
یک کارشناس آسیبشناسی اجتماعی در گفتوگو با آتیهنو مطرح کرد
فروشندگان کلیه قیمت را به مذاکره شفاهی موکول میکنند
«شواهد عینی نشان میدهد که فروشندگان معمولاً با مذاکره شفاهی قیمت و از طریق بازار آزاد برای فروش کلیه خود اقدام میکنند.» این بخشی از صحبتهای مجید ابهری، کارشناس آسیبشناسی اجتماعی و از پژوهشگران طرح پژوهشی «واکاوی مسأله کلیهفروشی در کشور» است. او به همراه تیمی از پژوهشگران بنیاد علومرفتاری به مدت سهسال (1393تا1390) مسأله کلیهفروشی را رصد کرده و به نتایج قابلتوجهی دست پیدا کردند که در ادامه گفتوگوی ما با این پژوهشگر را میخوانید.
آیا فروش کلیه مختص ایران است و چه عواملی به افزایش تعداد فروشندگان کلیه در کشور دامن میزند؟
فروش اعضای بدن بهویژه کلیه در بسیاری از کشورهای جهان، مخصوصاً در آسیا و آسیای جنوب شرقی معمول و متداول است. در کشور ما نیز از گذشته دور این موضوع وجود داشته، اما با افزیش تورم و بیکاری چشمگیر در جامعه فروشندگان کلیه بهطور ناگهانی بروز این مسئله روند صعودی و مضاعف پیدا کرده است. بهطوری که با توجه به گرانی و تورم روزانه موجود در کشور، صف فروشندگان اضافه شده و ساعت به ساعت نیز بر تعداد آنها افزوده میشود.
طبق بررسیهای میدانی انجام شده عمدتاً چرا افراد تصمیم به فروش کلیه
میگیرند؟
فروشندگان کلیه معمولاً بر اساس احتیاج مالی و نیاز فوری به پول دست به این اقدام میزنند و شواهد عینی نشان داده عمدتاً افراد به قصد تهیه جهیزیه برای دختر خود و یا ساخت منزل مسکونی ناتمام ماندهشان كه نزدیک به زمستان ترس برف و باران و تخریب خانه نیمساخته را به همراه داشته، تصمیم گرفته بودند کلیه خود را بفروشند.
افراد از چه روشی تصمیم فروش کلیه خود را عملی میکنند؟
معمولاً فروش کلیه درکشور ما به دو صورت انجام میشود؛ اول اینکه داوطلبان فروش به بنیاد بیماریهای خاص و یا بنیاد کلیه مراجعه و ثبتنام میکنند. هنگامی که نیازمندی پیدا شده و قصد خرید داشته باشد، این دو را به یکدیگر معرفی کرده و تحت نظارت این بنیاد دادوستد انجام میشود. اگر این نهادها نظارت دقیقی بر مبادله کلیه داشته باشند طرفین اجازه ندارند قیمتهای نجومی دلخواه خود را اعلام کنند.
اما بررسی آگهیها نشان میدهد که قیمتها عجیب و بسیار متفاوت هستند، اینطور نیست؟
درست است. فروشندگان معمولاً از طریق بازار آزاد براي فروش کلیه خود اقدام میکنند. آنها در اطراف بیمارستانهای مخصوص بیماران کلیوی مثلاً بیمارستان شهید هاشمینژاد یا سایر بیمارستانها اعلامیههایی به در و دیوار و ستونهای برق میچسبانند. گروه خونی و سن مورد درخواست خود را مینویسند. 90 درصد این افراد قیمت را به مذاکره شفاهی موکول میکنند. در این میان مانند اکثر روابط بازرگانی در کشور، در این زمینه نیز دلالانی وجود دارند که در مقابل بیمارستانها پرسه میزنند. آنها افرادی را که موفق به یافتن کلیه دولتی (از طریق نهادهای یادشده) نشده و مستأصل ماندهاند را شکار کرده و حق دلالی قابلتوجهی دریافت میکنند.
