هند میخواهد قبل از پیر شدن جمعیتش ثروتمند شود
نارندرا مودی، نخستوزیر هند در دو سال گذشته متعهد شده که کشورش را تا سال ۲۰۴۷ به یک کشور توسعهیافته و با درآمد بالا تبدیل کند. همچنین بر اساس چندین پیشبینی، هند در مسیر تبدیل شدن به سومین اقتصاد بزرگ جهان در شش سال آینده قرار دارد.
بر اساس تعریف بانک جهانی، اگر سرانه درآمد ناخالص ملی کشوری معادل ۱۳ هزار و ۸۴۶ دلار یا بیشتر باشد، آن کشور در دسته اقتصادهای با درآمد بالا قرار میگیرد. درآمد ناخالص ملی (GNI)، مجموع پولی است که مردم و کسبوکارهای یک کشور به دست میآورند.
هند با درآمد سرانه حدود 2400 دلار جزو کشورهای با درآمد متوسط رو به پایین محسوب میشود. چندین سال است که بسیاری از اقتصاددانان هشدار دادهاند که اقتصاد هند ممکن است به سوی یک «دام درآمد متوسط» حرکت کند.
این وضعیت زمانی رخ میدهد که یک کشور نمیتواند بهراحتی به رشد سریع دست یابد و با اقتصادهای پیشرفته رقابت کند. آردو هنسون، اقتصاددان، «دام درآمد متوسط» را وضعیتی توصیف میکند که در آن بهنظر میرسد کشورها در دام هزینههای در حال افزایش گیر افتادهاند و قدرت رقابت خود را از دست میدهند.
یک گزارش جدید از بانک جهانی نگرانیهای مشابهی را مطرح میکند. گزارش توسعه جهانی ۲۰۲۴ میگوید که با نرخ رشد کنونی، هند به ۷۵ سال زمان نیاز دارد تا به یکچهارم درآمد سرانه آمریکا برسد. این گزارش همچنین میگوید که بیش از ۱۰۰ کشور از جمله هند، چین، برزیل و آفریقای جنوبی با موانعی جدی مواجه هستند که میتواند تلاشهای آنها را برای تبدیل شدن به کشورهای با درآمد بالا در دهههای آینده مختل کند.
یک کشور رو به رشد
پژوهشگران آمارهای ۱۰۸ کشور با درآمد متوسط را بررسی کردهاند که مسئول ۴۰ درصد از تولید اقتصادی جهان هستند و تقریباً دوسوم از گازهای کربن را تولید میکنند. این کشورها محل زندگی سهچهارم جمعیت جهان هستند. علاوه بر این تقریباً دوسوم از کسانی که در سراسر دنیا در فقر شدید زندگی میکنند، شهروندان همین کشورها به حساب میآیند.
پژوهشگران میگویند این کشورها با چالشهای بیشتری برای فرار از دام درآمد متوسط مواجه هستند. این چالشها شامل پیر شدن سریع جمعیت، افزایش سیاست حمایتگرایی در اقتصادهای پیشرفته و نیاز فوری به انتقال سریع انرژی است.
ایندرمیت گیل، اقتصاددان ارشد بانک جهانی و یکی از نویسندگان این پژوهش میگوید: «نتیجه نبرد برای رفاه اقتصادی جهانی تا حد زیادی در کشورهای با درآمد متوسط رقم خواهد خورد و در این کشورهاست که برنده و بازنده این نبرد روشن خواهد شد.»
او اضافه میکند: «اما بسیاری از این کشورها به استراتژیهای قدیمی برای تبدیل شدن به اقتصادهای پیشرفته وابستهاند. آنها برای مدت طولانی فقط به سرمایهگذاری نیاز دارند یا اینکه قبل از موعد به نوآوری روی میآورند.»
بهعنوان مثال، پژوهشگران میگویند که سرعت رشد کسبوکارها در کشورهای با درآمد متوسط، اغلب کند است.
بر اساس این گزارش در هند، مکزیک و پرو، بهطور معمول اندازه شرکتها بعد از ۴۰ سال فعالیت، دو برابر میشود. این در حالی است که در آمریکا، ظرف ۴۰ سال شرکتها هفت برابر میشوند. این نشان میدهد که شرکتها برای رشد قابلتوجه در کشورهای با درآمد متوسط با مشکلاتی روبهرو هستند اما همچنان برای دههها میتوانند به فعالیت خود ادامه دهند. در نتیجه، تقریباً ۹۰ درصد از شرکتها در کشورهای مذکور کمتر از پنج کارمند دارند و تنها بخش کوچکی دارای ۱۰ کارمند یا بیشتر هستند.
