 
        نگاه
بعضی وقتها دولتها کافی است کاری نکنند!
مهران امیری
	«دولت باید کاری در این زمینه بکند.» شنیدن این جمله در کشوری که دولت همواره همهکاره بوده چندان عجیب به نظر نمیآید. اما شنیدن این عبارت درباره کشورهایی که از گروه توسعهیافتهها هستند عجیب به نظر میرسد. درواقع دولتها چه در کشورهای توسعهیافته و چه در سایر کشورها دستکم در زمینه کارآفرینی نقش بزرگی دارند؛ آنها سیاستگذاریهای منطقی و بلندمدت را با هدف بهبود اقتصادی و توانمندسازی صاحبان دانش و تخصص انجام میدهند. اما کار دیگری که دولتها باید حتما انجام دهند این است که خودشان کاری انجام ندهند!
	دولتهای مدرن امروزی در بسیاری از کشورها نقش اصلی خود را در تامین امنیت، بهداشت، و برنامهریزیهای کلان اقتصادی جستجو میکنند و برنامه کوچکسازی ساختار دولت و عدممداخله در اجرای برنامهها را با جدیت دنبال میکنند. در این چنین فضایی است که موضوع حمایت از کسبوکارهای نوپا (startup) به شکلی ویژه در دستور کار دولتها قرار میگیرد. بررسی گزارشها و آمار موجود درباره این نوع کسبوکارها در کشورهای مختلف دنیا نشان میدهد که رابطه معناداری بین تعداد آنها و میزان توسعهیافتگی کشورها وجود دارد. در کشورهایی چون آمریکا، برخی کشورهای اروپای غربی، هندوستان، اندونزی و ایران این نوع کسبوکارها به میزان قابلتوجهی در حال شکلگیری است.
	در بررسی شیوه حمایت از این کسبوکارها دیده میشود که در بسیاری از کشورها دولت مداخله مستقیمی در روند ایجاد و ادامه کار آنها ندارد و در واقع آنچه در کشور ما به آن بخش خصوصی گفته میشود میداندار کلیدی این ماجراست. نکته جالب اینکه بسیاری از این کسبوکارهای نوپا با استفاده از فناوریهای ارتباطی امروزی خود را در سایتهای اطلاعرسانی ویژهای که فراهم شده معرفی میکنند و افراد علاقهمند با سرمایههای خود در پروژهها مشارکت میکنند. شیوههای مختلفی برای مشارکت و حمایت مالی از پروژههای نوپای کسبوکار وجود دارد که یکی از جذابترین آنها شیوهای موسوم به سرمایهگذاری جمعی (Crowdfunding) است که در آن افرادی با مبالغ بسیار کم با پروژهها مشارکت میکنند. در این شیوه مشارکت، مخاطره سرمایهگذاری بسیار کاهش مییابد چراکه تعداد زیادی از افراد با مبالغ کم زمینه اجرای پروژه را فراهم میکنند و در صورت شکست برنامهها، زیان اندکی متوجه آنها خواهد شد و البته در صورت موفقیت پروژه، آنها نیز به همان میزان صاحبسهم در سود بعدی خواهند بود.
	آنچه بیش از همه مورد توجه است اینکه دولتها در این زمینه بهتر است مطلقا کاری انجام ندهند، در حقیقت مداخله دولتها در این زمینه بیش از اینکه مفید باشد مضر است. رابطه متعارف بین عرضه و تقاضا، و کار و امید به سودآوری با حضور دولتها مختل میشود. دولتها در صورت سرمایهگذاری در کسبوکارها عموما موجب هدر رفتن منابع و افزایش هزینه میشوند، و چنانچه درگیر مدیریت امور شوند، غالبا موجب کندی کارها و خروج از چرخه سودآوری میشوند. این وضعیت در کشورهایی که هنوز در گروه توسعهیافتهها تلقی نمیشوند و دولتها بازیگر اصلی همه عرصهها هستند، با شدت بیشتری رخ میدهد. 
ارسال دیدگاه
    




 
                 
                 
                 
                 
                                             
                                             
                                             
                                             
                                             
                                             
                                             
                                             
                                             
                                             
                                             
                                             
                                             
                                             
                                            