
گزارشی از تلاش یاس های سفید که برای ارزیابی سلامت عشایر کوه به کوه می روند
سربازان تست!
حمیدرضا عظیمی
عکسها گاهی با آدم حرف میزنند. گاهی شعر میگویند و گاهی روایتهای عمیقی از حادثهها دارند.
قدیمها میگفتند عکس، عکس است؛ خاطره میشود و میرود و به درد این میخورد که گاه آلبوم خاطرات را ورق بزنیم و عکسها را برای یادآوری آنچه گذشته نگاه کنیم و بر ایام رفته افسوس بخوریم یا اینکه از شعف آن لحظات رفته که در ذهن تداعی شده، لذت ببریم. حالا اما عکسها گاه فریاد هم میزنند و گاه به اندازه یک کتاب برایتان حرف میزنند. حالا عکسها چیزی بیش از یک تصویر هستند. این را میشود در عکس منتشر شده از بهورزانی که برای سلامت عشایر میان آنها رفتهاند، دید. میشود کتابی از ناگفتهها خواند و فریادی از ناشنیدهها شنید. این حرف ها را اگر اغراق میدانید کمی به آن عکس نگاه کنید!
دوزن! دو سرباز سپیدپوش پس از انجام تست کرونا، از میان عشایر میآیند. پشتشان سیاهچادرها معلوماند. زندگی عشایری دارد آن پشت داد میزند. دارد میگوید که «من هم هستم؛ من جریان دارم. من هم اینجایم در دامنه سبز کوه و کتل! گوسفندانم را به چرا آوردهام. برایتان شیر و گوشت تامین میکنم.» آن پشت عشایر دارند داد میزنند که ما هم هستیم. ما را هم در معادلات شهری خودتان جای دهید. سلامت ما هم مهم است.
عکس دارد داد میزند کسانی هستند که سلامت عشایر هم برای آنها اهمیت دارد؛ برای همه ما گرفتاران در میان دود و آهن و سیمان.
عکس دارد فریاد میزند، تیغ آفتاب خود را روی سر سربازان سپیدپوش کشیده و دارد بر آنها زخم میزند. اما آنها هم مثل همین سربازان خطمقدم که در دژ بیمارستانهای شهری محاصره شدهاند، دارند در میان سربازان برکشیده از لشکر ویروسها و موانع طبیعی فاتحانه از «غربالگری عشایر» بازمیگردند و این سرآغاز یک داستان است، سرآغاز داستانی که ما در میان زندگی روزمره شهری گماش کردهایم.
عکس خیلی چیزهای دیگری هم فریاد میزند که شاید از چشم دودزده و آهنزده انسان شهری قرن بیستویکمی پنهان مانده باشد، اما فریاد میزند...
بهورزان عشایری
بگذارید صاحب این قلم اعتراف کند تا قبل از انتشار عکس مربوط به «غربالگری عشایر» در استان همدان؛ بهورزان را میشناخت اما بهورزان عشایری را نه؛ و اطلاعی از وجود بهورزان عشایری آنچنان که حالا میداند، نداشت. اما همین عکس افق جدید را گشوده است. نه اینکه آنهایی که در عکس هستند لزوما بهورز عشایری باشند؛ خیر اما این عکس کمک کرد تا به وجود این جماعت هم علم پیدا کنیم.
حمیدرضا رحیمی، استادیار دانشگاه علوم پزشکی مشهد و عضو ستاد مقابله با کرونای استان خراسان رضوی، وقتی با این سوال مواجه شد که بهورز عشایری دقیقا چیست، به آتیهنو گفت: در شبکه بهداشت که زیر نظر دانشگاههای علوم پزشکی است، خانههای بهداشت روستایی در نظر گرفته شده که خدمات بهداشتی و سلامت به اهالی روستا میدهند. متصدی این خانههای بهداشت همان بهورز نام دارند. همین خدمات باید به عشایر هم داده شود. بنابراین بهورزان عشایری افرادی هستند که از میان خود عشایر هستند و با آنها زندگی میکنند و امکانات یک خانه بهداشت در اختیار آنهاست تا بتوانند خدمات سلامت و مراقبتهای بهداشتی را انجام دهند.
رویا کاظمی مسئول روابطعمومی شبکه بهداشت این استان نیز به آتیهنو گفت: در بسیاری از استانها به این دلیل که جمعیت عشایری نداریم یا کم داریم بهورز عشایری عملا وجود ندارد. در مواردی که جمعیت عشایری کم باشد، بهورزهای شبکه بهداشت در نزدیکترین روستا، کار خدماترسانی به عشایر را انجام میدهند. مثلا به صورت نوبتی با اتومبیل، موتوسیکلت یا اگر منطقه صعبالعبور باشد با چهارپایان یا هر وسیله دیگر سراغ عشایر میروند.
آذرماه سال 1398، جعفر صادقتبریزی رییس مرکز مدیریت شبکه بهداشت کشور، درباره آخرین وضعیت خانههای بهداشت عشایری گفته بود: برنامه ما این است که تا پایان سال، ۱۲۰ خانه بهداشت عشایری راهاندازی شود اما این موضوع به شرطی است که بتوانیم از بین جامعه عشایری داوطلب برای بهورز شدن پیدا کنیم. زیرا اصل موضوع، تربیت بهورز عشایری است که با عشایر کوچ کند و همراه آنها باشد.
