
مراقبت از کودکان کار در مقابل اعمال خشونت
کار کردن کودکان به خودی خود امری مذموم و چالشی در حال پیگیری است. در این میان خشونت علیه کودکانی مشغول به کار یکی از معضلات درونموضوعی محسوب میشود که شرایط زندگی این دسته از کودکان را وخیمتر میکند. برای شناسایی و حل معضل خشونت علیه کودکان کار باید راهکارهایی را در پیش گرفت. به نظر میرسد در این زمینه پژوهش و اقدامات کافی انجام نشده و این عرصه همچنان عامل آسیبپذیری گورهی از افراد جامعه است. در این زمینه دولتها باید از ظرفیت اعمال نفوذ خود استفاده کنند و چتر حمایتی خویش را بر سر این گروه آسیبدیده اجتماعی بگسترانند.
خشونت علیه کودکان کار مسئلهای جدی و جهانی است. این کودکان بهواسطه قرار گرفتن در محیطهای ناامن همچون کارگاههای غیراستاندارد و زیرزمینی و خیابانها از امنیت بیبهرهاند و مورد خشونتهای فراوان واقع میشوند. براساس تحقیقاتی که تاکنون انجام شده و اطلاعاتی که از کودکان مورد نظر به دست آمده، آنها بر این نوع اعمال خشونتها مهر تأیید میزنند. انواع خشونتهای که بر کودکان کار اعمال میشود شامل خشونت فیزیکی، جنسی، عاطفی و روانی است که تأثیرات منفی مادامالعمر بر سلامت جسم و روان و رفاه کودکان میگذارد. بسیاری از قربانیان علاوه بر ساعتها کار کردن، مورد تنبیه فیزیکی و تعارض جنسی و تهدید و آزار روانی نیز واقع میشوند. در موارد زیادی صاحبکاران آنها را وادار به اعمال غیرانسانی همچون میکنند. بدیهی است که آسیبهای دوران کودکی اثرات مخربی در بزرگسالی فرد خواهد داشت و زنگ هشداری برای رشد بزهکاری در جامعه به شمار میرود. پیامدهای عاطفی شامل افسردگی، اضطراب و بیخوابی، عزت نفس پایین و انزوای اجتماعی است. این کودکان در سنین بالاتر نسبت به افراد دیگر بیشتر از سلامت روانی ضعیف، رفتارهای پرخطر و جنایت رنج میبرند.
از این منظر مقابله با خشونت علیه کودکان کار باید در اولویت برنامههای سیاستگذاران قرار گیرد. سازمان بینالمللی کار (ILO) خشونت را به عنوان یک خطر خاص برای کودکان کار شناسایی میکند. در ارتباط با حل بحران این قسم خشونت رویکردهای مختلفی وجود دارد. در وهله اول آموزش به والدین از مجراهایی چون صداوسیما و اجتماعات محلی میتواند کمککننده باشد. آگاهی نسبت به حقوق کودکان برای خانوادههای کمسواد و آموختن شیوههای درست فرزندپروری ابزاری مفید در این زمینه است و میتواند دیدگاهها را درباره اعمال خشونت بر کودکان اصلاح کند. قدم دوم وجود قوانین و مقررات لازم و کافی برای جلوگیری از وقوع خشونت در مورد کودکان است. در این زمینه نهادهای کلان کشوری باید تصمیمگیری کنند. آنها با تصویب قوانین مورد نظر و ضمانت اجرای آن میتوانند از کودکان قربانی خشونت حمایت به عمل آورند. سومین مرحله تأسیس شبکههای حمایتی برای کودکان و خانوادههای آنهاست. دسترسی به خدمات بهداشتی، آموزشی و روانی جزو مواردی است که در مقابل خشونت مصونیت ایجاد میکند. همچنین وجود مراکزی برای ترمیم آسیبهای ناشی از خشونت برای مراجعه کودکان قربانی الزامی است. کودکان خشونتدیده حق دارند از کمک مشاوران برخوردار شوند و بتوانند بر تأثیرات منفی ستمی که بر آنها رفته غلبه کنند. معاونت اجتماعی نیروی انتظامی، سازمان بهزیستی و تشکل های غیردولتی در این حوزه فعالیت میکنند و امکان تحت حمایت قرار دادن این کودکان را برای بهبودی دارند. البته اقداماتی که بهمنظور مراقبت از کودکان کار انجام میگیرد همچنان کافی نیست. هماکنون قانون حمایت از کودکان و نوجوانان که درسال 83 به تصویب رسیده و در 8 تا 9 بند تنظیم شده در کشور وجود دارد، اما این قانون هم نقایص زیادی دارد که باید برطرف شود تا بازویی برای حمایت از کودکان کار شود. از طرفی سندی به عنوان سند مقاولهنامه 182 سازمان بینالمللی کار در مورد مبارزه با بدترین اشکال کار کودکان در دنیا وجود دارد. ایران هم عضویت این مقاولهنامه را دارد و تعهداتش را پذیرفته است.
