
بيمه اجتماعی و عدالت اجتماعی
نویسنده: لیا روین
مترجم: سید وحید میرهبیگی، بهادر سهرابی
انتشارات: مؤسسه راهبردی بازنشستگی صبا
کتاب «بیمه اجتماعی و عدالت اجتماعی» دو گفتمان اصلی را معرفی میکند که چه در فلسفه خود و چه در سیاستگذاریهایی که از این فلسفه برخاستهاند، با بیمه اجتماعی مخالفند. گفتمان اول، نمیتواند بپذیرد که تمامی شهروندان یک کشور - در چارچوب قواعد بیمهای- دارای حق برخورداری از بیمه اجتماعی هستند؛ یعنی برای مثال در آمریکا حق برابر اقلیتها (رنگینپوستان، مهاجران، زنان و...) به برخورداری از بیمه اجتماعی قبول ندارد. به بیان ساده، آنها (محافظهکاران؛ که سرکرده اخیرشان دونالد ترامپ بود) اگر قانون کار و قانون تأمیناجتماعی ما را میخواندند با این نگاه کنار نمیآمدند که «هر کس» در ازای مزد کار کند کارگر است و هر کارگر مستحق دریافت خدمات بیمه اجتماعی؛ لابد برخی را به خاطر قومیت، جنسیت، باورها و... کنار میزدند. گفتمان دوم، اساساً به وجود اجتماعی انسان و همبستگی اجتماعی جوامع بشری شک دارد و میگوید: «چرا از برخی بگیریم و به برخی دیگر بدهیم؟ هر «فردی» آوردهای داشته باشد و از پسانداز خودش بازنشستگی و خدمات درمانی بگیرد». گفتمان دوم میگوید: بیایید بیمههای اجتماعی را خصوصی کنیم. به طور خلاصه، کتاب میگوید: ۱- گفتمانهای محافظهکار و خصوصیساز از پشتیبانی رسانهها و اندیشکدهها و سیاستمدارانی برخوردارند. پول این رسانهها و... از کجا میآید؟ بیمههای خصوصی و بانکها (که هر دو منتظر سرازیر شدن منابع مالی بعد از خصوصیسازی هستند) و صنایع پزشکی (که برای گرانشدن «کالاها»ی خود دندان تیز کردهاند). پس اگر جریانسازیای علیه بیمه اجتماعی صورت گیرد، به احتمال فراوان، منافعی در پشتپرده وجود دارد؛ ۲- این گفتمانها، هر روز از ورشکستگی بیمه اجتماعی در آینده نزدیک حرف میزنند و به مردم درباره هزینههای ملی سالمندی و مصارف بیرویه و غیرضروری سازمانهای بیمهای هشدار میدهند، اما مشکل کجاست؟
مترجم: سید وحید میرهبیگی، بهادر سهرابی
انتشارات: مؤسسه راهبردی بازنشستگی صبا
کتاب «بیمه اجتماعی و عدالت اجتماعی» دو گفتمان اصلی را معرفی میکند که چه در فلسفه خود و چه در سیاستگذاریهایی که از این فلسفه برخاستهاند، با بیمه اجتماعی مخالفند. گفتمان اول، نمیتواند بپذیرد که تمامی شهروندان یک کشور - در چارچوب قواعد بیمهای- دارای حق برخورداری از بیمه اجتماعی هستند؛ یعنی برای مثال در آمریکا حق برابر اقلیتها (رنگینپوستان، مهاجران، زنان و...) به برخورداری از بیمه اجتماعی قبول ندارد. به بیان ساده، آنها (محافظهکاران؛ که سرکرده اخیرشان دونالد ترامپ بود) اگر قانون کار و قانون تأمیناجتماعی ما را میخواندند با این نگاه کنار نمیآمدند که «هر کس» در ازای مزد کار کند کارگر است و هر کارگر مستحق دریافت خدمات بیمه اجتماعی؛ لابد برخی را به خاطر قومیت، جنسیت، باورها و... کنار میزدند. گفتمان دوم، اساساً به وجود اجتماعی انسان و همبستگی اجتماعی جوامع بشری شک دارد و میگوید: «چرا از برخی بگیریم و به برخی دیگر بدهیم؟ هر «فردی» آوردهای داشته باشد و از پسانداز خودش بازنشستگی و خدمات درمانی بگیرد». گفتمان دوم میگوید: بیایید بیمههای اجتماعی را خصوصی کنیم. به طور خلاصه، کتاب میگوید: ۱- گفتمانهای محافظهکار و خصوصیساز از پشتیبانی رسانهها و اندیشکدهها و سیاستمدارانی برخوردارند. پول این رسانهها و... از کجا میآید؟ بیمههای خصوصی و بانکها (که هر دو منتظر سرازیر شدن منابع مالی بعد از خصوصیسازی هستند) و صنایع پزشکی (که برای گرانشدن «کالاها»ی خود دندان تیز کردهاند). پس اگر جریانسازیای علیه بیمه اجتماعی صورت گیرد، به احتمال فراوان، منافعی در پشتپرده وجود دارد؛ ۲- این گفتمانها، هر روز از ورشکستگی بیمه اجتماعی در آینده نزدیک حرف میزنند و به مردم درباره هزینههای ملی سالمندی و مصارف بیرویه و غیرضروری سازمانهای بیمهای هشدار میدهند، اما مشکل کجاست؟
ارسال دیدگاه