ارزیابی استاندار از کارنامه تامیناجتماعی
استاندار کهگیلویه و بویراحمد معتقد است در طول سالهای گذشته بین دولت و صندوقهای بازنشستگی یک سازوکار نامتعارف به وجود آمده که باعث شده دولت به عنوان یک کارفرمای بزرگ، پرداخت بخش قابل توجهی از حق بیمهها را در مورد برخی مشاغل بر عهده گیرد و به دلیل مشکلات مالی، کسری بودجه و مسائل دیگر، این پرداختها هیچگاه به موقع نبوده و موجب انباشت بدهی نهاد دولت به سازمان تامیناجتماعی شده است. به عقیده دکتر علیمحمد احمدی، شاید مهمترین کار برای عبور از چالش مطالبات انباشته تامیناجتماعی از دولت، اصلاح همین سازوکار باشد. گفتوگوی کوتاه خبرنگار ویژهنامه استانی آتیهنو با عالیترین مقام دولت در استان کهگیلویه و بویراحمد را در ادامه بخوانید.
سازمان تامیناجتماعی از طریق حمایت از نیروهای کار در برابر مشکلات و حوادث مختلف، در تحقق امنیت اجتماعی در کشور مشارکتی ویژه دارد. ارزیابی شما از کارکردهای سازمان تامیناجتماعی چیست؟
این سازمان، ماموریتها و رسالتهایی را در حوزه رفاه اجتماعی، بازنشستگی و حمایت از کارگران بر عهده دارد که به قوانین و مقررات بالادستی کشور در این حوزه برمیگردد. بر اساس قانون اساسی، دولت وظیفه دارد حمایتهای درمانی و بازنشستگی را برای همه افراد جامعه فراهم کند و سازمان تامیناجتماعی بر اساس قانون تامیناجتماعی، وظیفه حمایت از نیروهای مولد کشور و خانوادههای آنان را در برابر ریسکهای مختلف اجتماعی و اقتصادی در قبال مشارکت مالی ذینفعان در قالب پرداخت حق بیمه، بر عهده گرفته و انجام مطلوب این وظیفه، نقش مهمی در تضمین آرامش خاطر اقشار مولد و ارتقای بهرهوری نیروی کار و رشد و شکوفایی اقتصادی کشور دارد.
عملکرد سازمان تامیناجتماعی در استان را چگونه ارزیابی میکنید؟
کارکردهای تامیناجتماعی در استان متفاوت از عملکرد ملی این سازمان نیست. تامیناجتماعی در استان، چه در بحث بیمهها و خدمات بیمه اجتماعی مانند بازنشستگی، ازکارفتادگی، بیکاری و غیره و چه در بخش خدمات درمانی، عملکرد مطلوبی داشته و اقدامات مناسبی انجام داده که موجب رضایتمندی عمومی نسبی از خدمات این سازمان در استان شده است. اما گاها برداشتها و تفسیرهای متفاوتی از آییننامهها، مقررات و بخشنامههای تامیناجتماعی در استانها صورت میگیرد که نارضایتی برخی کارگران و کارفرمایان را در پی داشته است. درخواست ما با توجه به شرایط اقتصادی کشور و فشاری که بر تولیدگران و کارفرمایان وارد شده، این است که تامیناجتماعی و سایر دستگاهها با سختگیری کمتری نسبت به آنها رفتار کنند. البته میدانیم تامیناجتماعی برای ارائه خدمات، نیازمند منابع مالی است و این منابع همان حق بیمههایی است که کارگران و کارفرمایان میپردازند. در بحث نیروی انسانی و امکانات نیز با توجه به هزینهبر بودن خدمترسانی، به نظر میرسد در مواردی نیاز به بازنگری و تقویت زیرساختها وجود دارد اما در مجموع، کارنامه تامیناجتماعی در این استان قابل قبول است.
