روزنه‌های نور در دلِ تاریکی

یاداشتی بر نمایش «سنگ‌‎بست»

روزنه‌های نور در دلِ تاریکی

مهرداد کوروش‌نیا منتقد تئاتر

یاداشتی بر نمایش «سنگ‌‎بست»
روزنه‌های نور در دلِ تاریکی



ژان پل سارتر می‌گوید هر شخص باید بتواند در مورد گزینش‌های خود به دیگران توضیح بدهد و پاسخ‌گوی آن‌ها باشد. به عبارتی هریک از ما مسئول شکل‌گیری آن کسی هستیم که شده‌ایم و مسئول جهانی هستیم که آن را می‌سازیم. نمایش «سنگ‌بست» از این جنس است و آدم‌های نمایش مرتباً در وضعیت‌های انتخاب قرار می‌گیرند. این نمایش گویی یادآور انسان اگزیستانسیالیستی ایرانی است با همۀ رنج‌ها و دردهای انتخاب و مسئولیت‌پذیری، اما در انتهای این قصۀ اگزیستانسیالیستی شخصیت‌اش را به فضای باورمند و ایمانی هدایت می‌کند و قصۀ «آهو» و «ترکمندی» را به فضای گره می‌زند که در آن می‌توان بخشید و دریافت کرد. امری باورمند که هزاران سال در انتهای نومیدی و سرخوردگی راهی به‌سوی امیدواری می‌گشاید. قصۀ «سنگ‌بست» قصۀ روزنه‌های نور در دل تاریکی است که به ما یادآوری می‌کند می‌توان رنج و مرارت شرافت را پذیرفت اما روزنه‌های امید را  نبست. نمایش «سنگ بست» مانند قصۀ ایمانی‌اش روایتی سیال و ذهنی با فضاسازی غیرواقعی دارد، گویی باور متافیزیکی متن در جهان اجرا و طراحی صحنه و میزانسن‌ها هم خود را بروز داده و تکه‌های ازهم‌گسسته و سیالی را به تماشا می‌گذارد که جهان متن را با فضای اجرا همگون می‌سازد. ازاین‌رو ‌نمایش «سنگ‌بست» نمایش قابل تأمل است؛ نمایشی دیدنی با بازی‌های در خور توجه و بازیگرانی بی‌ادعا. 

نمایش «سنگ‌‎بست»
 نویسنده و کارگردان:  محمد ‌مهدی ‌خاتمی
 تهیه‌کننده: نسرین ‌نکیسا
 بازیگران: تکتم ‌اخجوانی، پرویز ‌گوهری‍‌‌راد، شهرام ‌مسعودی، علیرضا ‌مهران، حامد ‌وکیلی، نسرین ‌نکیسا 
 ۲۶ شهریور تا 2 آبان 1404
 تئاترشهر ‌- ‌سالن ‌چهارسو
 70 دقیقه
ارسال دیدگاه
ضمیمه
ضمیمه