از نگاه شما، در شرایط کنونی بازگشایی سالنهای تئاتر چه کارکردی خواهد داشت؟
من گمان میکنم در این شرایط بازگشایی سالنهای تئاتر و به طور کلی فضاهایی که در آن فعالیتهای هنری انجام میشود، نمیتواند کارساز باشد. امروز ما در همه عرصهها در جامعه شاهد وضعیت عجیب و غریبی هستیم. از یکسو از اول اردیبهشتماه همه از خانههای خود بیرون آمدهاند و از سوی دیگر دارند درباره فاصله اجتماعی سخن میگویند. البته در این شرایط میشود برخی عبور و مرورها را استثنا کرد اما اینکه رفتوآمد در عمل انجام شود و بعد هم از حفظ فاصله و رعایت نکات بهداشتی برای جلوگیری از بیماری حرف بزنیم، سخنی بیهوده است. آن دسته از رفتوآمدهایی هم که در این اوضاع و احوال میشود استثناء کرد، مربوط به کارهایی است که اگر انجامشان ندهیم دچار مشکلات جدی میشویم. برای مثال ممکن است یک نفر یک کار بانکی بسیار فوری داشته باشد و مجبور شود از خانه بیرون بیاید و به بانک برود. در آن شرایط است که رعایت الزامات بهداشتی از قبیل زدن ماسک و پوشیدن دستکش در کنار رعایت فاصله از کسانی که در بانک هستند میتواند تا حدی از احتمال ابتلا به بیماری جلوگیری کند. در کنار این مورد میتوان به ضرورت حضور کارمندان سر کارشان اشاره کرد. به هر حال از همان روزهای ابتدایی اردیبهشت ماه در عمل همه ادارات کار خود را از سر گرفتند و من به عنوان یک کارمند از یکسو به خاطر تامین هزینههای زندگی باید در اداره یا شرکتی که در آن کار میکنم، حاضر شوم و از سوی دیگر بسیاری از مردم کارهایی دارند که کارمندان باید با حضور در محل کار برای آنان انجام دهند.
با وجود راه افتادن کسبوکارهای مختلف، چرا نباید فعالیتهای هنری از سر گرفته شود؟
وقتی سخن از سلامتی آدمهاست، برگزاری تئاتر یا کنسرت در اولویت نیست. این نکته را هم باید بگویم که برای من قابلتصور نیست ما به یک سالن تئاتر یا کنسرت برویم و آنجا هم همچنان از فاصله اجتماعی و رعایت پروتکلها حرف بزنیم. در این شرایط ممکن است برخی از افراد بگویند میتوان با چیدمان الکترونیکی صندلیها در سالنهای برگزاری کنسرت یا تئاتر و در سینماها کاری کرد که بین تماشاگران فاصله کافی وجود داشته باشد. به نظر من این اتفاق هم در عمل امکان تحقق ندارد. شما به شکل ریاضی میتوانید حساب کنید. برای مثال حتی اگر در هر ردیف در سالنهای برگزاری برنامههای هنری که 10 صندلی دارد، اگر 3 بلیت هم فروخته شود بازهم فاصله اجتماعی رعایت نخواهد شد.
بنابراین به نظر شما راه برونرفت از این وضع برای هنرمندان تئاتر چه خواهد بود؟
در این شرایط یا باید مقرر شود که مثلا از امروز به بعد رعایت فاصله اجتماعی دیگر لازم نیست و هر کس علائم بیماری دارد باید در خانه بماند و از محل زندگیاش خارج نشود یا در شرایط حاضر که همچنان اوضاع همچون گذشته است و ممکن است کسی ناقل باشد اما علائمی را نتوان در او مشاهده کرد، نباید سالنهای برگزاری فعالیتهای هنری بازگشایی شود. چون برای مثال وقتی قرار است در سالن، نمایشی برگزار شود، هم روی صحنه و هم میان صحنه و تماشاگران فاصله اجتماعی از بین خواهد رفت. مگر اینکه آمار مبتلایان روزانه و میزان مرگومیر ناشی از کرونا آنقدر کم شود که بتوان با قطعیت گفت احتمال ابتلای عموم جامعه به عددی نزدیک به صفر رسیده است. تا اینجای سخنم مربوط به بحث سلامتی بود.