آقای گیل و همکارانش طرفدار رویکردی جدید هستند. راهحل آنها این است که این کشورها بر سرمایهگذاری بیشتر تمرکز کنند، فناوریهای جدید را از سراسر جهان به اقتصاد خود تزریق کنند و نوآوری را توسعه دهند. این گزارش میگوید که کرهجنوبی نمونهای از این استراتژی است.
نمونههای موفق
در سال ۱۹۶۰، درآمد سرانه کره جنوبی 1200 دلار بود. این رقم تا سال ۲۰۲۳ به ۳۳ هزار دلار افزایش یافته است. کره جنوبی در ابتدا سرمایهگذاری دولتی و خصوصی را تقویت کرد. سپس این کشور در دهه ۱۹۷۰، به یک سیاست صنعتی تغییر جهت داد که در آن، شرکتهای داخلی تشویق میشدند تا فناوری خارجی را وارد کنند و از روشهای پیشرفته تولید، بهره بگیرند.
شرکتهایی مانند سامسونگ از این سیاست استقبال کردند. سامسونگ در ابتدا رشتهفرنگی (نودل) تولید میکرد. به دنبال این تغییر در سیاست کشور، سامسونگ به تولید تلویزیون روی آورد که تحت لیسانس شرکتهای ژاپنی آن را میساخت. در پی موفقیت این استراتژی، تقاضا برای نیروی حرفهای ماهر در کشور ایجاد شد. راهحل دولت این بود که بودجهها را افزایش دهد و اهدافی را برای دانشگاههای دولتی تعیین کند تا این مهارتها را آموزش دهند. این گزارش میگوید که امروز، سامسونگ یک شرکت مبتکر در سطح جهانی و یکی از بزرگترین تولیدکنندگان گوشیهای هوشمند در جهان است.
طبق این گزارش کشورهایی مانند لهستان و شیلی هم راههای مشابهی را طی کردند. لهستان با وارد کردن فناوریهای اروپای غربی، بهرهوری را افزایش داد. شیلی انتقال فناوری را تشویق کرد تا نوآوری در داخل کشور را تقویت کند. یکی از نمونههای معروف این سیاست، وارد کردن تکنیکهای پرورش ماهی سالمون نروژی به شیلی بود که موجب شد این کشور به یکی از مهمترین صادرکنندگان سالمون در جهان تبدیل شود.
تاریخ، سرنخهای کافی درباره شکلگیری یک «دام درآمد متوسط» قریبالوقوع در اختیار ما قرار میدهد. بر اساس محاسبات پژوهشگران، همچنانکه کشورها ثروتمندتر میشوند، اغلب وقتی به حدود ۱۰ درصد از تولید ناخالص داخلی سرانه آمریکا (هشت هزار دلار امروز) میرسند، به «دام» میافتند؛ دامی که موجب میشود تا آنها در محدوده درآمد متوسط گیر کنند. این تقریباً در میانه آن چیزی است که بانک جهانی بهعنوان کشورهای «با درآمد متوسط» طبقهبندی میکند.
از سال ۱۹۹۰، تنها ۳۴ کشور با درآمد متوسط به وضعیت با درآمد بالا منتقل شدهاند که بیش از یک سومشان در پی پیوستن به اتحادیه اروپا یا کشف ذخایر نفتی تازه به چنین دستاوردی رسیدهاند.
راگورام راجان و روهیت لامبا که هر دو اقتصاددان هستند، بهطور جداگانه تخمین میزنند که حتی با نرخ رشد درآمد سرانه بسیار خوب چهار درصد، درآمد سرانه هند تا سال ۲۰۶۰ به ۱۰ هزار دلار خواهد رسید که هنوز کمتر از سطح امروز چین است. آنها در کتاب جدیدشان به نام «شکستن قالب: بازنگری آینده اقتصادی هند» مینویسند: «ما باید بهتر عمل کنیم. در دهه آینده ممکن است شاهد یک فرصت جمعیتی باشیم. این فرصت در پی افزایش جمعیت نیروی کار شکل خواهد گرفت و بعد ما، مانند سایر کشورها به پیری خواهیم رسید.»
