزینهبر هستند سر باز میزنند و فرد یا از طریق بیمههای تکمیلی پرهزینه و یا جیبش این هزینهها را میپردازد. طرح اوباما که تلاش داشت بخشی از این مشکل را رفع کند، حداقل توانست جمعیت حدود پنج درصدی این کشور را تحت پوشش خود بگیرد؛ هرچند اقتصاد به غایت سرمایهدارانه آمریکا، راه را برای جدال همیشگی بر سر چنین طرحهایی باز میگذارد.