بیشترین گروه سنی و گرانترین کلیه به کدام گروهخونی تعلق دارد؟
فروشندگان عمدتاً بین 18 تا 40 سال قرار دارند؛ چراکه افراد بالای 40 سال موفق به یافتن مشتری نخواهند شد. بررسیهای ما نشان داد که حدود 60 درصد داوطلبان فروش زیر 30 سال به دلایل بیکاری و نیاز مالی برای ازدواج و یا گذران امور خود وادار به فروش کلیه خود شده بودند. معمولاً گروههای (o) مثبت و منفی کمیابترين و گرانترین کلیهها هستند. در آن زمان قیمت فروش کلیه از 15 میلیون تومان شروع میشد و بر اساس نیاز و یا نوع گروه خونی و اضطرار خریدار بیمار تا 100 میلیون تومان نیز میرسید.
آیا نتایج این پژوهش به ارگانها و مسئولان بالادستی گزارش شده و چه پیشنهاداتی ارائه کردید؟
پیشنهاد شد که همواره چندین مددکار در بنیادهای خیریه مساعدت به بیماران کلیوی حضور داشته باشند و بسیار آبرومندانه به تحقیق در زمینه نیاز واقعی افراد و توانایی مالی آنها اقدام کنند. متأسفانه گاهی که در خصوص فرد از همسایگان و کاسبان محله او سؤال میشود، موجب جریحهدار شدن غرور و شخصیت بیمار و اطرافیان او میشود و افراد نیازمند به همین دلیل بعضاً از گرفتن کمک پشیمان و حاضر به مرگ میشوند.
همچنین باید صندوقهای کمک به بیماران خاص به شکلی تأسیس و ایجاد شود که خیّرين بهداشت و سلامت به این صندوقها کمک کنند و یا افراد نیازمند را شناسایی و شخصاً نیاز آنها را
مرتفع کنند.
کشور ما کشور فقیری نیست که در این زمینه دچار حیرانی و سرگشتگی شویم. نهاد دولت میتواند از محل بودجههای مختلف بدون تکدی و سؤال از مردم و نیکوکاران در این زمینه صندوقهای مشخصی ایجاد کرده و به بیماران کمک کند. همچنین در مقابله با بازار سیاه و شکست دادن طمعکاران باید با جدیت وارد شود تا شرایطی فراهم شود كه مشکل تمام نیازمندان کلیه از مجاری قانونی و شرعی بسیار آبرومندانه با حفظ شخصیت و شئونات اخلاقی آنها
مرتفع شود.
فروش اعضای بدن بهویژه کلیه در بسیاری از کشورهای جهان، مخصوصاً در آسیا و آسیای جنوب شرقی معمول و متداول است. در کشور ما نیز از گذشته دور این موضوع وجود داشته، اما با افزیش تورم و بیکاری چشمگیر در جامعه فروشندگان کلیه بهطور ناگهانی بروز این مسئله روند صعودی و مضاعف پیدا کرده است. بهطوری که با توجه به گرانی و تورم روزانه موجود در کشور، صف فروشندگان اضافه شده و ساعت به ساعت نیز بر تعداد آنها افزوده میشود.
طبق بررسیهای میدانی انجام شده عمدتاً چرا افراد تصمیم به فروش کلیه
میگیرند؟
فروشندگان کلیه معمولاً بر اساس احتیاج مالی و نیاز فوری به پول دست به این اقدام میزنند و شواهد عینی نشان داده عمدتاً افراد به قصد تهیه جهیزیه برای دختر خود و یا ساخت منزل مسکونی ناتمام ماندهشان كه نزدیک به زمستان ترس برف و باران و تخریب خانه نیمساخته را به همراه داشته، تصمیم گرفته بودند کلیه خود را بفروشند.