اما شاید راهاندازی مجدد سالنهای نمایش بتواند به هنرمندان این عرصه لااقل به شکلی اندک از نظر اقتصادی کمک کند. نظر شما در این مورد چیست؟
البته باید بپذیریم که همه اهالی تئاتر در این ایام، دچار مشکلات سخت اقتصادی شدهاند. افراد و گروههایی که بنا بود بهمن، اسفند، فروردین، اردیبهشت و خرداد به روی صحنه بروند، برای اجرایشان هزینههایی پرداخت کرده و زمانی را هم صرف کرده بودند برای تمرین و آمادهسازی که شرایط پیش آمده باعث شد بهشدت از منظر مالی متضرر شوند. برخی از افراد هم بنا بود در ماههای آینده به این جمعبندی برسند که اثری را به روی صحنه ببرند یا خیر. خود من یکی از همین افراد بودم. پیش از این، قرار بود که ما امسال در سالن ایرانشهر نمایشی را بر اساس متنی نوشته خودم به نام «من خودم» را اواخر نیمه اول یا اوایل نیمه دوم امسال در تماشاخانه ایرانشهر روی صحنه ببریم اما به نظر میرسد آن اجرا با توجه به اوضاع پیشآمده به تعویق بیفتد، زیرا با این اوصاف نتوانستهایم درباره روی صحنه رفتن یا نرفتن آن تصمیمی قطعی بگیریم و بر فرض اجرا هم هنوز نتوانستهایم تاریخ دقیقی را با توجه به شرایط موجود برای اجرای تئاترمان مشخص کنیم. بنابراین، هرکدام از ما به عنوان اعضای جامعه تئاتر ایران در این اوضاع و احوال به نسبت هزینهها، زمان صرف شده و برنامهریزیهایی که برای آینده انجام دادهایم، آسیب مالی دیدهایم اما اگر قرار باشد برای به اصطلاح رعایت پروتکلهای بهداشتی ظرفیت فروش هر نمایش به یکسوم تقلیل پیدا کند، در آن شرایط حتی با فروش صددرصدی ظرفیت ممکن سالنهای تئاتر در طول 30 شب اجرا، روی صحنه بردن آن نمایش صرفه اقتصادی به دنبال نخواهد داشت. مگر اینکه دولت در این وضع از اعضای گروههای مختلف حمایتهای بسیار زیادی کند. بگذارید در این باره کمی توضیح دهم. من سال گذشته نمایشی را روی صحنه بردم که ۹۰ درصد از شبهای اجرا، تمام بلیتها فروش رفته بود. بنابراین در آن نمایش که در سالن سایه به روی صحنه رفت، ما فروشی حداکثری داشتیم. در نهایت بر اساس میزان فروش و کمکهزینهای که دریافت کردیم، توانستیم هزینهها را جبران کنیم و تمام عوامل هم بتوانند مبلغی را به عنوان دستمزد دریافت کنند. اگر آن زمان، نمایشمان در همه شبهای اجرا با استقبال روبهرو نمیشد و ما نمیتوانستیم فروش خوبی داشته باشیم با مبلغی که انجمن هنرهای نمایشی به عنوان کمکهزینه به ما میداد، تنها میتوانستیم هزینهها را جبران کنیم و به عوامل پولی بهعنوان دستمزد نمیرسید. بنابراین در این شرایط که ظرفیت کامل سالن در اختیار گروههای تئاتری نیست و از سوی دیگر هم بنا نیست به جای یک ماه، دو یا سه ماه اجرا داشته باشند، اجرای تئاتر صرفه اقتصادی نخواهد داشت. ما نمیتوانیم بگوییم با وجود این همه خطر، روی صحنه رفتن از بیکاری بهتر است.
