جان‌باختگان خاموش اعماق زمین

جان‌باختگان خاموش اعماق زمین

نازنین رزاقی‌مهر روزنامه نگار

روایت اول: حسن، کارگر ۳۷ ساله معدن زغال‌سنگ، تنها چند ساعت بعد از پایان شیفت شب، دوباره راهی تونل شد. همکارانش گفته‌اند آن روز ستون‌های نگهدارنده سقف می‌لرزیدند و فضای معدن ناامن بود. زمانی که صدای ریزش آمد، چیزی جز خاک و سکوت نماند. حسن دیگر از تونل بیرون نیامد. اکنون همسر و دو فرزندش باید با غم از دست دادن نان‌آور خانه و مشکلات مالی دست‌وپنجه نرم کنند.
روایت دوم: مهدی، کارگر ۲۹ ساله یکی دیگر از معادن زغال‌سنگ کرمان، ماه‌ها از تنگی نفس رنج می‌برد. بارها به درمانگاه مراجعه کرد، اما تنها آمپول تقویتی زدند و دوباره او را به کار برگرداندند. تا روزی که در خانه‌اش نفسش بند آمد. وقتی او را به بیمارستان رساندند، دیگر دیر شده بود. پزشکی قانونی در گزارشش نوشت: «نارسایی تنفسی، مشکوک به بیماری شغلی.»

3 ماه، ۱۱ کشته
در سه‌ماهه نخست امسال، دست‌کم ۱۱ کارگر معدن جان خود را از دست داده‌اند. آمارهای غیررسمی این عدد را بالاتر می‌دانند. بسیاری دیگر دچار بیماری‌های ریوی، آسیب‌های اسکلتی و مشکلات روانی ناشی از فشار کار شده‌اند که اغلب بی‌صدا می‌مانند.
بر اساس گزارش‌ها، معادن سنگ‌آهن، زغال‌سنگ و شن‌وماسه بیشترین تعداد حوادث را دارند:
 سنگ‌آهن: ۳۹۰ حادثه
 زغال‌سنگ: ۳۶۸ حادثه
 شن‌وماسه: ۱۸۷ حادثه
این در حالی است که تعداد معادن فعال در این سه بخش به‌ترتیب ۲۵۰، ۱۰۱ و ۱۶۱۶ معدن است؛ یعنی در معادن زغال‌سنگ، به‌طور میانگین، هر واحد معدنی با ۳.۶ حادثه روبه‌رو می‌شود.

صدایی که شنیده نمی‌شود
احسان سهرابی، فعال کارگری، می‌گوید: «ریزش تونل‌ها، انفجار گاز، نبود تجهیزات ایمنی، خستگی مزمن و فشار روانی زندگی کارگران را تهدید می‌کند. مهمتر از همه، آن‌ها هیچ ابزار اعتراض موثری ندارند. نه تشکل مستقل دارند و نه امنیت شغلی. اگر اعتراضی کنند، ممکن است اخراج شوند.»

استخراج‌های سنتی و ناایمن
بر اساس آمار، بیش از ۹۰ درصد عملیات استخراج زغال‌سنگ در کشور همچنان با روش‌های سنتی انجام می‌شود؛ روش‌هایی که با ایمنی روز دنیا فاصله زیادی دارند. همین موضوع لزوم مکانیزه‌کردن معادن را جدی‌تر کرده است.
هشدارهایی که شنیده نشد
محمدرضا بهرامن، رئیس خانه معدن و نایب‌رئیس اتاق ایران، به حادثه سال گذشته معدن طبس اشاره کرده و می‌گوید: «از سال ۱۳۹۶ هشدار دادیم که وضعیت ایمنی در معادن زغال‌سنگ فاجعه‌بار است. بارها از طریق رسانه‌ها اعلام کردیم که جان ده‌ها کارگر، مهندس و تکنسین در خطر است. اما هیچ اقدام مؤثری صورت نگرفت.»
به گفته او، نبود سرمایه‌گذاری کافی در تجهیزات مدرن و آموزش ایمنی، مهم‌ترین دلیل وقوع حوادث است. او می‌افزاید: «اگر سازمان توسعه معادن (ایمیدرو) نظارت دقیقی داشت، شاید اتفاقاتی مثل زمستان یورت، طبس و البرز شرقی هرگز رخ نمی‌داد.»

