
نگاهی به ماجرای برگزاری مراسم رونمایی از جام جهانی در ایران
جلوی خارجیها خودمانی نباشیم!
ما اساساً مردم عجولی هستیم؛ به گونهای که برخی مواقع با برخی رفتارهایمان برای غیرخودیها ایجاد سوءتفاهم میکنیم. ماجرای رخ داده در حاشیه مراسم رونمایی از کاپ قهرمانی مسابقات جام جهانی فوتبال 2022 یکی از این دست کارهاست که فقط خودمان از آن سردرمیآوریم. جامعه ما یک جامعه دوستانه است. وقتی همگی ما میخواهیم با کاپ جام جهانی عکس بگیریم و مجری هم «همگی» را به روی سن فرامیخواند، نشان از راحت بودن ما دارد. نگاه اجتماعی ما، با هم بودن را دوست دارد؛ هرچند برای غیرخودیها توجیهناپذیر باشد. صحبتهای تلخ یکی از نمایندگان فدراسیون جهانی فوتبال که حاضران در سالن را به «رعایت نکردن فرهنگ و آداب ایرانی» متهم کرد تا از ازدحام جمعیت برای عکس گرفتن با جام جلوگیری کند، بسیار ناراحتکننده بود؛ بهویژه اینکه به تاریخ و تمدن ۲۵۰۰ ساله ایرانی اشاره کرد و انگار آب سردی بود که روی سرمان بریزند. اینکه او حق ندارد از گذشته ما بگوید، به جای خود، اما ما هم نباید جمع خودمانیمان را در حضور مهمانان داشته باشیم.
توجیه به سبک خیابانی
در آن طرف ماجرا اما صحبتهای مسئولان مربوطه و برگزارکنندگان، بعد از سیل عظیم انتقادات به حواشی و بینظمیهای رخ داده در مراسم رونمایی از جام، بیش از خود این تصاویر، تعجببرانگیز بود.
جواد خیابانی مجری مراسم از پیشکسوتان فوتبال که اتفاقاً تعدادشان هم زیاد بود، خواست روی استیج بیایند و با کاپ جام جهانی عکس بگیرند! به یکباره چنان ازدحام وحشتناکی شکل گرفت که نماینده فیفا در اقدامی بیسابقه تصمیم گرفت کاپ را در چمدانی مخصوص بگذارد و محل را ترک کند! نکته جالب اینجا بود که پس از این آبروریزی، جواد خیابانی که در به وقوع پیوستن این بههمریختگی و بینظمیها نقش مهمی ایفا کرده بود، در پاسخ به انتقاداتی که به سمتش سرازیر شد، بیانیهای ارائه کرد و اظهارنظر عجیبی نیز در این باره داشت: «این اسمش عشق به ورزش، فوتبال و جام جهانی است. همه جای دنیا همین اتفاقات میافتد. نماینده فیفا خودش گفته که ما این شور ملی را درک میکنیم و تقریباً همه جا این اتفاق میافتد. خبرنگاران عزیز وظیفه خود را انجام میدهند... درست هم هست، اما جلوی عشق مردم را نمیشود گرفت. من هم دلم میخواست عکس میگرفتم، اما نشد. شما دوست ندارید با جام جهانی عکس داشته باشید؟ در بین ۸۰ میلیون ایرانی کسی هست که دلش نخواهد با جام جهانی عکس بگیرد؟»
عارضه سلفی از موگرینی تا کاپ قهرمانی!
این توجیه جواد خیابانی و توجیهاتی از این دست چندان برای ما ناآشنا نیست. آن روزی که نمایندگان مجلس ایران با آن زن دیپلمات اروپایی عکسهای سلفی کمی گرفتند و باعث هرجومرج و بینظمی شدند هم همین قبیل پاسخها و توجیهات را شنیدیم. اما انگار این قصه و حکایتهایی از این قبلی سر دراز دارد. انگار عادت کردهایم که بیکلاسی و بیشخصیتی و ژست آدم باحال گرفتن را با مردمی بودن و مهماننوازی اشتباه بگیریم و بگذاریم هر بار به دلایل ساده به سخیفترین شکل ممکن آبرویمان برود. درست مثل همین ماجرای برج میلاد که آنقدر اوضاع خراب شد که نماینده فیفا قیافهاش را برای ما کجوکوله کند، جام را بزند زیر بغلش و با یک نگاه سختگیرانه محل برگزاری مراسم را ترک کند. با این همه بیکلاسی که در مراسم رونمایی از جام جهانی از خود بروز دادیم، حالا حالاها باید قید گرفتن هر میزبانیای از سوی فیفا و حتی کنفدراسیون فوتبال آسیا را بزنیم. در روزها و سالهایی که نداشتن «زیرساختهای مناسب» و «امکانات کافی» دلیل نگرفتن میزبانیهای بزرگ از سوی ایران شده، حالا باید یک فاکتور دیگر به نام «جوگیری» را هم اضافه کنیم؛ فاکتوری که شاید در ظاهر با یک «حالا پیش آمد دیگر؛ مگر چه شده است؟» ساده رفع و رجوع شود اما ضربههای جبرانناپذیری به پیکره ورزش ایران خواهد زد. البته اگر بتوانیم به سادگی از لطمات آن بر فرهنگ غنی این خاکوبوم چشمپوشی کنیم.
