بازماندگان کوچک

«آتیه‌نو» وضعیت محرومیت کودکان کار از تحصیل را بررسی می‌کند

بازماندگان کوچک

آغاز سال تحصیلی امسال در مقایسه با دو سال تحصیلی قبل، شکل و شمایل متفاوتی داشت. دانش‌آموزان سراسر ایران پس از زمانی نزدیک به دو سال، همه‌گیری کرونا را پشت سرگذاشتند و بار دیگر پشت میز و نیمکت‌های کلاس حضوری نشستند؛ دانش‌آموزانی که به دلیل شرایط خاصی که شیوع این ویروس ایجاد کرده بود، دو سال تحصیلی را به صورت آنلاین و از راه دور سپری کردند. امسال اما پس از واکسینه شدن دانش‌آموزان و کاهش چشمگیر ابتلا به کرونا، برگزاری کلاس‌های آنلاین به پایان رسید. در این میان ماجرای کودکان کار که علاوه بر اشتغال به تحصیل نیز مشغول بودند، کمی متفاوت بود. عدم دسترسی به تلفن‌های همراه هوشمند و سایر ابزارهای ارتباطی که بتواند شرایط حضور دانش‌آموزان در کلاس‌های آنلاین را فراهم کند، موجب شد بخشی از این کودکان دانش‌آموز از تحصیل محروم شوند. اما مشکلات مربوط به کودکان کار در روند تحصیل تنها محدود به برگزاری کلاس‌های آنلاین نیست. آنچه اهمیت دارد این است که این دانش‌آموزان برای حضور در مدارس و نشستن در کنار هم‌سن‌و‌سالان خود با دشواری‌های دیگری نیز دست‌و‌پنجه نرم می‌کنند.

پرتو جغتایی روزنامه نگار

کودکانی که سختی ها را به جان می‌خرند
دستگاه‌های اجرایی و متولیان بررسی و رسیدگی مشکلات و مسائل مربوط به کودکان کار، بارها عنوان کرده‌اند که در زمینه خدمات‌رسانی به این قشر و فراهم کردن امکان تحصیل آنها اقدامات قابل توجهی صورت داده‌اند. اما آمار و ارقام نشان می‌دهند که با وجود اقدامات مثبت و قابل تقدیر ارگان‌ها و نهادهای مختلف، هنوز وضعیت تحصیل کودکان کار از حد استاندارد فاصله بسیاری دارد. به همین دلیل است که درصد کودکان مشغول به کار که همچنان به تحصیل ادامه می‌دهند، اندک بوده و قابل دفاع نیست.
تلخ‌ترین بخش ماجرا این است که کودکان کار در اقدام به کار و اشتغال، به دلیل وضعیت نامناسب معیشتی و فقر خانواده‌های خود (اگر بی‌سرپرست نباشند) اختیار و انتخابی ندارند و ناچار هستند که از سن بسیار پایین کار کنند. سپری کردن مدت زمان زیادی از روزمره این کودکان به کار کردن سپری می‌شود و زمان کافی برای تحصیل وجود ندارد. از طرفی با توجه به اینکه مشاغلی که آنها به آن مشغول هستند معمولاً فعالیت‌های یدی مانند دستفروشی، حمل بار، کارگری در کارگاه‌ها، کار در کوره‌های آجرپزی و‌... است، خستگی مفرط و کاهش توانمندی فیزیکی و جسمانی را به همراه دارد و در این شرایط یادگیری و آموزش دشوار می‌شود. با این وجود در سراسر ایران همچنان کودکان کاری هستند که تمام سختی‌ها را به جان می‌خرند و در مدارس مشغول به تحصیل هستند. همان کودکان و نوجوانانی که صبح به مدرسه می‌روند و بعد از پایان ساعت تحصیلی به خانه می‌روند، کیف و کتاب را در خانه گذاشته و بساط کارشان را برداشته و به دل خیابان‌ها می‌روند تا نان خود و خانواده‌های‌شان را فراهم کنند.

