
خروج از دانشگاه و ورود به دوران بيکاری
احسان احمدی روزنامهنگار
یکی از هدفگذاریهای جوانان برای ورود به دانشگاه و طی کردن دوران تحصیل در مقاطع مختلف، ایجاد شرایط متمایز با دیگران در بازار رقابتی اشتغال است و زمانی که سیاستگذاری مناسب و هدفمندی در راستای تربیت نیروی کار در قالب دانشجویان در چارچوب ترکیب دانش روز و مهارتآموزی برای تحقق نیروی کار دانشآموخته دارای مهارت مورد توجه تصمیمسازان نباشد، خروجی دانشگاهها با خیل بیکاران دانشآموخته بدون مهارت مواجه خواهد شد.
جمعیت گسترده جوان در کشور که بخش قابل توجهی از آنان هر سال برای ورود به بازار کار، ورودی دانشگاه را انتخاب میکنند، بدون توجه به اهمیت و ضرورت کسب مهارتهای فنی و تخصصی مرتبط با تحصیلات و رشته دانشگاهی اقدام به گذراندن دورههای تحصیلات آموزش عالی داشته و در واقع با عدم آگاهی در خصوص خلاء موجود در حوزه آموزش مهارت و عدم انطباق آن با شرایط تحصیلات دانشگاهی، پس از کسب مدرک دانشگاهی به جهانی پای میگذارند که تصور آن را نداشتند.
کارفرمایان و الزامات بازار کار در بخشهای مختلف فنی، صنعتی، تولیدی و خدماتی نیازمند حضور و جذب نیروی کار دارای مهارت است. این مهم در راستای افزایش و ارتقاء بهرهوری کار مورد تمرکز بنگاههای اقتصادی و تولیدی است و به طور طبیعی جذب در این بنگاهها زمانی حاصل میشود که در اولویت اول فرد دارای تخصص و مهارت لازم برای انجام کار باشد. در این شرایط است که اگر افراد تحصیلات مرتبط را نیز داشته باشند خط تمایزی با دیگران در نظر کارفرما ایجاد کرده و احتمال جذب و اشتغال خود را افزایش خواهند داد.
به عبارتی، دانشآموختگی و مهارت به عنوان لازم و ملزوم برای جذب نیروی کار در بازار اشتغال محسوب میشوند و افرادی موفق به جذب سریع در بازار کار و یافتن اشتغال موردنظر خود خواهند شد که با درک ضرورت کسب دانشهای مهارتی و گذراندن دورههای آموزش مهارت بر اساس نیاز روز بازار کار، همزمان با علم آموزش در دوران دانشگاه، مهارت را به عنوان کلید ورود به بازار کار مورد توجه داشته باشند.
اما با طرح این پرسش که راهکار برونرفت از این شرایط چیست؟ میتوان تدوین و تبیین سیاستهای مرتبط با ترکیب آموزش عالی و مهارتآموزی را با تعامل و همکاری نهادهای ارائهدهنده آموزش علمی روز و آموزشهای مهارتی در قالب دانشگاهها و سازمان آموزش فنیوحرفهای به عنوان متولی اصلی مهارتآموزی در کشور را به عنوان راهکار اساسی برای تحقق تربیت نیروی کار دانشآموخته خلاق و دارای مهارتهای فنی و تخصصی معرفی کرد.
جمعیت گسترده جوان در کشور که بخش قابل توجهی از آنان هر سال برای ورود به بازار کار، ورودی دانشگاه را انتخاب میکنند، بدون توجه به اهمیت و ضرورت کسب مهارتهای فنی و تخصصی مرتبط با تحصیلات و رشته دانشگاهی اقدام به گذراندن دورههای تحصیلات آموزش عالی داشته و در واقع با عدم آگاهی در خصوص خلاء موجود در حوزه آموزش مهارت و عدم انطباق آن با شرایط تحصیلات دانشگاهی، پس از کسب مدرک دانشگاهی به جهانی پای میگذارند که تصور آن را نداشتند.
کارفرمایان و الزامات بازار کار در بخشهای مختلف فنی، صنعتی، تولیدی و خدماتی نیازمند حضور و جذب نیروی کار دارای مهارت است. این مهم در راستای افزایش و ارتقاء بهرهوری کار مورد تمرکز بنگاههای اقتصادی و تولیدی است و به طور طبیعی جذب در این بنگاهها زمانی حاصل میشود که در اولویت اول فرد دارای تخصص و مهارت لازم برای انجام کار باشد. در این شرایط است که اگر افراد تحصیلات مرتبط را نیز داشته باشند خط تمایزی با دیگران در نظر کارفرما ایجاد کرده و احتمال جذب و اشتغال خود را افزایش خواهند داد.
به عبارتی، دانشآموختگی و مهارت به عنوان لازم و ملزوم برای جذب نیروی کار در بازار اشتغال محسوب میشوند و افرادی موفق به جذب سریع در بازار کار و یافتن اشتغال موردنظر خود خواهند شد که با درک ضرورت کسب دانشهای مهارتی و گذراندن دورههای آموزش مهارت بر اساس نیاز روز بازار کار، همزمان با علم آموزش در دوران دانشگاه، مهارت را به عنوان کلید ورود به بازار کار مورد توجه داشته باشند.
اما با طرح این پرسش که راهکار برونرفت از این شرایط چیست؟ میتوان تدوین و تبیین سیاستهای مرتبط با ترکیب آموزش عالی و مهارتآموزی را با تعامل و همکاری نهادهای ارائهدهنده آموزش علمی روز و آموزشهای مهارتی در قالب دانشگاهها و سازمان آموزش فنیوحرفهای به عنوان متولی اصلی مهارتآموزی در کشور را به عنوان راهکار اساسی برای تحقق تربیت نیروی کار دانشآموخته خلاق و دارای مهارتهای فنی و تخصصی معرفی کرد.
ارسال دیدگاه