ضرورت اصلاح ساختاری صندوق‌های بازنشستگی

ضرورت اصلاح ساختاری صندوق‌های بازنشستگی

ایمان زنگنه عضو هیأت مدیره انجمن اقتصاددانان ایران

در چند سال اخیر صندوق‌های بازنشستگی به یکی از محورهای اصلی بحث‌های اقتصادی ایران تبدیل شده‌اند؛ چرا که میلیون‌ها نفر مستقیماً به عملکرد این صندوق‌ها وابسته‌اند.
 این نهادها در طول دوران کاری افراد منابع مالی جمع‌آوری می‌کنند تا از طریق سرمایه‌گذاری در پروژه‌های سودآور، بتوانند در دوران بازنشستگی مستمری‌بگیران را تأمین کنند و حداقل نیازهایشان را پوشش دهند. 
با این حال، افزایش طول عمر و بهبود شاخص‌های سلامت باعث شده دوره پرداخت مستمری طولانی‌تر شود و فشار مالی بر صندوق‌ها افزایش یابد. در بسیاری از کشورها صندوق‌ها منابع خود را در پروژه‌های کلان و بلندمدت سرمایه‌گذاری می‌کنند، اما در ایران چنین تجربه‌ای وجود ندارد و صندوق‌ها درآمد پایدار ایجاد نکرده‌اند.
 علاوه بر این، استفاده از مدل‌های اکچوئری برای سنجش پایداری بلندمدت صندوق‌ها در ایران محدود و غیرشفاف است.
یکی از عوامل داخلی مهم فشار بر صندوق‌ها، عدم ایفای تعهدات دولت است. سهم دولت که باید به موقع پرداخت می‌شد، یا وصول نشده یا به صورت تهاتر با سهام‌های کم‌کیفیت انجام شده است. 
این سهام‌ها اغلب قابلیت مدیریت نداشتند و صندوق‌ها در بهره‌وری آن‌ها ناتوان بودند. مدیریت صندوق‌ها نیز با مشکلات ساختاری و سیاسی مواجه است؛ اعضای هیئت مدیره و مدیران اجرایی بدون شایستگی حرفه‌ای منصوب شده‌اند و شرکت‌های وابسته تحت مدیریت ناکارآمد قرار گرفته‌اند. 
این ناکارآمدی‌ها مانع سرمایه‌گذاری مؤثر و بازدهی مطلوب صندوق‌ها شده و به بحران مالی آنها دامن زده است.
نسبت شاغل به بازنشسته در ایران نیز به شدت کاهش یافته و از چهار به یک که پیش‌تر رایج بود، به یک به یک یا دو به یک رسیده است. 
این نسبت پایین فشار مالی قابل توجهی بر منابع صندوق‌ها وارد می‌کند و یکی از دلایل اصلی ناکارآمدی مالی آن‌ها به شمار می‌رود. 
سیاست‌های بازنشستگی زودهنگام و استخدام‌های بی‌ضابطه در نهادهای وابسته، مشکل را تشدید کرده و ساختار هیئت مدیره‌های متعدد و گسترده شفافیت و حسابرسی دقیق را مختل کرده است. 
برخی صندوق‌ها بیش از ۲۵۰۰ عضو هیئت مدیره دارند، اما اطلاعات مشخصی درباره عملکرد و شایستگی آنان ارائه نمی‌شود.
با وجود این چالش‌ها، اصلاح صندوق‌ها ممکن است، اما نیازمند اراده حاکمیتی قوی و شفاف است. حکمرانی صندوق‌ها باید بر پایه شایستگی و مدیریت حرفه‌ای باشد، نه وابستگی به جریان‌های سیاسی یا روابط گروهی. مدیریت می‌تواند برونسپاری شود، مشروط بر حفظ مسئولیت و افزایش سودآوری. 
اصلاحات ساختاری باید با توجه به شرایط اقتصادی و محدودیت‌های تحریمی برنامه‌ریزی شود، زیرا بدون مدیریت صحیح و انتخاب پروژه‌های مناسب، بازدهی صندوق‌ها به سختی تأمین می‌شود.  
ارسال دیدگاه
ضمیمه
ضمیمه