او این را هم گفته بود که برای خانههای بهداشت عشایری کار شروع شده و سفارش کانکس برای برخی مناطق و چادرهای ویژه برای مناطق دیگر در حال انجام است و تا پایان سال تعدادی از این خانههای بهداشت عشایری راهاندازی میشوند. از این ۱۲۰ خانه بهداشت عشایری، ۹۰ مورد کانکس و ۳۰ مورد چادر خواهد بود.
جمعیت میلیونی عشایر
آنطور که آمارها میگوید جمعیت عشایر کشور حدود یک میلیون و ۲۰۰ هزار نفر است و نزدیک به ۷۰۰ هزار نفر عشایر کوچرو هستند. وزارت بهداشت هم اعلام کرده که برای این دسته نیاز به ۲۵۰ خانه بهداشت عشایری داریم. این خانههای بهداشت در مبداء و مقصد مستقر هستند، اما در طول سفر، بهورز که از خود عشایر است، همراه این افراد خواهد بود. سال گذشته مدیر شبکه بهداشت کشور گفته بود قرار است ۱۵۰ بهورز عشایری شامل ۱۲۰ زن و ۳۰ مرد از بین عشایر استخدام شوند و مجوز استخدام ۱۵ مامای عشایری نیز به دانشگاههای علوم پزشکی ابلاغ شده است. کرونا اما این وضع را کمی بههم ریخته و سرعت خدماتدهی را بیشتر کرده است. شاید این از روی جبر باشد اما وزارت بهداشت حالا دیگر باید به اقصی نقاط کشور خدمات دهد و عشایر را هم نباید از قلم بیندازد. دستکم اخبار منتشر شده میگوید که این اتفاق در حال رخ دادن است و غربالگری از شهرها به روستاها و حتی عشایر رفته است.
همین عکسی که هفته پیش از غربالگری عشایری منتشر شد نشان میدهد که کار سختی در حال انجام است و سربازان سپیدپوش روستاها و کوهها را در پی توسعه خدمات سلامت، میپیمایند و کوه به کوه را برای انجام تست کرونا پشت سر میگذارند.
غربالگری و مراحل آن
مردم شهرنشین غربالگری را بیشتر با سایت اینترنتی وزارت بهداشت میشناسند، آنجا که تبلیغ میشد بروند و ثبتنام کنند. سایتی بود و البته هست که ثبتنام میکردید و به سوالاتی پاسخ میدادید و وضع فرد از نظر احتمال ابتلا به کرونا بررسی و اگر خطری او را تهدید میکرد مراحل بعدی انجام میشد.
علی پاینده، پزشک و رییس شبکه بهداشت شهرستان فریمان درباره این موضوع به آتیهنو گفت: در شهرستانهای کوچکتر که شاید افراد تمایلی کمتری به ثبتنامهای اینترنتی داشته باشند به شیوههای مختلف با افراد تماس گرفته میشود. مثلا تلفنی یا اینکه افراد حضورا به پزشک مراجعه میکنند. پزشک افراد را معاینه و اگر مورد مشکوکی مشاهده کرد فرد را به مراکز در دسترس که در هر شهرستان وجود دارد، هدایت میکند. آنجا معاینات دقیقتری انجام میشود و دستور تست و سیتیاسکن میدهند. اگر خطری نباشد که هیچ، اگر فرد مبتلا باشد با توجه به وضعیتاش یا بستری میشود یا دارو تحویل میگیرد و به قرنطینه خانگی میرود. مجموع این فرایند غربالگری کرونا نامیده میشود.
حالا عشایر که بحث شماست، کمی کار سختتری دارد چون معمولا عشایر در مناطق دور از دسترس حضور دارند و باید برای انجام غربالگری به میان آنها رفت و همین مراحل را انجام داد.
جاهای در سایه
طبیعی است هر کار بزرگی، اشکالاتی هم داشته باشد. با یکی از پزشکان در قشم درباره تستها و غربالگری مناطق روستایی صحبت شد. او میگفت: جزیره قشم از این نظر وضع مناسبی ندارد و باید بیشتر به مردمان آنجا رسید. هفته پیش مادری از روستای تبل، که حدود 120 کیلومتر با قشم فاصله دارد به مرکز درمانی ما آمد. کرونا داشت و پسرش هم مبتلا بود. از او پرسیدم چرا به خانه بهداشت مراجعه نکردید و او میگفت تستهای خانه بهداشت خوب نیست!
او میگفت: انجام تست «پی.سی.آر» کمی با مقاومت روبهروست به این دلیل که این تستها هزینهبردار است. هر تست «پی.سی.آر» برای دولت حدود 600 تا 700 هزار تومان تمام میشود، بنابراین در برخی مناطق ممکن است به دلیل کمبود منابع از شیوههای دیگر استفاده کنند. دستکم در قشم چنین است. حتی ما که خودمان کادر درمان هستیم در هر شیفت کاری فقط یک ماسک تحویل میگیریم بدون شیلد و اگر بخواهیم هر سه ساعت که عمر مفید ماسک است، ماسک تعویض کنیم یا شیلد نیاز داشته باشیم باید خودمان هزینه کنیم.
این نکته هم ضروری است که حمیدرضا رحیمی عضو ستاد مقابله با کرونای استان خراسان رضوی در پاسخ به این سوال که تامیناجتماعی در مراحل مختلف چه کمکهای میکند، گفت: خوشبختانه تامیناجتماعی در بخش پشتیبانی اقدامات خوبی انجام داده است. مثلا بیمارستان فارابی مشهد را برای همین منظور تجهیز کرده است اما به هر حال در بخش عشایری امکاناتی موجود نیست که در اختیار قرار دهند.
ارسال دیدگاه