البته همانطور که مطلع هستید، سازمان تامیناجتماعی تاکنون همراهی زیادی با کارفرمایان داشته و در موارد مختلف نیز با اجرای طرح بخشودگی جرایم بیمهای به تولیدگران و فعالان اقتصادی کمک کرده است. با این وجود، همانگونه که اشاره کردید سازمان برای عمل به وظایف و ماموریتهای خود نیازمند تامین منابع مالی بوده و بخشی از این منابع تحت عنوان مطالبات انباشته از نهاد دولت و کارفرمایان، بلوکه شده است. چه راهکاری برای رفع این چالش پیشنهاد میدهید؟
بحث بدهی برخی کارفرمایان و نهاد دولت به تامیناجتماعی، فراتر از یک استان است و باید در سطح ملی برای آن چارهای اندیشید. معتقدم یک سازوکار نامتعارف در طول سالهای گذشته بین دولت و صندوقهای بازنشستگی به وجود آمده که باعث شده دولت به عنوان یک کارفرمای بزرگ، پرداخت بخش قابل توجهی از حق بیمهها را در مورد برخی مشاغل بر عهده گیرد که به دلیل مشکلات مالی، کسری بودجه و مسائل دیگر، این پرداختها هیچگاه به موقع نبوده و موجب انباشت بدهی به سازمان تامیناجتماعی شده است. شاید مهمترین اتفاق، اصلاح این سازوکار باشد تا جلوی انباشته شدن این حجم از بدهی گرفته شود. بالاخره صاحبان اصلی منابع و داراییهای سازمان تامیناجتماعی، کارگران و کارفرمایانی هستند که به تناوب، حق بیمههایی را پرداخت کرده و باید به آنها خدمترسانی شود. در شرایط کنونی کشور که قدرت خرید مردم تاحدی پایین آمده، نقش سازمانهایی مانند تامیناجتماعی که مستمری میپردازند، پررنگتر میشود و این سازمانها باید بتوانند نیازهای اساسی بیمهشدگان و مستمریبگیران تحت پوشش خود را تامین کنند. بنابراین مساله پرداخت مطالبات تامیناجتماعی، اهمیت زیادی دارد. البته شیوه پرداخت این مطالبات هم مهم است. در دهههای گذشته، برخی دولتها مکانیزم رد دیون را از طریق واگذاری شرکتها به تامیناجتماعی دنبال کردند که در بیشتر موارد موفقیتآمیز نبود و نوع شرکتهای واگذار شده و فرایند این واگذاریها مشکلاتی را برای این سازمان ایجاد کرد و سبب شد سازمان تامیناجتماعی ناخواسته وارد کار بنگاهداری شود. در کنار این موارد، خود سازمان نیز باید به چابکسازی و کارآمد کردن بیشتر خود بپردازد که لازمه یک صندوق اجتماعی است. سازمان تامیناجتماعی باید وارد حوزههای جدید اقتصادی مثل بورس شود و تا حد لزوم از مدیریت بنگاههای پرخطر دوری کند.
در استان چه ظرفیتهایی برای سرمایهگذاری سازمان تامیناجتماعی وجود دارد؟
کهگیلویه و بویراحمد ظرفیت بسیار بالایی برای توسعه حوزه گردشگری و مشاغل مرتبط با آن دارد. این استان در میان سه بازار بزرگ اصفهان، فارس و بوشهر قرار گرفته و آن دسترسی به آبهای آزاد، سریع و راحت است. بنابراین این استان نیاز به سرمایهگذاری پایهای در بحث گردشگری و توریسم دارد که تامیناجتماعی و بخش اقتصادی آن میتواند به خوبی در این عرصه وارد شود و بسیار هم موفق خواهد بود. مقوله دیگر، ظرفیت بسیار بالای استان در تولید و برداشت گیاهان دارویی است که روز به روز به اهمیت این گیاهان افزوده میشود و زمینه مطلوبی برای سرمایهگذاری است. باید تاکید کنم که استان کهگیلویه و بویراحمد در سطح کشور دارای بالاترین ظرفیت در زمینه تولید گیاهان دارویی است و کاشت و فراوری این گیاهان میتواند سود مناسبی برای سرمایهگذاران ایجاد کند. طرحهای پتروشیمی در گچساران و دهدشت نیز در دست بهرهبرداری هستند که سازمان تامیناجتماعی میتواند در این زمینهها نیز وارد شود. لازم به یادآوری است که کهگیلویه و بویراحمد، یکی از استانهای پرآب کشور است و سالانه حدود 8 میلیارد متر مکعب آورده آب دارد، بنابراین مجموعههای کشت و صنعت نیز میتواند در این زمینه بسیار یاریگر باشد.
ارسال دیدگاه