بیماری‌های شغلی؛ رنج پنهان
در معادن، مرگ تنها از راه ریزش و انفجار نمی‌آید. بیماری‌هایی چون «ریه سیاه»، سیلیکوز، آسیب‌های اسکلتی و فرسودگی روانی ناشی از فشار کاری و عدم امنیت شغلی، تهدیدی جدی برای کارگران است. اما در ایران این بیماری‌ها نه شناسایی می‌شوند، نه ثبت و نه درمان.

جلسه‌ای برای نجات جان‌ها 
در هفته‌های اخیر جلسه‌ای با حضور مدیرعامل سازمان تأمین‌اجتماعی و معاون وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی برگزار شد. هدف این جلسه، بررسی پیش‌نویس اصلاحی دستورالعمل حوادث ناشی از کار بود؛ پیش‌نویسی که هدف آن «صیانت از سلامت نیروی کار و ارتقاء بازرسی‌ها» عنوان شد.
مصطفی سالاری در این جلسه گفت: «نجات انسان‌ها از خطرات شغلی، برای ما یک برنامه راهبردی است. اما واقعیت این است که مرگ یا بیماری کارگر، یک مسئله فردی نیست، بلکه ضربه‌ای به کل اقتصاد و جامعه است.»
با این حال، فعالان کارگری معتقدند تا زمانی که تصمیم‌ها به عمل تبدیل نشوند و تغییر واقعی در سیاست‌گذاری و اجرا رخ ندهد، هیچ نتیجه‌ای به دست نخواهد آمد.

دستورالعمل‌های اجباری ایمنی
بیشتر معادن فاقد واحدهای ایمنی (HSE) هستند. برای بسیاری از پیمانکاران، ایمنی فقط یک هزینه اضافی است. این بی‌توجهی، جان کارگران را به خطر می‌اندازد. تجربه‌های جهانی نشان داده‌اند:
- اجرای کامل قانون معادن (۱۳۹۲) می‌تواند تا ۶۰ درصد از حوادث بکاهد.
- فناوری‌های نوینی مانند هوش مصنوعی در کشورهای پیشرفته توانسته‌ تا ۵۰ درصد نرخ حوادث را پایین آورند.
- راه‌اندازی مراکز سلامت روان در محیط‌های پرخطر، از بروز افسردگی و فرسودگی جلوگیری می‌کند.

زمان سیاست‌گذاری با نگاه انسانی
اگر می‌خواهیم این چرخه مرگ و بیماری را متوقف کنیم، باید سیاست‌های ایمنی را با نگاه انسانی و اراده‌ای واقعی تدوین کنیم. کارشناسان می‌گویند:
 ابلاغ آیین‌نامه کافی نیست؛ نظارت مستقل لازم است.
 آموزش ایمنی باید مستمر و اجباری باشد.
 استفاده از فناوری‌های روز باید تسهیل شود.
سلامت روان کارگران باید بخشی از خدمات رسمی محیط کار باشد.
مهم‌تر از همه، کارگران باید تشکل‌های مستقل داشته باشند. تا وقتی قراردادهای موقت و ناامن حاکم باشند، امکان اعتراض و مطالبه‌گری نیز وجود نخواهد داشت.
در کشورهایی چون آلمان، استرالیا و چین، هوش مصنوعی در شناسایی ریزش‌ها، کنترل گازها و آموزش ایمنی به کار گرفته شده و تا ۵۰ درصد حوادث را کاهش داده است. در ایران نیز چنین فناوری‌هایی نه‌تنها قابل‌پیاده‌سازی‌اند، بلکه ضرورت دارند.

پایان تونل روشن است؟
روایت حسن و مهدی فقط دو نام از صدها قربانی خاموش معدن‌ هستند. وقتی دستورالعمل‌ها فقط روی کاغذ باقی می‌مانند و جلسات بدون خروجی عملی برگزار می‌شوند، جان‌های بسیاری در خاموشی دفن می‌شوند. زندگی کارگران معدن با وعده نجات نمی‌یابد؛ با اقدام واقعی و سیاست اجرایی نجات می‌یابد.
ارسال دیدگاه
ضمیمه
ضمیمه