بنابراین حتی اگر یکسوم ظرفیت قبلی سالنها هم از تماشاگران پر شود دردی را دوا نخواهد کرد؟
خیر، تازه اگر فرض بگیریم که این ظرفیت تکمیل شود. تکمیل شدن ظرفیت ممکن در این شرایط در خوشبینانهترین حالت محقق خواهد شد. چون تماشاگران ترس مبتلا شدن به کرونا را آنهم در سالنهایی که معمولا زیرزمین است و تهویه مناسب ندارد، با خود دارند و بر این اساس گمان میکنم همان ظرفیت یکسوم هم تکمیل نشود. من مدتهاست که از ترس گرفتن یا انتقال ویروس کرونا، نتوانستهام به خانه نزدیکانم خود بروم، بنابراین چه دلیلی دارد که حاضر باشم به سالن اجرای نمایش بروم و یک یا دو ساعت در کنار آدمهای غریبهای که از وضعیت سلامتیشان هم آگاهی ندارم، بنشینم و نمایش تماشا کنم؟ اگر در آن سالن دربسته یک نفر مبتلا به کرونا باشد و دو بار سرفه یا عطسه کند، ویروس را در تمام سالن پخش خواهد کرد و همه تماشاگران به این ویروس مبتلا خواهند شد. بنابراین فکر میکنم اگر اهالی تئاتر دست به فداکاری هم بزنند و حاضر باشند با شرایط موجود نمایششان را به روی صحنه ببرند، شانس حضور تماشاگران در سالنهای اجرای تئاتر بسیار اندک خواهد بود.
بنابراین اهالی هنر بهویژه فعالان عرصه تئاتر باید فعلا صبر کنند؟
من فکر میکنم در این شرایط نهادها و سازمانهای اجتماعی مسئولیت سنگینی بر عهده دارند. ما با وجود این همه منابع طبیعی باید خودمان را با کشورهای مهم مقایسه کنیم. اگر با این مقایسه موافقیم، در میان کشورهای یاد شده، تنها ما بودیم که در عمل اصلا قرنطینه نداشتیم. دو هفته تعطیلات عید هم چون رسما تعطیل است، به عنوان ایام قرنطینه اعلام شد. کشورهای پیشرفته در ایام شیوع کرونا عموم جامعه را از نظر مادی تامین کردند تا شهروندانشان در خانه بمانند. تضمین حقوق عمومی در این شرایط توانست اوضاع وخیم بسیاری از کشورها را در این شرایط بهبود بخشد. البته میتوان حدس زد مسئولان کشورهای پیشرفته هم احتمالا برای تامین هزینه زندگی عموم جامعه خود با مشکلاتی روبهرو بودند اما چون میدانستند گروههای تحتفشار از نظر اقتصادی ممکن است برای کسب درآمد از خانه خارج شوند، مایحتاج آنان را فراهم کردند تا کسی از خانه بیرون نیاید. در کشور ما این اتفاق نیفتاد و در عمل از نیمه فروردینماه با وجود شرایط نامناسب همه روالها به حالت عادی برگشت. در ادامه هم با نزدیک شدن به ایام ماه مبارک رمضان بنا شد تا امکان فرهنگی را بازگشایی کنند. البته این اتفاق تا امروز نیفتاده و من گمان میکنم اینطور بهتر است. به هر حال این انتظار که نهادها و سازمانهای اجتماعی در این شرایط از طبقات تحتفشار جامعه از جمله اهالی تئاتر حمایت کنند و سازوکاری ایجاد شود که دغدغه آنان در مقایسه با چند ماه گذشته لااقل اندکی کمتر شود، به گمان من انتظار معقولی است و جز این هم از یک دولت کارآمد و متکی به مردم توقعی نمیرود. ظاهرا از سوی دولت اعلام شده که بناست مشاغل و اصناف آسیبدیده تحت تاثیر بحران شیوع کرونا حمایت شوند. تئاتر هم یکی از اصنافی بود که شاید بیشترین آسیب را در این دوران دید. اهالی تئاتر دوره بیکاری طولانیتری را در مقایسه با خیلیها تجربه کردند. از دو ماه قبل از پایان سال گذشته این بیکاری برای جامعه تئاتر آغاز شد و به گمان من همچنان هم ادامه خواهد داشت. با این توضیح، این صنف را شاید بتوانیم به عنوان صنفی معرفی کنیم که بحرانیترین وضعیت را تجربه میکند. در این زمینه به احتمال فراوان صندوق اعتباری هنر نقش بسزایی خواهد داشت و میتواند گزارش وضعیت هنرمندان تئاتری را به دولت ارائه کند.