آنها بیان میکنند: «اگر بتوانیم اشتغال مناسبی برای همه جوانانمان ایجاد کنیم، رشد را تسریع خواهیم کرد و قبل از اینکه جمعیت ما شروع به پیر شدن کند، فرصت داریم تا به راحتی به طبقه متوسط رو به بالا تبدیل شویم.»
بر اساس تعریف بانک جهانی، اگر سرانه درآمد ناخالص ملی کشوری معادل ۱۳ هزار و ۸۴۶ دلار یا بیشتر باشد، آن کشور در دسته اقتصادهای با درآمد بالا قرار میگیرد. درآمد ناخالص ملی (GNI)، مجموع پولی است که مردم و کسبوکارهای یک کشور به دست میآورند.
هند با درآمد سرانه حدود 2400 دلار جزو کشورهای با درآمد متوسط رو به پایین محسوب میشود. چندین سال است که بسیاری از اقتصاددانان هشدار دادهاند که اقتصاد هند ممکن است به سوی یک «دام درآمد متوسط» حرکت کند.
این وضعیت زمانی رخ میدهد که یک کشور نمیتواند بهراحتی به رشد سریع دست یابد و با اقتصادهای پیشرفته رقابت کند. آردو هنسون، اقتصاددان، «دام درآمد متوسط» را وضعیتی توصیف میکند که در آن بهنظر میرسد کشورها در دام هزینههای در حال افزایش گیر افتادهاند و قدرت رقابت خود را از دست میدهند.
یک گزارش جدید از بانک جهانی نگرانیهای مشابهی را مطرح میکند. گزارش توسعه جهانی ۲۰۲۴ میگوید که با نرخ رشد کنونی، هند به ۷۵ سال زمان نیاز دارد تا به یکچهارم درآمد سرانه آمریکا برسد. این گزارش همچنین میگوید که بیش از ۱۰۰ کشور از جمله هند، چین، برزیل و آفریقای جنوبی با موانعی جدی مواجه هستند که میتواند تلاشهای آنها را برای تبدیل شدن به کشورهای با درآمد بالا در دهههای آینده مختل کند.
یک کشور رو به رشد
پژوهشگران آمارهای ۱۰۸ کشور با درآمد متوسط را بررسی کردهاند که مسئول ۴۰ درصد از تولید اقتصادی جهان هستند و تقریباً دوسوم از گازهای کربن را تولید میکنند. این کشورها محل زندگی سهچهارم جمعیت جهان هستند. علاوه بر این تقریباً دوسوم از کسانی که در سراسر دنیا در فقر شدید زندگی میکنند، شهروندان همین کشورها به حساب میآیند.
پژوهشگران میگویند این کشورها با چالشهای بیشتری برای فرار از دام درآمد متوسط مواجه هستند. این چالشها شامل پیر شدن سریع جمعیت، افزایش سیاست حمایتگرایی در اقتصادهای پیشرفته و نیاز فوری به انتقال سریع انرژی است.
ایندرمیت گیل، اقتصاددان ارشد بانک جهانی و یکی از نویسندگان این پژوهش میگوید: «نتیجه نبرد برای رفاه اقتصادی جهانی تا حد زیادی در کشورهای با درآمد متوسط رقم خواهد خورد و در این کشورهاست که برنده و بازنده این نبرد روشن خواهد شد.»
او اضافه میکند: «اما بسیاری از این کشورها به استراتژیهای قدیمی برای تبدیل شدن به اقتصادهای پیشرفته وابستهاند. آنها برای مدت طولانی فقط به سرمایهگذاری نیاز دارند یا اینکه قبل از موعد به نوآوری روی میآورند.»
بهعنوان مثال، پژوهشگران میگویند که سرعت رشد کسبوکارها در کشورهای با درآمد متوسط، اغلب کند است.
بر اساس این گزارش در هند، مکزیک و پرو، بهطور معمول اندازه شرکتها بعد از ۴۰ سال فعالیت، دو برابر میشود. این در حالی است که در آمریکا، ظرف ۴۰ سال شرکتها هفت برابر میشوند. این نشان میدهد که شرکتها برای رشد قابلتوجه در کشورهای با درآمد متوسط با مشکلاتی روبهرو هستند اما همچنان برای دههها میتوانند به فعالیت خود ادامه دهند. در نتیجه، تقریباً ۹۰ درصد از شرکتها در کشورهای مذکور کمتر از پنج کارمند دارند و تنها بخش کوچکی دارای ۱۰ کارمند یا بیشتر هستند.
