
هوش مصنوعی و آینده آموزش
بهرهگیری از هوش مصنوعی در نظام آموزشی جهان به یک چالش بزرگ تبدیل شده است. در برخی کشورها مانند ترکیه و هلند، استفاده از مدلهای زبان بزرگ برای آموزش مهارتهایی مثل کدنویسی و ریاضیات نتایج متفاوتی داشته است؛ دانشآموزانی که به این ابزارها وابسته شدند، پس از حذف آنها عملکرد ضعیفتری نسبت به همکلاسیهای بدون استفاده از هوش مصنوعی نشان دادند. همچنین معلمان گاهی برای صرفهجویی در زمان، از رباتها برای تولید بازخوردهای عمومی در ارزیابی دانشآموزان بهره میبرند که این موضوع با اعتراض دانشآموزان مواجه شده است
در کشورهای ثروتمند، هنوز ابزارهای یادگیری الکترونیکی و هوش مصنوعی نتوانستهاند جای روشهای معمول آموزش را بگیرند. مثلاً در سیلیکونولی آمریکا، مدارس خاصی که از تکنولوژی استفاده میکردند مدتی محبوب بودند اما بدون بررسی دقیق، موفقیت بلندمدتی نداشتند. اما در کشورهای فقیرتر که معلم کم است و کلاسها شلوغ، این فناوریها میتوانند کمک بزرگی باشند. طبق گزارش بانک جهانی، حدود یک ششم کودکان دنیا در فقر شدید زندگی میکنند و ۷۰ درصد بچههای 10 ساله در کشورهای کمدرآمد نمیتوانند یک داستان ساده بخوانند. این عدد در کشورهای جنوب صحرای آفریقا به حدود ۹۰ درصد میرسد.
در نیجریه، تحقیقی روی ۴۲۲ دانشآموز انجام شد. این دانشآموزان بعد از مدرسه در ۱۲ جلسه ۹۰ دقیقهای با کمک معلم و استفاده از Microsoft Copilot، یک چتبات مبتنی بر چتجیپیتی زبان انگلیسیشان را تقویت کردند. بعد از شش هفته، پیشرفت این گروه تقریباً برابر با دو سال آموزش عادی بود. نمرههای آنها در امتحانات پایان سال که شامل موضوعات فراتر از مطالب چتبات بود، حدود ۱۰ درصد بهتر از گروهی بود که از این ابزار استفاده نکرده بودند. این امتحانات با قلم و کاغذ برگزار شد تا مطمئن شوند پیشرفت واقعی دانشآموزان است و فقط به خاطر استفاده از چتبات نیست.
این پیشرفت قابل توجه تا حدی به دلیل ضعف سطح آموزشی اولیه است. بر اساس شاخص سرمایه انسانی بانک جهانی، کودکان نیجریهای در ۱۸ سالگی به طور متوسط ده سال مدرسه میروند، اما یادگیریشان معادل پنج سال آموزش در سطح جهانی است. در کشورهایی با زیرساخت آموزشی بهتر، اثرگذاری چنین برنامههایی احتمالا کمتر خواهد بود.
این برنامه آزمایشی که هزینهای حدود ۴۸ دلار برای هر دانشآموز داشت، از نظر اقتصادی مقرونبهصرفه محسوب میشود؛ هرچند این مبلغ هنوز بیشتر از حداقل دستمزد ماهانه در نیجریه است. همچنین امکان تفکیک کامل تأثیر چتبات از زمان اضافی مطالعه با معلم فراهم نشد و تعمیم برنامه به مقیاس وسیعتر نیازمند اتصال پایدار به اینترنت و دسترسی به دستگاههای دیجیتال است؛ امکاناتی که در همه مناطق نیجریه فراهم نیست. در عین حال، برخی اصلاحات آموزشی با استانداردسازی سختگیرانه محتوا بدون استفاده از فناوریهای نوین موفق بودهاند.
با این حال، این برنامه عملکرد بهتری نسبت به ۸۰ درصد از بیش از ۲۳۰ برنامه آموزشی در کشورهای کم و متوسط درآمد داشت. نتایج آن میتواند برای دولتها و سازمانهای حمایتکننده در تلاش برای بهبود مهارتهای پایه در سیستمهای آموزشی مشکلدار جذاب باشد.
ارسال دیدگاه