جست‌وجو برای کار ایده‌آل در اروپا

جست‌وجو برای کار ایده‌آل در اروپا

در میانه‌ تحولات گسترده در بازار کار جهانی، اروپا جایگاه خود را به‌عنوان یکی از متعادل‌ترین و پایدارترین مناطق برای کار حفظ کرده است. سیاست‌های حمایتی دولت‌ها، مزایای اجتماعی و توجه به سلامت روان، قاره سبز را برای نیروی کار حرفه‌ای جذاب کرده؛ اما در میان صدها شرکت بزرگ و متوسط فعال در این قاره، کدام شرکت‌ها محیطی فراهم کرده‌اند که کارمندان واقعاً بخواهند در آن بمانند و رشد کنند؟
فهرست سالانه‌ «۱۰۰ شرکت برتر برای کار در اروپا» که توسط فورچن و مؤسسه Great Place to Work منتشر شده، پاسخ دقیقی به این پرسش می‌دهد. این رتبه‌بندی حاصل بررسی بیش از ۱.۳ میلیون پرسش‌نامه‌ ثبت‌شده از سوی کارکنان ۲ میلیون نفر در ۲۰ کشور اروپایی ا‌ست. در این گزارش، به تحلیل داده‌ها و روندهایی می‌پردازیم که این فهرست را شکل داده‌اند.

 معیارهایی فراتر از حقوق و مزایا
در نگاه اول، ممکن است تصور شود حقوق بالا یا مزایای خاص همچنان مهم‌ترین عامل رضایت کارکنان است؛ اما داده‌های به‌دست‌آمده از این رتبه‌بندی تصویر متفاوتی نشان می‌دهد. حدود ۸۶ درصد از کارکنان در شرکت‌های حاضر در این فهرست اعلام کرده‌اند که قصد دارند در سازمان خود باقی بمانند، در حالی که این عدد برای دیگر شرکت‌ها تنها ۶۰ درصد است. این شکاف، نه‌فقط ناشی از پرداخت بهتر، بلکه حاصل مجموعه‌ای از عوامل انسانی و فرهنگی است. بر اساس مدل ارزیابی GPTW، ۸۵ درصد از امتیاز نهایی شرکت‌ها بر اساس پاسخ‌های مستقیم کارکنان به سؤالاتی در حوزه اعتماد، عدالت، احساس ارزشمندی و تجربه‌ کاری بوده و تنها ۱۵ درصد آن به خط‌مشی‌های سازمانی اختصاص داشته است. این یعنی قضاوت‌ها از پایین به بالا شکل گرفته، نه از دفتر مرکزی به پایین.

 ارزش‌های مشترک شرکت‌های پیشرو
بررسی ویژگی‌های مشترک میان ۱۰ شرکت اول این فهرست چهار روند کلیدی را نشان می‌دهد:
 ۱. فرهنگ سازمانی با محوریت مشارکت
شرکت‌هایی که در بالاترین رتبه‌ها قرار دارند، محیطی ساخته‌اند که در آن همکاری، شفافیت و مشارکت در تصمیم‌گیری اصل است. برای نمونه، شرکت مشاوره‌ فرانسوی Wavestone که در چند کشور اروپایی فعالیت دارد، توانسته حس تیمی قدرتمندی ایجاد کند که کارکنان آن را عامل اصلی وفاداری خود به شرکت می‌دانند. در یک الگوی آماری جالب، کارکنانی که شرکت خود را «همکارمحور» توصیف کرده‌اند، ۱۰۸ درصد بیشتر از دیگران برای رسیدن به اهداف کاری انگیزه داشته‌اند.
 ۲. تعادل واقعی میان کار و زندگی
بیش از ۹۲ درصد از کارکنان شرکت‌های برتر گفته‌اند که می‌توانند در زمان نیاز مرخصی بگیرند و ۸۵ درصد گفته‌اند که شرکت‌شان آن‌ها را به حفظ تعادل میان کار و زندگی تشویق می‌کند. در کشورهایی مانند هلند، فرانسه و دانمارک، بسیاری از این شرکت‌ها از الگوی کاری ترکیبی (Hybrid) یا حتی هفته‌ی کاری چهار روزه استفاده می‌کنند. این انعطاف‌پذیری در صنایعی مانند فناوری و مشاوره که معمولاً فشار کاری بالایی دارند، اهمیت بیشتری یافته است.
 ۳. فرصت‌های یادگیری و نوآوری
نرخ نوآوری در این شرکت‌ها ۶۶ درصد بالاتر از میانگین بازار اروپا بوده است. کارکنان آن‌ها فضای لازم برای آزمایش ایده‌های جدید، شرکت در برنامه‌های آموزشی و ارتقای مهارت‌های خود را دارند. برای نمونه، شرکت فولکس‌واگن از فناوری هوش مصنوعی مانند ChatGPT در سیستم‌های خودرویی خود استفاده کرده و هم‌زمان برای کارکنان خود دوره‌های آموزش AI برگزار کرده است.این نوآوری تنها در محصولات دیده نمی‌شود، بلکه در نحوه مدیریت منابع انسانی، کار تیمی و ارتباطات داخلی نیز مشهود است.
 ۴. عدالت سازمانی و ترفیع شغلی منصفانه
در شرکت‌های فهرست‌شده، ۷۸ درصد از کارکنان معتقدند ارتقاهای شغلی بر اساس شایستگی انجام می‌شود و ۷۰ درصد از توزیع منصفانه‌ی سود شرکت رضایت دارند. شاید مهم‌تر از همه، ۸۱ درصد اعلام کرده‌اند که مدیران‌شان از جانبداری و تبعیض پرهیز می‌کنند. این داده‌ها از اهمیت ادراک عدالت در محیط کار خبر می‌دهند. در فضایی که کارکنان احساس تبعیض نکنند، تمایل آن‌ها به مشارکت در پروژه‌های نوآورانه، همکاری بین‌بخشی و حتی استفاده از فناوری‌های جدید (مانند ابزارهای هوش مصنوعی) بالاتر است.

