وقتی خشونت خانهدار میشود
خشونت علیه زنان، از زورگوییهای خانگی تا تجاوز، هنوز هم در بسیاری از کشورها یکی از واقعیتهای تلخ زندگی است. سازمان ملل میگوید تقریباً یکسوم زنان جهان تجربه خشونت فیزیکی یا جنسی از سوی شریک عاطفی یا افراد دیگر را داشتهاند. اما وقتی پای اخبار خشونت به میان میآید، اغلب نگاهها تنها به دنبال مقصر و قربانی هستند. این بار، میخواهیم کمی عقبتر بایستیم و ببینیم چه عواملی باعث افزایش خشونت میشوند و چه راهکارهایی میتوان برای کاهش آن در نظر گرفت.
باورهای مردسالار و خانههای نابرابر
تحقیقات نشان میدهد مردانی که باورهای مردسالارانه دارند و برتری خود را بر زنان قبول دارند، بیشتر در معرض انجام خشونت هستند. اما مشکل فقط باورها نیست. ساختار خانواده و تقسیم کار خانگی هم نقش مهمی دارد. در بسیاری از خانوادهها، خانهداری و مراقبت از فرزندان هنوز هم «وظیفه زنانه» محسوب میشود و مردان از انجام آن احساس تحقیر میکنند. این تقسیم نابرابر باعث میشود زنان علاوه بر فعالیتهای بیرون از خانه، بار سنگین خانهداری را هم به دوش بکشند و فرصت پیشرفت کمتری داشته باشند. راهکار چیست؟ آموزش برابریخواهانه از مدارس تا نهادهای اجتماعی، همراه با سیاستهایی که ساختارهای نابرابر را هدف قرار میدهند، میتواند باورهای مردسالار را کاهش دهد و به کاهش خشونت کمک کند. وقتی مردان مسئولیتها را برابر تقسیم کنند و زنان فرصت حضور کامل در جامعه داشته باشند، خشونت خانگی کمتر میشود.
بحران اقتصادی و فشارهای زندگی
وضعیت اقتصادی هم نقش خود را دارد. مطالعات نشان میدهد در دورههای رکود، افزایش بیکاری یا مشکلات مالی خانوادگی، خشونت علیه زنان افزایش پیدا میکند. حتی کسانی که شغل خود را از دست ندادهاند، وقتی با نااطمینانی اقتصادی روبهرو میشوند، بیشتر احتمال دارد به رفتار خشونتآمیز متوسل شوند. بنابراین بیثباتی و فشار اقتصادی، خود عامل مهمی در تشدید خشونت خانگی است. وجود نهادهای حمایتی، خانههای امن و مراکز کمک به زنان، میتواند راهی برای کاهش خشونت باشد. اما گزارش سازمان ملل نشان میدهد بیش از ۶۰ درصد زنان قربانی خشونت، هیچ کمکی از نهادها دریافت نمیکنند و بیشتر به خانواده و دوستان خود تکیه میکنند. کشورهایی که قوانین حمایتی قدرتمند دارند، خشونت خانگی در آنها کمتر است، ولی در ایران نه تنها قانون جامع حمایتی وجود ندارد، بلکه مؤسسات مردمنهادی هم به دلیل فشارهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی، با محدودیت فعالیت مواجهاند. کاهش خشونت علیه زنان نیازمند یک رویکرد همهجانبه است: آموزش برابر، اصلاح ساختارهای خانوادگی و اجتماعی، حمایتهای قانونی و ایجاد نهادهای امن و کارآمد. بدون ترکیب این راهکارها، هیچ برنامهای نمیتواند به شکل مؤثر خشونت را کاهش دهد. پس دفعه بعد که خبری از خشونت علیه زنان میخوانیم، بهتر است نه فقط دنبال مقصر و قربانی باشیم، بلکه نگاهی به ریشههای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مسئله بیندازیم و بفهمیم چگونه میتوان این چرخه را شکست و زندگی را برای زنان امنتر کرد.
باورهای مردسالار و خانههای نابرابر
تحقیقات نشان میدهد مردانی که باورهای مردسالارانه دارند و برتری خود را بر زنان قبول دارند، بیشتر در معرض انجام خشونت هستند. اما مشکل فقط باورها نیست. ساختار خانواده و تقسیم کار خانگی هم نقش مهمی دارد. در بسیاری از خانوادهها، خانهداری و مراقبت از فرزندان هنوز هم «وظیفه زنانه» محسوب میشود و مردان از انجام آن احساس تحقیر میکنند. این تقسیم نابرابر باعث میشود زنان علاوه بر فعالیتهای بیرون از خانه، بار سنگین خانهداری را هم به دوش بکشند و فرصت پیشرفت کمتری داشته باشند. راهکار چیست؟ آموزش برابریخواهانه از مدارس تا نهادهای اجتماعی، همراه با سیاستهایی که ساختارهای نابرابر را هدف قرار میدهند، میتواند باورهای مردسالار را کاهش دهد و به کاهش خشونت کمک کند. وقتی مردان مسئولیتها را برابر تقسیم کنند و زنان فرصت حضور کامل در جامعه داشته باشند، خشونت خانگی کمتر میشود.
بحران اقتصادی و فشارهای زندگی
وضعیت اقتصادی هم نقش خود را دارد. مطالعات نشان میدهد در دورههای رکود، افزایش بیکاری یا مشکلات مالی خانوادگی، خشونت علیه زنان افزایش پیدا میکند. حتی کسانی که شغل خود را از دست ندادهاند، وقتی با نااطمینانی اقتصادی روبهرو میشوند، بیشتر احتمال دارد به رفتار خشونتآمیز متوسل شوند. بنابراین بیثباتی و فشار اقتصادی، خود عامل مهمی در تشدید خشونت خانگی است. وجود نهادهای حمایتی، خانههای امن و مراکز کمک به زنان، میتواند راهی برای کاهش خشونت باشد. اما گزارش سازمان ملل نشان میدهد بیش از ۶۰ درصد زنان قربانی خشونت، هیچ کمکی از نهادها دریافت نمیکنند و بیشتر به خانواده و دوستان خود تکیه میکنند. کشورهایی که قوانین حمایتی قدرتمند دارند، خشونت خانگی در آنها کمتر است، ولی در ایران نه تنها قانون جامع حمایتی وجود ندارد، بلکه مؤسسات مردمنهادی هم به دلیل فشارهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی، با محدودیت فعالیت مواجهاند. کاهش خشونت علیه زنان نیازمند یک رویکرد همهجانبه است: آموزش برابر، اصلاح ساختارهای خانوادگی و اجتماعی، حمایتهای قانونی و ایجاد نهادهای امن و کارآمد. بدون ترکیب این راهکارها، هیچ برنامهای نمیتواند به شکل مؤثر خشونت را کاهش دهد. پس دفعه بعد که خبری از خشونت علیه زنان میخوانیم، بهتر است نه فقط دنبال مقصر و قربانی باشیم، بلکه نگاهی به ریشههای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مسئله بیندازیم و بفهمیم چگونه میتوان این چرخه را شکست و زندگی را برای زنان امنتر کرد.
ارسال دیدگاه
تیتر خبرها