توجیه به سبک خیابانی
در آن طرف ماجرا اما صحبتهای مسئولان مربوطه و برگزارکنندگان، بعد از سیل عظیم انتقادات به حواشی و بینظمیهای رخ داده در مراسم رونمایی از جام، بیش از خود این تصاویر، تعجببرانگیز بود.
جواد خیابانی مجری مراسم از پیشکسوتان فوتبال که اتفاقاً تعدادشان هم زیاد بود، خواست روی استیج بیایند و با کاپ جام جهانی عکس بگیرند! به یکباره چنان ازدحام وحشتناکی شکل گرفت که نماینده فیفا در اقدامی بیسابقه تصمیم گرفت کاپ را در چمدانی مخصوص بگذارد و محل را ترک کند! نکته جالب اینجا بود که پس از این آبروریزی، جواد خیابانی که در به وقوع پیوستن این بههمریختگی و بینظمیها نقش مهمی ایفا کرده بود، در پاسخ به انتقاداتی که به سمتش سرازیر شد، بیانیهای ارائه کرد و اظهارنظر عجیبی نیز در این باره داشت: «این اسمش عشق به ورزش، فوتبال و جام جهانی است. همه جای دنیا همین اتفاقات میافتد. نماینده فیفا خودش گفته که ما این شور ملی را درک میکنیم و تقریباً همه جا این اتفاق میافتد. خبرنگاران عزیز وظیفه خود را انجام میدهند... درست هم هست، اما جلوی عشق مردم را نمیشود گرفت. من هم دلم میخواست عکس میگرفتم، اما نشد. شما دوست ندارید با جام جهانی عکس داشته باشید؟ در بین ۸۰ میلیون ایرانی کسی هست که دلش نخواهد با جام جهانی عکس بگیرد؟»
عارضه سلفی از موگرینی تا کاپ قهرمانی!
این توجیه جواد خیابانی و توجیهاتی از این دست چندان برای ما ناآشنا نیست. آن روزی که نمایندگان مجلس ایران با آن زن دیپلمات اروپایی عکسهای سلفی کمی گرفتند و باعث هرجومرج و بینظمی شدند هم همین قبیل پاسخها و توجیهات را شنیدیم. اما انگار این قصه و حکایتهایی از این قبلی سر دراز دارد. انگار عادت کردهایم که بیکلاسی و بیشخصیتی و ژست آدم باحال گرفتن را با مردمی بودن و مهماننوازی اشتباه بگیریم و بگذاریم هر بار به دلایل ساده به سخیفترین شکل ممکن آبرویمان برود. درست مثل همین ماجرای برج میلاد که آنقدر اوضاع خراب شد که نماینده فیفا قیافهاش را برای ما کجوکوله کند، جام را بزند زیر بغلش و با یک نگاه سختگیرانه محل برگزاری مراسم را ترک کند. با این همه بیکلاسی که در مراسم رونمایی از جام جهانی از خود بروز دادیم، حالا حالاها باید قید گرفتن هر میزبانیای از سوی فیفا و حتی کنفدراسیون فوتبال آسیا را بزنیم. در روزها و سالهایی که نداشتن «زیرساختهای مناسب» و «امکانات کافی» دلیل نگرفتن میزبانیهای بزرگ از سوی ایران شده، حالا باید یک فاکتور دیگر به نام «جوگیری» را هم اضافه کنیم؛ فاکتوری که شاید در ظاهر با یک «حالا پیش آمد دیگر؛ مگر چه شده است؟» ساده رفع و رجوع شود اما ضربههای جبرانناپذیری به پیکره ورزش ایران خواهد زد. البته اگر بتوانیم به سادگی از لطمات آن بر فرهنگ غنی این خاکوبوم چشمپوشی کنیم.
ارسال دیدگاه