شاهنامه و زندگی پنهان اعماق

مقدمه‌ای بر رستم و اسفندیار شاهرخ مسکوب / انتشارات علمی و فرهنگی

شاهنامه و زندگی پنهان اعماق

یکی از بزرگ‌ترین بداقبالی‌هایی که اغلب دامنگیر متون کلاسیک فارسی می‌شود و نمی‌گذارد مخاطبان امروزی ادبیات با این متون آن‌طور که باید ارتباط برقرار کنند، این است که کمتر کسی از نگاهی نو و امروزی این متون را مورد تحلیل و تفسیر قرار می‌دهد.
بعضی‌ها هم که می‌کوشند نگاهی نو به این متون داشته باشند از آن ورِ بام می‌افتند و تحلیل‌هایی ارائه می‌دهند که به متون کهن نمی‌چسبد.
در این قحطی تحلیل نو و امروزی و درست از متون کلاسیک، باید غنیمت شمرد آنa آثاری را که در آنها به متون کهن از منظری تازه و در عین حال متناسب با حقیقتِ آن متون نگاه شده، چراکه چنین آثاری می‌توانند حلقه اتصالی درست بین مخاطب امروزی و متون قدیمی به وجود آورند و خواننده امروزی را با ادبیات کلاسیک آشتی دهند. یکی از این نمونه‌ها کتاب «مقدمه‌ای بر رستم و اسفندیار» نوشته زنده‌یاد شاهرخ مسکوب است. انتشارات علمی و فرهنگی اخیرا چاپ تازه‌ای از این کتاب را در شکل و شمایلی جدید و متفاوت با چاپ‌های قبلی منتشر کرده است.
مسکوب بر ادبیات کلاسیک ایران و مخصوصا بر شاهنامه بسیار مسلط بود و در عین حال ادبیات مدرن را می‌خواند و خوب می‌شناخت. او در کتاب داستان رستم و اسفندیار در پی ارائه جوهر ماندگار این داستان است. یعنی همان چیزی که باعث شده این داستان برای انسان امروزی هم جذاب باشد. مسکوب جایی از کتاب «مقدمه‌ای بر رستم و اسفندیار» از تفاوت تاریخ رسمی و تاریخی که ادبیات آن را روایت می‌کند، سخن می‌گوید و با اشاره به رستم شاهنامه که پهلوانی خیالی است، می‌نویسد: «این پهلوان، تاریخ – آن‌چنان که رخ داد – نیست ولی تاریخ است آن‌چنان که آرزو می‌شد. و این تاریخ برای شناختن اندیشه‌های ملتی، که سال‌های سال چنین جامه‌ای بر تصورات خود پوشاند، بسی گویاتر از شرح جنگ‌ها و کشتارهاست. از این نظرگاه افسانه رستم، از اسناد تاریخ، نه‌تنها حقیقی‌تر بلکه حتی واقعی‌تر است. زیرا این یکی نشانه‌ای است از تلاطم امواج و آن دیگری مظهری از زندگی پنهان اعماق.»
 
ارسال دیدگاه