مدرسه‌ای ویژه کودکان کار
نزدیک به چهار سال قبل در شهر تهران، مجتمعی به نام صبح رویش، با همکاری وزارت آموزش و پرورش تصمیم به تأسیس مدرسه‌ای مخصوص به کودکان کار گرفت. هرچند در زمان تأسیس این مدرسه، انتقاداتی از سوی مددکاران اجتماعی و سازمان‌های مربوط به حمایت از کودکان کار و آسیب‌های اجتماعی مبنی بر اینکه این کودکان نباید از سایر دانش‌آموزان جدا باشند، مطرح شد اما رفته‌رفته مشخص شد که بنا به دلایل متعدی که منجر به تفاوت این کودکان با دیگر دانش‌آموزان شده، تحصیل در مدرسه‌ای که به صورت تخصصی آموزش‌هایی به این افراد بدهد، اتفاق خوشایندی محسوب می‌شود. هزینه‌های این مدرسه که در خیابان شوش تهران قرار دارد، به طور کامل توسط حامیان مردمی و خیرین تأمین می‌شود. طبق آخرین آمار اعلام شده نزدیک به هزار و 80 دانش‌آموز در این مدرسه که مخصوص کودکان کار است، مشغول به تحصیل هستند و علاوه بر دروس مقاطع مختلف تحصیلی در زمینه روانشناسی، آسیب‌شناسی، روابط اجتماعی، مسائل مذهبی و اعتقادی، کسب‌و‌کار، فنی و حرفه‌ای، جامعه‌شناسی و‌... آموزش‌هایی در این مدرسه صورت می‌گیرد تا این دانش‌آموزانی که به دلیل اشتغال از سنین بسیار پایین در معرض انواع آسیب‌های اجتماعی قرار دارند، بتوانند بهتر با شرایط سخت زندگی خود مواجه شوند و دست به اقدامات نابهنجار نزنند.

ضرورتی بر ایجاد امکان تحصیل کودکان کار
پدیده «کودکان کار» از آن مسائلی است که در سالیان مختلف همواره مورد بررسی و تحقیق و تفحص قرار داشته و دارد. تماشای صحنه‌هایی مانند اینکه کودکان در سوز سرمای زمستان و داغی گرمای تابستان مشغول فال فروشی، گلفروشی، پاک کردن شیشه ماشین‌ها، دود کردن اسپند و‌... هستند، دل هر شهروندی را به درد می‌آورد. هرکدام از ما حداقل روزی چند‌بار در سپری کردن زندگی روزمره شهری خود شاهد صحنه‌های غم‌انگیزی از کار کودکانی هستیم که حق‌شان است همانند تمام کودکان شهر، کودکی کنند، به مدرسه بروند و آینده خود و سرزمین‌مان را بسازند. اما دست روزگار و فقری که دامنگیر آنهاست نه‌تنها لذت بازی‌های کودکانه را از آنها می‌گیرد، بلکه فرصت اینکه بتوانند با تحصیل و آموزش از وضعیتی که به ناچار به آن دچار شده‌اند هم نجات پیدا کنند ندارند.
با وجود اینکه «کار کودک» پدیده‌ای نیست که جامعه جهانی به تازگی با آن مواجه شده باشد. پدیده‌ای که در گذشته‌های دور نیز وجود داشته است اما به دلیل عدم اهمیت تحصیل در آن روزهای دور موجب می‌شد که معضل کار کودک به پررنگی این روزها نباشد. در دوره حاضر اما با افزایش سواد و آگاهی مردم، افزایش و گسترش فضاهای آموزشی و پرورشی، سازمان‌های مردم‌نهاد، گسترش خدمات به کودکان و سایر نهادهای یاری‌رسان، اهمیت تحصیل و آموزش همه کودکان بیش از پیش است. هرچند آروزی هر انسان دغدغه‌مندی این است که هیچ کودکی در هیچ کجای جهان مجبور به اشتغال نباشد و بتواند کودکی کند، اما این پدیده همواره وجود داشته و رفع کامل آن با وجود شرایط اقتصادی و جامعه آرزویی محال محسوب می‌شود. انتظار و مطالبه‌ای که در این میان وجود دارد این است که مسئولان کشور، سازمان‌ها و نهادهای مربوطه و مردمی که می‌توانند در راه بهبود وضعیت کودکان کار و فراهم کردن امکان تحصیل آنها قدم برداشته و شرایط را مهیا کنند. کودکانی که کودکی‌شان به اجبار در خیابان‌ها و به امرار‌معاش گذشته است، تنها با تحصیل می‌توانند آینده خود را روشن کنند و اجازه ندهند که تاریکی روزهای کودکی با جوانی‌شان نیز پیوند بخورد.
ارسال دیدگاه
ضمیمه
ضمیمه