افراد از چه روشی تصمیم فروش کلیه خود را عملی میکنند؟
معمولاً فروش کلیه درکشور ما به دو صورت انجام میشود؛ اول اینکه داوطلبان فروش به بنیاد بیماریهای خاص و یا بنیاد کلیه مراجعه و ثبتنام میکنند. هنگامی که نیازمندی پیدا شده و قصد خرید داشته باشد، این دو را به یکدیگر معرفی کرده و تحت نظارت این بنیاد دادوستد انجام میشود. اگر این نهادها نظارت دقیقی بر مبادله کلیه داشته باشند طرفین اجازه ندارند قیمتهای نجومی دلخواه خود را اعلام کنند.
اما بررسی آگهیها نشان میدهد که قیمتها عجیب و بسیار متفاوت هستند، اینطور نیست؟
درست است. فروشندگان معمولاً از طریق بازار آزاد براي فروش کلیه خود اقدام میکنند. آنها در اطراف بیمارستانهای مخصوص بیماران کلیوی مثلاً بیمارستان شهید هاشمینژاد یا سایر بیمارستانها اعلامیههایی به در و دیوار و ستونهای برق میچسبانند. گروه خونی و سن مورد درخواست خود را مینویسند. 90 درصد این افراد قیمت را به مذاکره شفاهی موکول میکنند. در این میان مانند اکثر روابط بازرگانی در کشور، در این زمینه نیز دلالانی وجود دارند که در مقابل بیمارستانها پرسه میزنند. آنها افرادی را که موفق به یافتن کلیه دولتی (از طریق نهادهای یادشده) نشده و مستأصل ماندهاند را شکار کرده و حق دلالی قابلتوجهی دریافت میکنند.
بیشترین گروه سنی و گرانترین کلیه به کدام گروهخونی تعلق دارد؟
فروشندگان عمدتاً بین 18 تا 40 سال قرار دارند؛ چراکه افراد بالای 40 سال موفق به یافتن مشتری نخواهند شد. بررسیهای ما نشان داد که حدود 60 درصد داوطلبان فروش زیر 30 سال به دلایل بیکاری و نیاز مالی برای ازدواج و یا گذران امور خود وادار به فروش کلیه خود شده بودند. معمولاً گروههای (o) مثبت و منفی کمیابترين و گرانترین کلیهها هستند. در آن زمان قیمت فروش کلیه از 15 میلیون تومان شروع میشد و بر اساس نیاز و یا نوع گروه خونی و اضطرار خریدار بیمار تا 100 میلیون تومان نیز میرسید.
آیا نتایج این پژوهش به ارگانها و مسئولان بالادستی گزارش شده و چه پیشنهاداتی ارائه کردید؟
پیشنهاد شد که همواره چندین مددکار در بنیادهای خیریه مساعدت به بیماران کلیوی حضور داشته باشند و بسیار آبرومندانه به تحقیق در زمینه نیاز واقعی افراد و توانایی مالی آنها اقدام کنند. متأسفانه گاهی که در خصوص فرد از همسایگان و کاسبان محله او سؤال میشود، موجب جریحهدار شدن غرور و شخصیت بیمار و اطرافیان او میشود و افراد نیازمند به همین دلیل بعضاً از گرفتن کمک پشیمان و حاضر به مرگ میشوند.
همچنین باید صندوقهای کمک به بیماران خاص به شکلی تأسیس و ایجاد شود که خیّرين بهداشت و سلامت به این صندوقها کمک کنند و یا افراد نیازمند را شناسایی و شخصاً نیاز آنها را
مرتفع کنند.
کشور ما کشور فقیری نیست که در این زمینه دچار حیرانی و سرگشتگی شویم. نهاد دولت میتواند از محل بودجههای مختلف بدون تکدی و سؤال از مردم و نیکوکاران در این زمینه صندوقهای مشخصی ایجاد کرده و به بیماران کمک کند. همچنین در مقابله با بازار سیاه و شکست دادن طمعکاران باید با جدیت وارد شود تا شرایطی فراهم شود كه مشکل تمام نیازمندان کلیه از مجاری قانونی و شرعی بسیار آبرومندانه با حفظ شخصیت و شئونات اخلاقی آنها
مرتفع شود.
ارسال دیدگاه