 
        ادبیات و کار -7
«جای خالی سلوچ» محمود دولتآبادی
	به این موضوع قبلا هم اشاره کرده بودیم که یکی از بهترین نویسندگان «کار» در ادبیات داستانی ایران محمود دولتآبادی است. شاید بهجز آثار سالهای اخیرش، تقریبا روی هر کتاب او که دست بگذاریم ردی از کارگران و روستاییان را پیدا میکنیم که دولتآبادی آنها را با همه دردها و رنجها و غمها و شادیهایشان پیش چشم مخاطبان آثارش گذاشته است. رمان «جای خالی سلوچ» یکی از بهترین آثار او در این زمینه است. رمانی که در آن سختکوشی زنی روستایی به نام مِرگان، که شوهرش گذاشته و رفته، در تقابل با ستم و حقهبازی اربابان طماع زمینخوار به نمایش گذاشته شده است. «جای خالی سَلوچ» حماسه خاموش زن و زمین است؛ حماسه خاموش زنی که باید بجنگد تا از سهمش در برابر جهان مردانه اربابها محافظت کند. از خلال نقل این داستان، دولتآبادی به اوضاع اجتماعی یک دوران نقب میزند و بهطور مشخصتر به اصلاحات ارضی و تأثیر آن بر زندگی روستاییان. بیدلیل نیست که رمان با غیاب سلوچ – شوهر مرگان – آغاز میشود و با تنهایی مرگان و مواجه شدن او با این حقیقت که حالا باید بهتنهایی بجنگد تا مال و زندگیاش را حفظ کند. سلوچ رفته است تا نمادی باشد از همه روستاییان کندهشده از زمین و آواره در شهرها در سالهایی که وقایع رمان دولتآبادی در آن اتفاق میافتد. «جای خالی سلوچ» ادامه منطقی داستانهای کوتاه محمود دولتآبادی است. اگر دولتآبادی در آن قصهها گوشههایی از رنج کارگران و بیشتر البته کشاورزان را روایت کرده بود، در «جای خالی سلوچ» به عمق این رنج میرود و آن را در قالب یک رمان بسط میدهد. اینک سطرهای آغازین این رمان: «مِرگان که سر از بالین برداشت، سلوچ نبود. بچهها هنوز در خواب بودند: عباس، اَبراو، هاجر. مِرگان زلفهای مقراضی کنار صورتش را زیر چارقد بند کرد، از جا برخاست و پا از گودی دهنه در به حیاط کوچک خانه گذاشت و یکراست به سر تنور رفت. سلوچ سر تنور هم نبود. شبهای گذشته را سلوچ لب تنور میخوابید. مرگان نمیدانست چرا؟ فقط میدید که سر تنور میخوابد. شبها دیر، خیلی دیر به خانه میآمد، یکراست به ایوان تنور میرفت و زیر سقف شکسته ایوان، لب تنور، چمبر میشد...»
ارسال دیدگاه
    




 
                 
                 
                 
                 
                                             
                                             
                                             
                                             
                                             
                                             
                                             
                                             
                                             
                                             
                                             
                                             
                                             
                                             
                                            