
نمایه
دانشجوی پرستاری از مسیر علمی جذب شود
نسرین میرعباسی - سرپرستار اورژانس بیمارستان تامیناجتماعی شهریار
طی هفتههای اخیر، طرح آموزش دانشجوی پرستاری در بیمارستانها برای جبران کمبود پرستار در کشور مطرح شده است. واقعیت این است که این طرح نمیتواند نیازهای پرستاری کشور را به طور علمی حل کند، زیرا اجرای این طرح موجب میشود که دانشجویان پرستاری از جنبه دانش تئوری ضعیف شوند و نتوانند علوم روز دنیا را فرابگیرند. اگر مسیر جذب پرستار به شکل علمی نباشد و دانشجوی پرستاری دانش تئوریاش را هم از یک پرستار باتجربه یاد بگیرد، احتمال دارد مشکل پیش بیاید. یک پرستار هرچقدر هم که باتجربه باشد، نمیتواند منبع علمی کاملی برای یک دانشجو باشد، بلکه دانشجوی پرستاری لازم است ماخذهای پرستاری روز دنیا را از اساتید این رشته در دانشگاهها فرا بگیرد.
علم و تجربه در کار پرستاری لازم و ملزوم همدیگرند و نباید یکی را به دیگری ترجیح داد. از سوی دیگر، آموزش دانشجوی پرستاری در بیمارستانهای خصوصی نیز چندان نمیتواند رضایتبخش باشد. در حال حاضر میبینیم که بسیاری از دانشجویان پرستاری که از دانشگاههای غیردولتی فارغالتحصیل شدهاند، سطح علمی مناسبی ندارند. بنابراین نباید آینده بخشی از درمان کشور در دست فارغالتحصیلانی قرار بگیرد که از دانش لازم برای انجام فعالیت خطیر پرستاری بیبهرهاند.
در خصوص طرح دیگر وزارت بهداشت مبنی بر تربیت کمکپرستار نیز واجب است بر این فرآیند نظارت جدی شود. اگرچه آموزش یکساله برای انجام برخی مراقبتهای ساده بیمارستانی میتواند به پرستاران کمک کند و اندکی از بار کاری آنها بکاهد، اما این طرح فقط در شرایطی موفق خواهد بود که نظارت جدی بر این امر صورت بگیرد، یعنی کمکپرستار همان وظایف پرستار را انجام ندهد.
متاسفانه بارها دیده شده است که در برخی بیمارستانها، کمکبهیاران بسیاری از کارهای جدی را که در حیطه وظایف پرستار است انجام میدهند. مثلا کنترل علائم حیاتی بیمار از سوی کمکبهیار بههیچوجه علمی و منطقی نیست، زیرا کمکبهیار دانش این کار را ندارد، اما متاسفانه گاهی در نظام سلامت ما این موضوع بهراحتی اتفاق میافتد. بنابراین جذب کمکپرستار برای جبران نیروهای مراقبتی در بیمارستانها فقط به شرطی میتواند موفقیتآمیز باشد که فعالیتهای آتی این کمکپرستاران تحت نظارت کامل پرستاران باشد.
به طور کلی اعتقاد دارم که یکی از عمدهترین راهحلها برای رفع مشکل کمبود پرستار، حمایت از پرستارانی است که یا شغل پرستاری را رها کردهاند و یا وارد فعالیتهای آموزشی یا اداری در بیمارستانها شدهاند. اگر بتوانیم انگیزه این افراد را بالاتر ببریم و از توان آنها بهخوبی بهره ببریم، میتوانیم تا حدود زیادی با مشکلات کمبود پرستار مقابله کنیم. متاسفانه شرایط کار به گونهای پیش رفته است که بسیاری از فارغالتحصیلان پرستاری ترجیح میدهند در بخش خصوصی فعالیت کنند و کمتر برای کار در بخش دولتی انگیزه وجود دارد. در حالی که وزارت بهداشت میتواند نیازسنجی کند و برای بخشهای دولتی که با کمبود پرستار مواجهاند، تسهیلات تشویقی در نظر بگیرد، اما معمولا چنین اتفاقی رخ نمیدهد.
مثلا هماکنون در بیمارستانهای دولتی شاهد هستیم که کارانه پرستاران اورژانس تفاوتی با پرستاران سایر بخشهای بیمارستانی ندارد و این در حالی است که پرستاران این بخش با استرس بالای محیط کار، تنوع بیماران بستری و حساسیت بالای فعالیت در این بخش مواجهاند که نیاز دارد پرستار قبلا در بسیاری از بخشهای بیمارستانی کار کرده باشد. منطق حکم میکند که مشکلات پرستاران و سختیهای کار آنها در بخشهای دولتی و خصوصی رصد شود و براساس آن مزایا و تسهیلات در نظر گرفته شود.
این نگاه توأم با عدالت درخصوص مسائل مرتبط با پرستاران میتواند راهحلهای پایدارتر و منطقیتری برای مشکل کمبود پرستار پیدا کند. وضعیت فعلی شغل پرستاری بهگونهای است که این رشته به دلیل سختی کار و درآمد پایینتر نسبت به سایر ارائهدهندگان خدمات درمانی، اولویت انتخاب دانشجویان نیست. بسیاری از دانشجویان ترجیح میدهند که اگر قرار است در نظام سلامت کار کنند، در مشاغلی حضور یابند که درآمد بهتری دارند. در این وضعیت که دانشجویان نیز رغبتی به انتخاب رشته پرستاری ندارند، وظیفه متولیان نظام سلامت است که هم برای پرستاران شاغل و هم برای دانشجویان این رشته، امید و انگیزهای جدید برای کار کردن ایجاد کنند تا اشتیاق به شغل پرستاری به روزهای پرفروغش بازگردد.
ارسال دیدگاه