کاهش خشونت علیه کودکان کار، تلاشهای مشترک دولتها، سازمانهای غیردولتی و جامعه مدنی را میطلبد. فرهنگسازی در جامعه نیز از اقدامات مهم است که بستر امنی را برای زندگی کودکان کار فراهم میکند و ضامن ایجاد تغییرات مثبت و پایدار خواهد بود.
خشونت علیه کودکان کار مسئلهای جدی و جهانی است. این کودکان بهواسطه قرار گرفتن در محیطهای ناامن همچون کارگاههای غیراستاندارد و زیرزمینی و خیابانها از امنیت بیبهرهاند و مورد خشونتهای فراوان واقع میشوند. براساس تحقیقاتی که تاکنون انجام شده و اطلاعاتی که از کودکان مورد نظر به دست آمده، آنها بر این نوع اعمال خشونتها مهر تأیید میزنند. انواع خشونتهای که بر کودکان کار اعمال میشود شامل خشونت فیزیکی، جنسی، عاطفی و روانی است که تأثیرات منفی مادامالعمر بر سلامت جسم و روان و رفاه کودکان میگذارد. بسیاری از قربانیان علاوه بر ساعتها کار کردن، مورد تنبیه فیزیکی و تعارض جنسی و تهدید و آزار روانی نیز واقع میشوند. در موارد زیادی صاحبکاران آنها را وادار به اعمال غیرانسانی همچون میکنند. بدیهی است که آسیبهای دوران کودکی اثرات مخربی در بزرگسالی فرد خواهد داشت و زنگ هشداری برای رشد بزهکاری در جامعه به شمار میرود. پیامدهای عاطفی شامل افسردگی، اضطراب و بیخوابی، عزت نفس پایین و انزوای اجتماعی است. این کودکان در سنین بالاتر نسبت به افراد دیگر بیشتر از سلامت روانی ضعیف، رفتارهای پرخطر و جنایت رنج میبرند.
از این منظر مقابله با خشونت علیه کودکان کار باید در اولویت برنامههای سیاستگذاران قرار گیرد. سازمان بینالمللی کار (ILO) خشونت را به عنوان یک خطر خاص برای کودکان کار شناسایی میکند. در ارتباط با حل بحران این قسم خشونت رویکردهای مختلفی وجود دارد. در وهله اول آموزش به والدین از مجراهایی چون صداوسیما و اجتماعات محلی میتواند کمککننده باشد. آگاهی نسبت به حقوق کودکان برای خانوادههای کمسواد و آموختن شیوههای درست فرزندپروری ابزاری مفید در این زمینه است و میتواند دیدگاهها را درباره اعمال خشونت بر کودکان اصلاح کند. قدم دوم وجود قوانین و مقررات لازم و کافی برای جلوگیری از وقوع خشونت در مورد کودکان است. در این زمینه نهادهای کلان کشوری باید تصمیمگیری کنند. آنها با تصویب قوانین مورد نظر و ضمانت اجرای آن میتوانند از کودکان قربانی خشونت حمایت به عمل آورند. سومین مرحله تأسیس شبکههای حمایتی برای کودکان و خانوادههای آنهاست. دسترسی به خدمات بهداشتی، آموزشی و روانی جزو مواردی است که در مقابل خشونت مصونیت ایجاد میکند. همچنین وجود مراکزی برای ترمیم آسیبهای ناشی از خشونت برای مراجعه کودکان قربانی الزامی است. کودکان خشونتدیده حق دارند از کمک مشاوران برخوردار شوند و بتوانند بر تأثیرات منفی ستمی که بر آنها رفته غلبه کنند. معاونت اجتماعی نیروی انتظامی، سازمان بهزیستی و تشکل های غیردولتی در این حوزه فعالیت میکنند و امکان تحت حمایت قرار دادن این کودکان را برای بهبودی دارند. البته اقداماتی که بهمنظور مراقبت از کودکان کار انجام میگیرد همچنان کافی نیست. هماکنون قانون حمایت از کودکان و نوجوانان که درسال 83 به تصویب رسیده و در 8 تا 9 بند تنظیم شده در کشور وجود دارد، اما این قانون هم نقایص زیادی دارد که باید برطرف شود تا بازویی برای حمایت از کودکان کار شود. از طرفی سندی به عنوان سند مقاولهنامه 182 سازمان بینالمللی کار در مورد مبارزه با بدترین اشکال کار کودکان در دنیا وجود دارد. ایران هم عضویت این مقاولهنامه را دارد و تعهداتش را پذیرفته است.
کاهش خشونت علیه کودکان کار، تلاشهای مشترک دولتها، سازمانهای غیردولتی و جامعه مدنی را میطلبد. فرهنگسازی در جامعه نیز از اقدامات مهم است که بستر امنی را برای زندگی کودکان کار فراهم میکند و ضامن ایجاد تغییرات مثبت و پایدار خواهد بود.
ارسال دیدگاه