آقای گیل و همکارانش طرفدار رویکردی جدید هستند. راهحل آنها این است که این کشورها بر سرمایهگذاری بیشتر تمرکز کنند، فناوریهای جدید را از سراسر جهان به اقتصاد خود تزریق کنند و نوآوری را توسعه دهند. این گزارش میگوید که کرهجنوبی نمونهای از این استراتژی است.
نمونههای موفق
در سال ۱۹۶۰، درآمد سرانه کره جنوبی 1200 دلار بود. این رقم تا سال ۲۰۲۳ به ۳۳ هزار دلار افزایش یافته است. کره جنوبی در ابتدا سرمایهگذاری دولتی و خصوصی را تقویت کرد. سپس این کشور در دهه ۱۹۷۰، به یک سیاست صنعتی تغییر جهت داد که در آن، شرکتهای داخلی تشویق میشدند تا فناوری خارجی را وارد کنند و از روشهای پیشرفته تولید، بهره بگیرند.
شرکتهایی مانند سامسونگ از این سیاست استقبال کردند. سامسونگ در ابتدا رشتهفرنگی (نودل) تولید میکرد. به دنبال این تغییر در سیاست کشور، سامسونگ به تولید تلویزیون روی آورد که تحت لیسانس شرکتهای ژاپنی آن را میساخت. در پی موفقیت این استراتژی، تقاضا برای نیروی حرفهای ماهر در کشور ایجاد شد. راهحل دولت این بود که بودجهها را افزایش دهد و اهدافی را برای دانشگاههای دولتی تعیین کند تا این مهارتها را آموزش دهند. این گزارش میگوید که امروز، سامسونگ یک شرکت مبتکر در سطح جهانی و یکی از بزرگترین تولیدکنندگان گوشیهای هوشمند در جهان است.
طبق این گزارش کشورهایی مانند لهستان و شیلی هم راههای مشابهی را طی کردند. لهستان با وارد کردن فناوریهای اروپای غربی، بهرهوری را افزایش داد. شیلی انتقال فناوری را تشویق کرد تا نوآوری در داخل کشور را تقویت کند. یکی از نمونههای معروف این سیاست، وارد کردن تکنیکهای پرورش ماهی سالمون نروژی به شیلی بود که موجب شد این کشور به یکی از مهمترین صادرکنندگان سالمون در جهان تبدیل شود.
تاریخ، سرنخهای کافی درباره شکلگیری یک «دام درآمد متوسط» قریبالوقوع در اختیار ما قرار میدهد. بر اساس محاسبات پژوهشگران، همچنانکه کشورها ثروتمندتر میشوند، اغلب وقتی به حدود ۱۰ درصد از تولید ناخالص داخلی سرانه آمریکا (هشت هزار دلار امروز) میرسند، به «دام» میافتند؛ دامی که موجب میشود تا آنها در محدوده درآمد متوسط گیر کنند. این تقریباً در میانه آن چیزی است که بانک جهانی بهعنوان کشورهای «با درآمد متوسط» طبقهبندی میکند.
از سال ۱۹۹۰، تنها ۳۴ کشور با درآمد متوسط به وضعیت با درآمد بالا منتقل شدهاند که بیش از یک سومشان در پی پیوستن به اتحادیه اروپا یا کشف ذخایر نفتی تازه به چنین دستاوردی رسیدهاند.
راگورام راجان و روهیت لامبا که هر دو اقتصاددان هستند، بهطور جداگانه تخمین میزنند که حتی با نرخ رشد درآمد سرانه بسیار خوب چهار درصد، درآمد سرانه هند تا سال ۲۰۶۰ به ۱۰ هزار دلار خواهد رسید که هنوز کمتر از سطح امروز چین است. آنها در کتاب جدیدشان به نام «شکستن قالب: بازنگری آینده اقتصادی هند» مینویسند: «ما باید بهتر عمل کنیم. در دهه آینده ممکن است شاهد یک فرصت جمعیتی باشیم. این فرصت در پی افزایش جمعیت نیروی کار شکل خواهد گرفت و بعد ما، مانند سایر کشورها به پیری خواهیم رسید.»
آنها بیان میکنند: «اگر بتوانیم اشتغال مناسبی برای همه جوانانمان ایجاد کنیم، رشد را تسریع خواهیم کرد و قبل از اینکه جمعیت ما شروع به پیر شدن کند، فرصت داریم تا به راحتی به طبقه متوسط رو به بالا تبدیل شویم.»
ارسال دیدگاه