 هدفمندی؛ نه فقط بهره‌وری
یکی از نقاط تمایز این شرکت‌ها در ایجاد «حس معنا» در کار است. کارکنانی که کار خود را با اهداف بزرگ‌تری پیوند می‌زنند، تمایل بیشتری به ماندن در سازمان دارند. بر اساس داده‌های این گزارش، شرکت‌هایی که مأموریتی فراتر از سودآوری صرف تعریف کرده‌اند، از نرخ ماندگاری نیروی کار بسیار بالاتری برخوردار بوده‌اند. این یافته، شرکت‌های فعال در صنایع سنتی مانند انرژی، داروسازی و خودروسازی را هم در بر می‌گیرد. برای مثال، شرکت‌هایی مانند توتال‌انرژی در فرانسه و نوارتیس در سوئیس، ضمن پیگیری سود تجاری، بر تأثیر اجتماعی فعالیت‌های خود نیز تأکید دارند؛ از توسعه‌ انرژی پاک گرفته تا تولید داروهای نجات‌بخش.

 فناوری؛ فرصت یا تهدید؟
در حالی که شرکت‌های آمریکایی مانند گوگل، انویدیا و مایکروسافت در بازار آمریکا به دلیل پیشتازی در فناوری مورد توجه‌اند، در اروپا همچنان شرکت‌های سنتی سهم بزرگی از فهرست را به خود اختصاص داده‌اند. این تنوع، بازتابی از ساختار متوازن اقتصاد اروپاست. با این حال، پذیرش فناوری‌های نوین در اروپا با احتیاط بیشتری همراه بوده. تنها ۳۴ درصد از کل کارکنان مورد بررسی، نسبت به استفاده از ابزارهای هوش مصنوعی در کار خود ابراز اشتیاق کرده‌اند. اما این رقم در شرکت‌هایی که محیط عادلانه‌تری دارند تا ۲۹ درصد بیش از میانگین بوده است. این یعنی عدالت و شفافیت، نقش مهمی در پذیرش تحول دیجیتال ایفا می‌کند.

 چالش‌های آینده
اگرچه این شرکت‌ها در ایجاد محیط کاری پایدار موفق بوده‌اند، اما چالش‌های بیرونی مانند تحولات ژئوپلیتیکی، انتخابات کلیدی اروپا، تعرفه‌های تجاری و جنگ در اوکراین ممکن است بر روندهای بازار کار تأثیرگذار باشند. در کنار این‌ها، گذار به اقتصاد سبز، دیجیتال‌سازی بیشتر و بحران‌های مربوط به سلامت روان کارکنان نیز مسائل نوظهوری به شمار می‌روند که شرکت‌ها ناگزیر از مواجهه با آن‌ها خواهند بود .موفق‌ترین شرکت‌ها در اروپا، شرکت هایی هستند که ارزش کارکنان را درک کرده‌اند و محیط‌هایی ساخته‌اند که به رشد فردی، عدالت، معنا و نوآوری بها می‌دهد. در دنیایی که رقابت برای جذب استعدادها شدیدتر از همیشه شده، سازمان‌هایی که از درون قوی باشند، در بیرون هم پایدارتر عمل خواهند کرد .برای مدیران منابع انسانی، فعالان بازار کار و سیاست‌گذاران، این فهرست نه‌فقط یک رتبه‌بندی، بلکه یک نقشه راه واقعی برای ساختن سازمان‌هایی انسانی‌تر، نوآورتر و مقاوم‌تر است.
ارسال دیدگاه
ضمیمه
ضمیمه